در روز اول مدرسه معمولا تمام بچه ها شاد و پر از ذوق هستند و لحضه شماری میکنند تا زود تر به مدرسه بروند و دوست هایشان را ببینند
یک شب، من لحضه شماری میکردم تا هر چه زودتر صبح شود و من به مدرسه برگردم
زود به تخت خوابم رفتم، نفهمیدم وقت چطور گذشت که دیدم صبح شده
لباس هایم را پوشیدم ولی ساعت 5 بود و مامانم هنوز بیدار نشده بود
ساعت 7 شد و به مدرسه حرکت کردم تمام دوستام شاد و سلامت بودند
من از اینکه آنها را دیدم بسیار خوشحال بودم یکی از دوست هایم که سال گذشته با من هم کلاسی بود از این مدرسه رفته بود
چند تا از دبیرای سال گذشته ام را دیدم که دوباره آمدند تا به ما درس بدهند.
چند روز گذشت و با دبیران جدیدی آشنا شدم.
بهتر بود هفته ای اول مدرسه را درس نمیداند چون باید با دانش آموزان جدید آشنا شد.
من و دوستم قهر بودیم ولی با آمدن سال جدید دوباره با هم دیگر آشتی کردیم.
روز اول مدرسه را همه دوست دارند چون بد چهار ماه دوباره به مدرسه میروند
من هم خوشحال بودم که دوباره میتوانم به مدرسه بروم
خلاصه این که روز اول مدرسه را به همه خوش میگذره و همه دوست دارند
اولین دیدگاه را ثبت کنید.