درسنامه کامل جغرافیا (2) فصل 11 ژئوپليتيک
تعداد بازدید : 3.74Mخلاصه نکات جغرافیا (2) فصل 11 ژئوپليتيک - درسنامه شب امتحان جغرافیا (2) فصل 11 ژئوپليتيک - جزوه شب امتحان جغرافیا (2) نوبت اول فصل 11 ژئوپليتيک
قدرت
تعریف ژئوپلیتیک
امروزه این اصطلاح جغرافیایی در اخبار و موضوعات سیاسی، روابط سیاسی و بین المللی، مذاکرات یا رقابت ها و کشمکش های سیاسی، زیاد به کار می رود. صاحب نظران از ژئوپلیتیک و موضوع آن تاکنون تعاریف گوناگونی داده اند و در این باره اتفاق نظری وجود ندارد. اصطلاح ژئوپلیتیک از دو واژه «ژئو» مخفف ژئوگرافی به معنای جغرافیا و واژه «پلیتیک» به معنای سیاست ترکیب شده است.
برخی آن را معادل «سیاست جغرافیایی» در نظر گرفته اند که البته مورد قبول همه نیست. در اینجا برای فهم موضوع ژئوپلیتیک، از تعریف و مدلی که یک جغرافیدان سیاسی ایرانی آن را وضع کرده است، استفاده می کنیم:
ژئوپلیتیک شاخه ای از دانش جغرافیای سیاسی است که با موضوع قدرت و ارتباط آن با جغرافیا و سیاست سر وکار دارد و روابط متقابل این سه عنصر را مطالعه می کند.
به مدل توجه کنید؛ در سمت چپ آن، دو عنصر جغرافیا و سیاست را مشاهده می کنید. شما در درس 9از طریق مثال های متعدد باتأثیرات متقابل جغرافیا و سیاست آشنا شدید.
همانطور که می بینید، در این مدل عنصر «قدرت» به رابطه متقابل جغرافیا و سیاست اضافه شده است؛ زیرا جوهره ژئوپلیتیک را «قدرت» تشکیل می دهد.
اکنون بیایید برای فهم بهتر موضوع ژئوپلیتیک، اجزا یا عناصر این مدل را بیشتر بررسی کنیم.
قدرت
تعریف قدرت درادبیات زبان فارسی: در فرهنگ فارسی، قدرت به معنای داشتن توانایی است. قدرت به توان و استعداد
انسان برای انجام دادن کاری که مطلوب اوست، گفته می شود. در زبان فارسی واژههای مترادف با قدرت یا مفهوم آن زیادند؛ مانند نفوذ، توانایی، اقتدار، حکم، فرمان ودستور.
تعریف قدرت درمباحث سیاسی واجتماعی: در مباحث اجتماعی و سیاسی، از قدرت با تعابیری چون کنترل دیگران یا نفوذ داشتنروی آنها، سلطه و توانایی مجبور کردن دیگران به فرمانبرداری، یاد شده است.
برخی از اندیشمندان معتقدند که قدرت طلبی و تمایل به داشتن قدرت از خصوصیات وتمایلات طبیعی بشر است.
انواع قدرت: به طورکلی، هر فرد و گروه انسانی برای رسیدن به اهداف و خواسته های خود بایدقدرت داشته باشد. بنابراین، برحسب شرایط و اهداف و خواسته ها انواع قدرت وجوددارد: قدرت جسمانی، قدرت علمی، قدرت اقتصادی، قدرت هنری و قدرت سیاسی.
رابطۀ قدرت و سیاست
تعریف سیاست: سیاست عبارت است از علم اداره یک کشور یا حکومتداری.
تعریف بازیگران سیاسی: سیاست مداران، حکومت ها، نهادها و سازمان های بین المللی همه در پی دستیابی به قدرت اند تابتوانند از آن برای رسیدن به اهداف، آرمان ها و خواسته های خود استفاده کنند.به این افرادو گروه ها بازیگران سیاسی گفته می شود.
بازیگران سیاسی اصلی و عمده جهان
ـ حکومت های مستقل؛
ـ رهبران ایدئولوژیک و افراد برجسته سیاسی که روی مردم نفوذ دارند؛
ـ گروه ها و احزاب سیاسی؛
ـ سازمان های مردم نهاد و غیرحکومتی(NGO ) مانند انجمن فعالان حقوق بشر، محیط زیست وصلح ؛
ـ سازمان های بین المللی (مانند سازمان ملل متحد)؛
ـ نهادهای اقتصادی و تجاری بین المللی (مانند شرکت های چندملیتی)
بازیگران سیاسی و قدرت: بازیگران سیاسی با به دست آوردن قدرت می توانند به اهداف خود برسند، مطابق میل یا نظام فکری خود فرمان برانند، منافع خود وهوادارانشان را تأمین نمایند و رقیبان خویش را از صحنه بیرون کنند.
حکومت و قدرت: حکومت ها با استفاده از قدرت می توانند در داخل یک کشور امنیت ونظم اجتماعی برقرار کنند و در خارج از آن کشورنیز اهداف خود راپیش ببرند.
قدرت مانند یک شمشیر دولبه است؛ حکومت ها، هم می توانند از قدرت برای دست یافتن به اهدافی چون تأمین استقلال و منافع و امنیت ملی کشور خود بهره ببرند و هم می توانند آن را علیه ملت خود به کاربگیرند.
آن ها با به کارگیری ابزارهای قدرت چون ارتش، پلیس، دستگاه قضایی و اطلاعاتی میتوانند به آزار مردم خود بپردازند و از قدرتشان برای حفظ بقا و سلطه خوداستفاده کنند.
رابطۀ قدرت و جغرافیا
عوامل و ارزش های جغرافیایی درقدرت: عوامل و ارزش های جغرافیایی، نقش مهمی در تولیدقدرت برای یک کشور دارند. صاحب نظران ژئوپلیتیک معتقدند عواملی چون موقعیت جغرافیایی، آب و هوا و داشتن منابع زیرزمینی و جمعیت می توانند موجب قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی یک کشور شوند.
یا به عکس، کارکرد منفی داشته باشند و موجب تضعیف قدرت شوند.
پیش از آنکه بیشتر به این موضوع بپردازیم، بهتر است به چند نظریه که در این زمینه ارائه شده است، توجه کنیم.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)
قدرت و نظریه های ژئوپلیتیکی
قدرت و نظریه های ژئوپلیتیکی
نظریه «فضای حیاتی»راتزل : رابطه عوامل جغرافیایی با سیاست و قدرت از گذشته های دور مورد توجه اندیشمندان بوده و توجهبه آن موجب پیدایش نظریه های ژئوپلیتیکی شده است. از معروف ترین این نظریه ها، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
در قرن نوزدهم، راتزل که پدر علم جغرافیای سیاسی شناخته می شود، نظریه «فضای حیاتی» رامطرح کرد. راتزل می گفت اگرکشورهای کوچک برای جمعیت خود فضای کافی نداشته باشند ودرصدد توسعه سرزمین های خود برنیایند، نابودی آنها حتمی است. اوهمچنین برای عامل موقعیت جغرافیایی اهمیت قائل بود و اعتقاد داشت که موقعیت یک کشور در مجاورت یک دولت قوی یا ضعیف، برسیاست و قدرت آن تأثیر می گذارد. راتزل از مباحث خود چنین نتیجه می گرفت که در کشمکش بر سر قدرت، دولت های بزرگ پیروزمی شوند و کشورهای کوچک را ضمیمه خاک خودمی کنند.
چراامروزه نظریه راتزل قبول نیست ومحکوم شمرده می شود؟البته باید توجه کرد که این نظریه در اواخر قرن نوزدهم مطرح شده است و در قرن بیستم با توسعه حقوق و قوانین بین المللی، اقداماتی مانند کشورگشایی و تصرف سرزمین های دیگر قابل قبول نیست و محکوم شمرده می شود؛ هر چند امروزه معدودی از کشورها به حقوق کشورهای دیگر توجه نمی کنند و آن را نادیده میگیرند. حمله نظامی امریکا به افغانستان و عراق در سالهای 1369و1380واشغال این کشورها یا حمله عراق به کویت در سال1369نمونه هایی از توسعه طلبی کشورهاست.
برخی از صاحب نظران درباره ارتباط عوامل جغرافیایی با سیاست و قدرت، به عوامل جغرافیایی دیگری چون قدرت خشکی (بری)، قدرت دریایی، قدرت هوایی و نظایر آن اشاره کرده اند.
نظریه هارتلند یا قدرت خشکی
مکیندر، جغرافیدان انگلیسی، درسال 1904میلادی در مقاله ای با موضوع تولید
قدرت، به«خشکی ها» توجه کرد. او معتقد بود که بخش عمده خشکی های جهان،سه قاره به هم چسبیده آسیا و اروپا و افریقاست و جزیره جهانی نام دارد. مکیندر در این جزیره جهانی منطقه خشکی اوراسیا (از رود ولگا در غرب تا سیبری در شرق) را قلعه (دژ)جهان می دانست و می گفت این منطقه برای قدرت های دریایی، غیرقابل دسترس است. مکیندر بخش مرکزی این منطقه را محور یا قلب خشکی جهان (هارتلندHeartland ) نامید. اومعتقد بود که این منطقه، یعنی شرق اروپا، منبع بزرگ قدرت است و هرکس بر منابع آن مسلط شود، می تواند بر کل جزیره جهانی وجهان فرمان براند.
برخی معتقدند نظریه هارتلند یا قدرت خشکی در سیاست های جنگ طلبانه آلمان هجوم این کشور به کشورهای مجاور و بروز جنگ های جهانی اول و دوم بی تأثیرنبوده است.
نظریه قدرت دریایی
نظریه قدرت دریایی را «آلفرد ماهان» مطرح کرد. اوکه دریاسالار بود، فضاهای دریایی واقیانوسی را در شکل گیری قدرت جهانی و کنترل و محاصره قدرتخشکی مؤثر می دانست. آلفرد ماهان در کتاب خود نشان داد که چگونه انگلستان به دلیل برخورداری از قدرت دریایی بر رقیبان خود پیروز شد. او برای تبدیل شدن یک کشوربه یک قدرت دریایی شش شرط پیشنهاد کرده بود.
شرایط تبدیل شدن یک کشور به قدرت دریایی درنظریه ماهان
1. موقعیت جغرافیایی : مجاورت کشور با یک یا چند دریا برای حمل ونقل و کنترل راه های آبی مهم
2. خط مشی سیاسی و حکومت : حمایت و توجه دولت ها به قدرت دریایی و بهره برداری از فرصت ها
3. وضع طبیعی سواحل : داشتن سواحل مناسب و دارای پناهگاه برای ایجاد بندرگاه
4. گسترش ساحل : طول سواحل یک کشور و دسترسی به آب های آزاد
5. تعداد جمعیت : هرچه تعداد افراد کشور بیشتر باشد، در تأمین نیروی انسانی دریایی مؤثرتر است
6. فرهنگ دریانوردی : توجه به اهمیت دریا، علاقهمردم یک کشوربه دریانوردی و توسع هروابط و تجارت گسترده با سایر ملل
البته ماهان قدرت دریایی را فقط در نیروی جنگی ناوگان دریایی نمی دانست و معتقد بود ملتی به قدرت دست می یابد که در تجارت دریایی نیز نیرومند باشد.
کتاب معروف ماهان «نفوذ و تأثیر قدرت دریایی در تاریخ» به زبان های مختلف ترجمه شد و در کشورهای گوناگون مورد استقبال قرار گرفت. برای مثال، در ژاپن به ناخدایان نیروی دریایی یک جلد کتاب ماهان هدیه داده می شد تا رهنمودهای او رابه کار ببندند.
ایران و قدرت دریایی
کشور ایران از سمت شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد.
دو بخش آب های جنوبی ایران: ایران در سواحل جنوبی بیش از 2000کیلومتر مرز دریایی دارد. آبهای جنوب ایران را می توان به دو بخش تقسیم کرد:
الف) بخشی که از مصب اروندرود در غرب تا تنگه هرمز امتداد می یابدو خلیج فارس نام دارد.
ب) بخشی که از تنگه هرمز به سمت مشرق تا دهانه ِ خلیج گواتر(گوادر) امتداد می یابد و دریای مکران (دریای عمان) نامیده میشود.
دریای عمان یا مکران بخشی از اقیانوس هند است و تنها دریای آزادایران محسوب می شود خلیج فارس نیز از طریق دریای عمان به آبهای آزاد و سایر مناطق جهان ارتباط دارد.
نیروی دریایی راهبردی: نیروی دریایی راهبردی به نیرویی گفته می شود که قادر است در محدوده آب های عمیق اقیانوسی عملیات انجام دهد؛ به گونه ای که بتواند خود را از تهدیدهای روی آب، زیر آب و هوا حفظ کند؛ محدودیتی نیز برای اجرای عملیات در عمق دوردست ها نداشته باشدو قادر به حفاظت از منافع ملی کشوردر منطقه دریایی باشد.
در سال 1388، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به یک نیروی دریایی راهبردی تغییر جهت داد؛ به طوری که منطقه عملیاتی آن از تنگه هرمزو دریای عمان تا خلیج عدن و اقیانوس هند تا مدار10درجه شمالی را شامل گردید.
تلاش ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ دریایی : ساختن زیردریایی ها و ناوشکن های چندمنظوره و حضور ناوگان ایران در آبهای اقیانوس هند برای حفاظت از امنیت کشتی ها وشناورهای تجاری و نفتکش ها، همگی حکایت از تلاش ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ دریایی دارند.
اهمیت بندر جاسک و بندر اقیانوسی چابهار
ایران در دریای عمان دو بندر مهم، یعنی بندر جاسک وبندر اقیانوسی چابهار(در استان سیستان و بلوچستان) دارد که به دلیل دسترسی به آب های آزاد، از قابلیت فوق العاده ای برای تجارت با جهان و توسعه حمل و نقل دریایی ایران و کشورهای آسیای میانه وقفقاز برخوردارند.
جزوات جامع پایه (2)
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 1 معنا و مفهوم ناحيه
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 2 انسان و ناحيه
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 3 نواحی آب و هوايی
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 4 ناهمواری ها و اشکال زمین
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 5 نواحی زيستی
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 6 نواحی فرهنگی
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 7 نواحی اقتصادی (كشاورزی و صنعت)
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 8 نواحی اقتصادی (تجارت و اقتصاد جهانی)
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 9 معنا و مفهوم ناحيه ی سياسی
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 10 كشور، يک ناحیه ی سياسی
جزوه جامع جغرافیا (2) فصل 11 ژئوپليتيک
قدرت ملی
قدرت ملی
تعریف قدرت ملی: قدرت ملی، قدرت یک ملت یا کشور برای رسیدن به اهداف وتحقق آرمان هایش است.
تاثیرقدرت ملی زیاد: اگر کشوری ازقدرت مل ی زیادی برخوردار باشد، میتوانداهداف وخواسته های ملت خود را بدون مانع تأمین کند. برخی از کشورها در سطح جهان قدرت زیادی دارند.برخی دیگر بسیارضعیف اند و قادربه رفع نیازها ی اولیه خود نیستند. روابط بین المللی و رفتار کشورها با یکدیگر نیز از میزان قدرت آنهاتأثیر می پذیرد.
عوامل و سرچشمه های قدرت ملی: به طورکلی، عواملی را که موجب قدرت ملی می شود، می توان براساس درجه اهمیت به 9عامل دسته بندی کرد.
عوامل مؤثر در قدرت ملی
1) عوامل جغرافیایی : موقعیت جغرافیایی، آب و هوا، وسعت و شکل کشور،توپوگرافی ـ منابع زیستی، منابع زیرزمینی، نیرویانسانی و جمعیت و .…
2) عوامل فرهنگی : درجة سواد، سرانة مصرف کتاب و مطبوعات، ایدئولوژی و اعتقادات، ایمان، افتخارات ملی، باورهای مردم،میراث فرهنگی و تاریخ و .…
3) عوامل سیاسی : چگونگی مدیریت سیاسی کشور، نوع حکومت، رابطه ملت و حکومت، ثبات سیاسی، مشارکت سیاسی مردم و ...
4) عوامل علمی و فناورانه : تعداد دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی، تعداداستادان و معلمان خبره، سطح علمی وفناوری درصنعت، سطح ارتباطات اینترنت وIT الکترونیک، تعدادمجلات و مقاله های علمی و پژوهشی، صادرات علمی
5) عوامل اقتصادی : ثروت و منابع مالی، میزان ذخیره ارزی، میزان تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه، صادرات و واردات و موازنه تجاری، گردشگری، زیربناهای تولید و ...
6) عوامل اجتماعی : میزان امید به زندگی، میزان مرگ و میر کودکان، سطح رفاه اجتماعی و برخورداری ازمسکن و تأمین اجتماعی، وحدت قومی، نژادی و زبانی و...
7) عوامل نظامی : چگونگی تجهیزات و وسایل و تسلیحات نظامی، کیفیت فرماندهی و نیروهای نظامی و ...
8) عوامل فضایی : داشتن پایگاههای فضایی، ماهواره های مخابراتی، سفینه های فضایی، سفرهای فضایی و ...
9) عوامل بین المللی (فرامرزی) : وضع همسایگان (قوی، ضعیف، دشمن، دوست)حضور در سازمان های بین المللی، روابط فرهنگی با کشورها و نفوذ فرهنگی، کیفیت دیپلماسی، نفوذ رسانه ای و خبری در جهان و ...
عوامل مؤثر در قدرت ملی
موقعیت جغرافیایی کشور
موقعیت جغرافیایی (ریاضی و نسبی): موقعیت جغرافیایی (ریاضی و نسبی) عبارت است از چگونگی قرار گرفتن یک مکان درسطح کره زمین.
تاثیر موقعیت جغرافیایی برقدرت: موقعیت جغرافیایی تأثیر بسزایی در افزایش یا کاهش قدرت یک کشور دارد؛ برای مثال،قرار گرفتن یک کشور در بین همسایگان قدرتمند یا ضعیف در سیاست خارجی آن کشورتأثیرگذاراست.
کشورهای حائل: کشورهای حائل، یعنی کشورهایی که بین دو یا چند قدرت بزرگ قرار دارند،معمولاًًموقعیت آسیب پذیری پیدا می کنند؛ مانند لهستان که بین روسیه و آلمان قرار گرفته و در دوره هایی از تاریخ به دلیل همین موقعیت، موجودیت خود را از دست داده است.
تاثیر موقعیت دریایی برقدرت: موقعیت دریایی، یعنی دسترسی به آب های آزاد، نیز نقش مهمی در قدرت ملی یک کشوردارد. دسترسی به آب های آزاد یا دسترسی نداشتن به دریانیز در قدرت یا ضعف یک کشورتأثیر گذار است. برای مثال، انگلستان و ژاپن از همه سمت به آب های آزاد دسترسی داشته اند و توانسته اند به قدرت های بزرگ دریایی تبدیل شوند.
وسعت، شکل و ناهمواریهای کشور
تاثیروسعت زیاد برقدرت ملی کشور: کشورها از نظر وسعت با یکدیگر تفاوت دارند. وسعت زیاد به خودی خود امری مطلوب است و از بین دو کشور که شرایط یکسانی دارند، کشوری که سرزمین وسیع تری در اختیار دارد، قدرتمندتر است. کشورهای کوچک که کمبود فضا دارند، برای فعالیت های خود با مشکل روبه رو می شوند.
همچنین، در کشورهای وسیع در زمان جنگ می توان نیروهای نظامی پشتیبان را به بخش دیگری منتقل کرد؛ چنانکه در جنگ ژاپن و چین، چین نیروها و تدارکاتش رابه غرب کشور خود انتقال داد. البته وسعت زیاد اگر با کمبود جمعیت همراه باشد، در امر دفاع مشکلاتی به وجودمی آورد.
تاثیر ناهمواری ها برقدرت ملی کشور : کیفیت فضای سرزمین و نوع ناهمواری ها نیز در قدرت ملی مؤثر است. سرزمین های هموار برای کشاورزی و توسعه شبکه راه ها و حمل و نقل بسیار مناسب اند. نواحی کوهستانی، بیابان های وسیع، زمین های باتلاقی و کویری برای فعالیت های اقتصادی و ارتباطی به هزینه و سرمایه گذاری زیادی نیاز دارند و با مشکلات متعددروبه رو می شوند. البته نواحی کوهستانی از نظر دفاعی نقش مثبتی دارند.
شکل کشور ها
1ــ کشورهای جمع و جور (فشرده) شکلی شبیه مربع یادایره دارند.
2ــ کشورهای طویل به کشورهایی گفته میشود که طول آنهاحداقل شش برابر عرض شان باشد.
3ــ کشورهای دنباله دار یک بخش شبه جزیره ای یا دالانمانند دارند که از سرزمین اصلی جدا افتاده است.
4ــ کشورهای چندپاره یا چندتکه
5ــ کشورهای محاطی کشورهایی هستند که درون یک کشور دیگر محصور شده اند
بهترین شکل برای یک کشور:به طورکلی، بهترین شکل برای یک کشور، شکل فشرده است که در آن پایتخت در مرکز قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، در کم ترین زمان می توان از مرکز یک سرزمین به تمام نقاط آن دسترسی پیدا کرد. قابلیت دفاعی کشور در اینشکل زیاد است.
مشکلات کشورهای طویل و چند تکه: در کشورهای طویل و چند تکه، نظارت حکومت بر همه قسمت های کشور و همچنین ایجاد خطوط ارتباطی با مشکل مواجه می شود.
بنیادهای زیستی کشور
مهم ترین بنیادهای زیستی کشور: عواملی چون آب، خاک، آب و هوا و پوشش گیاهی بنیادهای زیستی کشورمحسوب می شوند.
تاثیرآب برقدرت ملی و روابط بین کشورها: آب یکی از مشکلات اصلی و از عوامل رقابت و کشمکش کشورها در آینده جهان است؛ زیرا به دلیل افزایش جمعیت و تغییر الگوهای زندگی، مصرف آن مرتباًًافزایش می یابد. کشورهایی که دچارکمبود آب اند یا با پدیده فرسایش وآلودگی خاک مواجه اند، توانمندی های شان ضعیف می شود و نه تنها امکان تولید مواد اولیه و محصولات کشاورزی و تغذیه جمعیت در آنها کاهش می یابد بلکه وابستگی شان به واردات زیاد می شود.
تاثیرآب وهوا برقدرت ملی کشورها: آب و هوا نیز نقش مهمی در کشاورزی و تولید غذا و سایر فعالیت های اقتصادی وزندگی دارد. معمولاً، امکان تبدیل کشورهایی که در منطقه معتدل واقع شده اند، به قدرت های سیاسی منطقه ای یا جهانی بیشتر است و بعید است که یک قدرت سیاسی بزرگ بتواند در سرزمین های بسیار سرد و یخبندان یا بیابان های گرم وسوزان شکل بگیرد.
منابع انرژی و معدنی کشور
درچه صورتی منابع انرژی ومعدنی درقدرت ملی کشورموثراست ؟ منابع انرژی و معدنی چون نفت وگاز، کانی های فلزی چون مس ، روی و آهن در صنعت و امور نظامی کاربرد دارند. داشتن این منابع به تنهایی منشأ قدرت نیست. اگر این منابع در کشوری در جهت توسعه صنایع قراربگیرند،(مانند چین و برزیل) در قدرت آن کشور مؤثرند،
درچه صورتی منابع انرژی و معدنی عامل کاهش قدرت ملی تلقی می شود؟ اگر اقتصاد کشوری وابسته به صادرات آنها باشد، یک ویژگی منفی و عامل کاهش قدرت ملی تلقی می شوند.
جمعیت کشور
داشتن جمعیت زیاد از عوامل قدرت ملی است؛ زیرا هم منبع کار وتولید ثروت، هم نیروی نظامی و دفاعی و هم سرچشمه روحیه ملی محسوب می شود.
تاثیرکیفیت و ترکیب جمعیت برقدرت ملی کشور: جمعیت زیاد پیش شرط قدرت است اما کیفیت و ترکیب جمعیت نیزاهمیت دارد. داشتن جمعیت فعال و جوان ، باسواد ودارای مهارت که فرصت های اشتغال و پیشرفت برای آن ها در کشور فراهم شده باشد،از عوامل قدرت ملی محسوب می شود.
تاثیرهمگونی جمعیت ازنظرقومی وزبانی و دینی برقدرت ملی: همگونی جمعیت از نظر قومی، زبانی و دینی نیز در افزایش قدرت ملی مؤثر است و هر چه این همگونی بیشتر باشد، قدرت ملی بیشتراست.
منطقه (ناحیه) ژئوپلیتیکی
منطقه ژئوپلیتیکی عبارت است از بخشی از سطح زمین یا تعدادی کشور همجوار که به دلیل داشتن ارزش های جغرافیایی، بازیگران سیاسی برای کنترل یا تصرف آن ها با یکدیگر وارد تعامل (کنش و واکنش) می شوند. این تعامل ممکن است مذاکره، همکاری وهمبستگی یا رقابت و کشمکش و حتی جنگ باشد.
به عبارت دیگر، منطقه ژئوپلیتیکی منطقه ای است که در آن سه عامل جغرافیا، سیاست و قدرت بر یکدیگر تأثیر می گذارند و توجه حکومت ها، به ویژه قدرت های جهانی، را به خود جلب می کنند. از مناطقژئوپلیتیکی جهان امروز می توان به مناطق ژئوپلیتیکی خلیج فارس، اتحادیه اروپا، دریای خزر و قفقاز اشاره کرد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)