درسنامه کامل عربی نهم فصل 1 مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ
تعداد بازدید : 3.74Mخلاصه نکات عربی نهم فصل 1 مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ - درسنامه شب امتحان عربی نهم فصل 1 مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ - جزوه شب امتحان عربی نهم نوبت اول فصل 1 مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ
متون درس « مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ» و معنی
متون درس « مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ» و معنی:
« أَهْلاً وَ سَهْلاً »
خوش آمدید
يَبْتَدِئُ الْعامُ الدِّراسيُّ الْجَديدُ. يَذْهَبُ الطُّلّبُ وَ الطّالِباتُ إِلَی الْمَدرَسَةِ بِفَرَحٍ؛ هُمْ يَحْمِلونَ حَقائِبَهُم؛ الشَّوارِعُ مَمْلوءَةٌ بِالْبَنينَ وَ الْبَناتِ. يَبْتَدِئُ فَصْلُ الدِّراسَةِ وَ الْقِراءَةِ وَ الْکِتابَةِ وَ فَصلُ الصَّداقَةِ بَينَ التَّلاميذِ.
سال تحصیلی جدید شروع می شود، دانش آموزان پسر ودختر با خوشحالی به مدرسه می روند؛ آنها کیف هایشان را می برند؛ خیابان ها پر از پسران ودختران است. فصل درس (تحصیل) و خواندن و نوشتن و فصل دوستی بین دانش آموزان شروع می شود.
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
أَبْدَأُ بِاسْمِ اللّهِ کَلامي أَذْکُرُ رَبّی عِندَ قيامي
با نام خدا کلامم را آغاز می کنم پروردگارم را هنگام برخاستن یاد می کنم
أَبْدَأُ بِاسْمِ اللّهِ دُروسي أَذْکُرُ رَبّی عِندَ جُلوسي
با نام خدا درس هایم را آغاز می کنم پروردگارم را هنگام نشستن یاد می کنم
أَقْرَأُ بِاسْمِ اللّهِ کِتابي أَسْأَلُ رَبّي حَلَّ صِعابي
با نام خدا کتابم را می خوانم از پروردگار محل سختی های مرا می خواهم
مَکْتَبُنا نورٌ وَ حَياةُ فيهِ دُعاءٌ، فيهِ صَلاةُ
کتاب ما نور و زندگی است که در آن دعا ونماز وجود دارد
فيهِ عُلومٌ، فيهِ کَمالُ فيهِ کُنوزٌ، فيهِ جَمالُ
در آن علم هایی است، درآن کمال وجود دارد درآن گنج هایی است، در آن زیبایی وجود دارد
يَتَخَرَّجُ مِنهُ الْعُلَماءُ وَ يُدَرِّسُ فيهِ الْحُکَماءُ
از آن دانشمندان فارغ التحصیل می شوند و در آن حکیمان درس می دهند
ها کُتُبي أَنوارُ سَمائي مَرْحَمَةٌ، کَنْزٌ، کَدَوائي
هان! کتاب هایم نورهای آسمانیم هستند مهربانی، گنج و مانند دارو برایم هستند
أَبْدَأُ بِاسْمِ اللّهِ أُموري فَاسْمُ لِٰهي، زاد سُروري
با نام خدا کارهایم را آغاز می کنم پس نام معبودم (خدایم) شادی مرا زیاد کرد
الاربعینات:
اَلشُّرطیُّ وَ الزّائِرُ |
||
پلیس و بازدید کننده |
||
أَهلاً وَ سَهلاً بِکُم! |
شُکراً. ساعَدَکَ اللّٰهُ! |
|
خوش آمدید |
متشکرم. خدا کمکت کنه! |
|
کَم یَوماً تَبقَونَ فِی الْعِراقِ؟ |
نَبقیٰ أُسبوعَینِ. |
|
چند روز در عراق می مانید؟ |
ما دو هفته می مانیم. |
|
إلیٰ أَیِّ مُدُنٍ تُریدونَ الذَّهابَ؟ |
إلَی النَّجَفِ وَ کَربَلاء وَ الْکاظِمیَّةِ وَ سامَرّاء. |
|
به کدام شهرها می خواهید بروید؟ |
به نجف، کربلا، کاظم و سامرا. |
|
کَم یَوماً تَبقَونَ فِی النَّجَفِ؟ |
نَبقیٰ یَومَینِ. |
|
چند روز در نجف می مانید؟ |
دو روز می مانیم. |
|
وَ کَم یَوماً فی باقِی الْمُدُنِ؟ |
فِی الْکاظِمیَّةِ وَ سامَرّاء یَومَینِ، وَ الْباقی فی کَربَلاء. |
|
و در بقیه شهرها چند روز هستید؟ |
دو روز در کاظمین و سامرا و بقیه در کربلا. |
|
أَتَمَنّیٰ لَکُم زیارَةً مَقبولَةً! |
حَفِظَکَ اللّٰهُ! |
|
برای شما آرزوی بازدید خوبی دارم! |
خداوند شما را حفظ کند! |
|
خُذْ جَوازَکَ، فی أَمانِ اللّٰهِ! |
شُکراً جَزیلاً. فی أَمانِ اللّٰهِ وَ حِفظِهِ! |
|
پاسپورتت را بگیر، در امان خدا! |
بسیار متشکرم. در امان خدا باشید! |
|
مَن زارَنا فی مَماتِنا فَکَأنَّما زارَنا فی حَیاتِنا. « اَلْإمامُ الصّادِقُ (ع)» |
||
هر کس در هنگام مرگ ما را زیارت کند، گویا در زمان حیاتمان ما را زیارت کرده است. «امام صادق (ع)» |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه نهم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه نهم
- گام به گام تمامی دروس پایه نهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه نهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه نهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه نهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه نهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه نهم
واژه نامه درس « مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ» و معنی
واژه نامه درس « مُراجعَةُ دُروسِ الصَّفِّ السّابِعِ وَ الثّامِنِ» و معنی:
عربی |
معنی |
آمِن |
ايـمن أَلعبورُ الأمِنُ: عبور و مرور ايـمن |
اِبتَدَأَ |
شروع شد |
أَتَمَنّی |
آرزو می کنم |
بَنینَ |
پسران |
تَخَّرجَ |
دانش آموخته شد |
تَلامیذ |
دانش آموزان « مفرد:تِلمیذ» |
خُذ |
بگیر، بردار، ببر (ماضی: أَخَذ/ مضارع:يأخُذُ ) |
دُراسة |
تحصيل، درس خواندن »دِراسـي: تحصيلی« |
دَرَّس |
درس داد (مضارع: يُدَرَّسَ) |
ذَهاب |
رفتن تُريدون َّ الذهاب: می خواهيد برويد |
رَصیف |
پياده رو |
زادَ |
زياد کرد، زياد شد(مضارع: يَزیدُ) |
زار |
زیارت کرد (مضارع:یَزورُ) |
ساعَدَکَ الله |
خدا قوت (ساعَد: کمک کرد / یُساعِدُ: کمک می کند) |
سَأَلَ |
درخواست کرد، پرسيد |
صُعاب |
سختی ها «مفرد: صعب« |
عام |
سال عام دراسـي: سال تحصیلی |
قيام |
برخاستـن |
مُستشفی |
بيمارستان |
مَماة |
مرگ = مْوت =/ حیاة |
مَمَرُّ المُشاة |
گذرگاه پياده(مشاة يعنی پيادگان و جمع ماشی است.) |
مِنطَقَةُ تَعلیمِ المرُرور |
پارک آموزش ترافيک |
مَوقِف |
ایستگاه |
نَبقی |
می مانیم |
ها |
هان |
یُحَدِّرُ |
هشدار می دهد(ماضی: حَذَرَ) |
یَـمشونَ |
راه می روند (ماضی : مَشی / یَمشی) |