شاهنشاهی هخامنشی یا امپراتوری پارس (در منابع غربی)، (۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد) یک پادشاهی باستانی ایرانی استوار در باختر آسیا بود که توسط کوروش بزرگ در سال ۵۵۰ پیش از میلاد بنیانگذاری گردید. در زمان خشایارشای یکم به بیشترین اندازهٔ خود رسید، شاهنشاهی هخامنشی در بزرگترین گسترهٔ سرزمینی خود از بالکان و اروپای شرقی در باختر و تا دره سند در خاور امتداد داشت.
این شاهنشاهی بزرگترین امپراتوری جهان تا بدان روز بود و در مجموع ۵٫۵ میلیون کیلومتر مربع (۲٫۱ میلیون مایل مربع) وسعت داشت. همچنین این شاهنشاهی اولین ابرقدرت جهان نیز بود که نهایتاً در پی حمله اسکندر مقدونی به ایران سقوط کرد و از بین رفت.
شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها حکومتی بود که همه جهان را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد. امپراتوری ایران در اوج گستره خود در سال ۴۸۰ پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع (برخی آن را پنج و نیم میلیون کیلومتر مربع میدانند) از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروزی و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی وسعت داشت که آن را تبدیل به وسیعترین امپراتوری باستانی تاریخ جهان کرد. این شاهنشاهی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان میراند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی میکردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس میداشتند. در حقیقت مشخصهٔ مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی، بزرگداشت نظم و قانون، تشویق هنر و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و دانش بود.
کارل شفُلد مینویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمیتوان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقعیت آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که آن را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساختهاست.»
پارس، در جنوب غرب فلات ایران، منطقهای بود که خاندان هخامنشی در آن قدرت گرفت. پس از چند سده حکومت بر این منطقه، یکی از اعضای این خاندان به نام کوروش بزرگ، شاهنشاهی ماد، پادشاهی لیدی و امپراتوری بابل را فتح کرد و شاهنشاهی هخامنشی را بنیان گذاشت. دولتی که او بنیان نهاد، بیش از دو سده تقریباً بر همهٔ جهان متمدن آن روز فرمان راند، تا اینکه در نهایت بهدست اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد فروپاشید. اسکندر تنها چند سال پس از فتح امپراتوری درگذشت که همین مسئله موجب از بین رفتن یکپارچگی سرزمینهای سابق شاهنشاهی هخامنشی گردید و دیگر هرگز این سرزمینها زیر یک پرچم متحد نشدند.
سلوکوس و بطلمیوس، از سرداران اسکندر، کسانی بودند که بزرگترین قسمتهای قلمرو هخامنشی را بهدست آوردند و البته چندین و چند دولت مستقل دیگر نیز پس از مرگ اسکندر یا به مرور سر برآوردند. در نهایت، یک و نیم سدهٔ بعد ایرانیان مجدداً استقلال خود را به دست آوردند و شاهنشاهی اشکانی را در فلات ایران بنیان گذاشتند. پیروزیهای هخامنشیان باعث شد گستردگی قلمروی آنان به حدی برسد که به عنوان نخستین حکومت جهانی و بزرگترین امپراتوری جهان تا به آن زمان، شناخته شوند. این امپراتوری در اوج خود، بیش از ۴۴ درصد از جمعیت جهان را اداره میکرد که بالاترین رقم در میان امپراتوریهای تاریخ است.
شاهنشاهی هخامنشیان به یک نمونهٔ موفق برای اداره یک دولت جهانی تبدیل گردید و دستاوردهایی نظیر حکومت متمرکز، سیستم جادهای و پست، زبان رسمی، خدمات شهروندی و ارتش وسیع منظم توسط امپراتوریهای پسین تقلید شد.
در تاریخ غرب، شاهنشاهی هخامنشی به عنوان آنتاگونیست تاریخ یونان و همچنین رهاییبخش یهودیانِ بابل به یاد آورده میشود. میراث این دولت و رد پایش بر روی تاریخ جهان از قلمروی آن بسیار فراتر رفت و بر روی تاریخ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و دینی دنیا تأثیر چشمگیری گذاشت. فتح یهودیه توسط ایرانیان باعث این شد که شاهنشاهی هخامنشی در متون دینی یهودیان و مسیحیان از اهمیت زیادی برخوردار شود. تکامل مزدیسنا در این دوره باعث گسترش آن از شرق تا غرب گردید و همچنین میراث هخامنشی نقش پررنگی در سیاست و جنبشهای تاریخ معاصر ایران بازی کرد.
my_dars_1041846611
my_dars_521198850
aida_shaha
my_dars_13140760۳