در کجاها اسم تفضیل به معنای صفت برتر (یعنی تر) و در کجاها به معنای صفت عالی (یعنی ترین) ترجمه می شود؟
۱. دانش آموزان باهوش, به جمله خیلی خوب نگاه کنید اگر بعد از اسم تفضیل حرف جر (مِن) بیاید صفت برتر ترجمه می شود.
آسيا أكبر من أوروبا ترجمه: آسیا بزرگتر از اروپا است
اول افعل تعجب را پیدا می کنیم که میشه (اکبر) چون که بعد از آن حرف جر من آمده پس به صورت صفت برتر ترجمه میشه یعنی (پسوند ، تر)
فاطمة أكبر من زینب ترجمه: فاطمه بزرگتر از زینب است.
باز هم به جمله نگاه کنید چون بعد از أكبر حرف جر من آمده پس یه صورت صفت برتر ترجمه می شود.
۲. اگر بعد از اسم تفضیل مضاف الیه بیاید به صورت صفت عالی (ترین) ترجمه می شود یعنی خود أفضل تفضیل مضاف واقع شود.
آسيا أكبر قارة في العالم ترجمه: آسیا بزرگترین قاره در دنیا است.
به جمله نگاه می کنیم بعد از اسم تفضیل «أكبر» حرف جری نیامده پس صفت برتر ترجمه نمیشه ولی ما بعد از اسم تفضیل یک اسم می بینیم یعنی (قارۀ) که مضاف الیه واقع شده و خود أكبر نقش مضاف را گرفته است، چون که بعد از اسم تفضیل مضاف الیه ما داریم به صورت صفت عالی ترجمه می شود.
مضاف نقش نیست بلکه با توجه به جایگاهش در جمله نقش می گیرد.
مثال
جاء رسول الله الى المدينه رسول خدا به مدینه آمد.
رسول در اینجا نقش فاعل (جاء) را دارد به همین خاطر مرفوع شد؛ در عربی هر کلمه میتواند یک نقش بپذیرد نه دو نقش به همین خاطر چون که مضاف نقش نیست کلمه که میتواند مضاف واقع شود نقش دیگری داده می شود.
مثال
جاهد على في سبيل الله علی(ع) در راه خدا جهاد کرد.
در این جمله (سبیل الله)، سبیل مضاف و الله مضاف الیه است ولی چون سبیل قبل از آن حرف جر (فی) آمده مجرور شده.
مثال
قرأت قصصها الجميلة: قصه های زیبایش را خواندم.
گاهی اسم تفضیل با وزنهای دیگری می آید.