عين ما فيه اسم تفضیل (کنکور انسانی)
١. لنبتعد عن الأعمالِ التي تجعل الأراذل يحكمون علينا
٢. أُحبُّ صديقي الذي يُفكِرُ في أعمالِه و أساليبِه دائماً
٣. كتب التلميذُ واجباتَه مُتأخِّراً فما أرضى معلمه عنه
۴. أسخط الصبورُ الشَيطانَ بحلمِه أمام المشاكل
جواب گزینه ۱
تحلیل گزینه ها:
۱. باید از کارهایی که آدمهای شرور ما را محکوم می کنند، دوری کنیم.
* عموما اسم هایی که بر وزن (أفاعل) هستند مفرد آنها بر وزن (أفعل) هست، کلمه (الأراذل) وزن فاعل است که مفرد (أرذل) میشود که بر وزن أفعل تفضیل خواهد بود.
تجزیه و تحلیل:
ل + نبتعد: لام مکسور و برای امر غایب به کار میرود ( نبتعد) فعل مضارع متكلم مع الغير و مجزوم به وسیله لام و علامت جزم آن ساکن در آخر فعل. (عن) حرف جر. (الأعمال) جمع مكسر و مجرور به حرف جر. (التي) صفت برای اعمال و محلا مجرور. (تجعل) فعل و فاعل هی مستتر که به أعمال بر میگردد .(الأراذل ) مفعول به و منصوب. (يحكمون علينا) يحكمون فعل و فاعل آن واو ( علينا) حرف جر و (نا) مجرور به حرف جر محلا.
۲. دوستم را به خاطر این که به قوانین و کارهایش همیشه فکر می کند، دوست دارم.
* در این گزینه أفعل تفضيل وجود ندارد أحبُّ هم فعل است. أساليب هم بر وزن افاعیل است نه أفاعل
تجزیه و تحلیل:
(أحب): فعل و فاعل آن أنا مستتر است. (صدیقی) مفعول به و منصوب (مضاف)، ی مضاف الیه و مجرور. (الذی) صفت برای صدیق چون صدیق مذکر است الذی آمده. (يفكر) فعل و فاعل آن هو مستتر که به صدیق بر می گردد. (فی أعمالِه) في، حرف جر، أعماله، مجرور به حرف جر و مضاف و ه مضاف اليه و مجرور محلا. ( أساليبه) عطف به أعمال و بالتبعیه از آن مجرور چون واو عطف آمده است . (دائما) حال و منصوب.
۳. دانش آموز تکلیفش را دیر نوشت پس معلمش از او راضی نبود.
* در این گزینه أفعل تفضیلی وجود ندارد ما أرضى ماضی منفی است.
تجزیه و تحلیل:
(كتب): فعل ماضی و مبنی بر فتح. (التلميذ) فاعل و مرفوع. (واجباته) مفعول به و منصوب. ه مضاف الیه و مجرور. (متأخرا) حال و منصوب. (ما أرضى) ماضی منفی «ــمای نافیه» . (معلمه) فاعل و مرفوع، ه مضاف اليه و مجرور. (عنه) مجرور به حرف جر محلا.
۴. آدم صبور شیطان را با بردباریش در مقابل مشکلات، خشمگین می کند.
* أسخط فعل ماضی است أفعل تفضیل نیست
تجزیه و تحلیل :
(أسخط) فعل ماضی بر وزن باب أفعال. (الصبور) فاعل و مرفوع. (الشيطان) مفعول به و منصوب.
(بحلمه) مجرور به حرف جر، ه مضاف اليه و مجرور. (أمام) مفعول فيه و منصوب. (المشاكل) مضاف اليه و مجرور چون که مفعول فيه اسم بعد از خود را مجرور می کنند چون اضافه می شوند.
عيّن ما ليس من أفعل تفضيل. (کنکور انسانی)
۱. لا أحد أرحم بك من ربِک
٢. مَن كانَ جاهلاً فهو أفقرُ الناسِ علماً
۳. ما أجمل الحياة إن كانت لها أهداف جميلة
۴. هذا أغلى الملابس التي أشتريتها حتّى الآن
جواب گزینه ۳
تحلیل گزینه ها:
۱. هیچ کسی مهربان تر از پروردگارت نسبت به تو نیست.
* أرحم بر وزن أفعل تفضیل و پیشوند تر را هم در ترجمه دارد.
تجزیه و تحلیل:
(لا) لاى نفى جنس. (أحد) اسم لاى نفى جنس مبنی بر فتح و محلا منصوب. (أرحم) خير لاى نفى جنس و مرفوع. (بک) مجرور به حرف جر. (من ربک) رب مضاف، ک مضاف اليه و مجرور محلا.
۲. هر کسی که جاهل باشد او از نظر علم فقیرترین مردم است.
* أفقر الناس چون اضافه شده و به معنای ترین نیز هست پس افعل تفضیل محسوب می شود.
۳. چقدر زندگی زیباست اگر برای آن هدف های زیبایی باشد.
* برای تحلیل این گزینه باید تجزیه و ترکیب کنیم. (ما أجمل الحياه) «ما» مای نکره تامه در نقش مبتدا و مرفوع. «أجمل» فعل و فاعل آن هو مستتر وجوبا در نقش خبر و مرفوع. «الحیاه» مفعول به و منصوب. دیدم که أجمل فعل است نه افعل تفضیل.
۴. این گران قیمت ترین لباسی است که تا به حال خریده ام.
* «أغلى الملابس» چون که بر وزن أفعل است و اضافه هم شده، أفعل تفضیل است.
عيِّن ما ليس فيه اسم تفضيل (المپياد)
١. هو أعلم بمن ضلَّ في سبيلِه
٢. خيِرُ المطاعمِ ما فيه الطعام سالماً
٣. إنّ اللهَ أعلمُ بمَن يهدي إلى صراطِ المستقيم
۴. جاء صديقي إلى بيتي و أهدى إلىَّ كتاباً
پاسخ گزینه ۴
تشریح گزینه ها:
۱. او داناتر به کسی است که در راهش گمراه شد.
* چون أعلم معنای تر را میدهد اسم تفضیل محسوب می شود، مراقب باشد مَن موصول است حرف جر مِن نیست ما از ترجمه متوجه شدیم که معنای اسم تفضیل می دهد.
تجزیه و تحلیل:
(هو) مبتدا و محلا مرفوع. (أعلم) خبر و مرفوع. (بمَن) مجرور به حرف جر چون موصول است و مبنی محلا مجرور. (ضلَ) فعل ماضی و مبنی بر فتح و فاعل آن هو مستتر. (في سبيله) مجرور به حرف جره مضاف اليه و مجرور.
۲. بهترین رستوران ها آن است که بهترین غذاها را داشته باشد.
* چون در اینجا خیر اضافه شده و پیشوند ترین را دارد پس اسم تفضیل است.
تجریه و تحلیل:
(ما) در نقش خبر و محلا مرفوع، چون موصول عام است و مبنی. (سالما) نقش حال را دارد. مشتق بر وزن فاعل و منصوب. یکی از شرایط حال مشتق بودن است.
۳. همانا خداوند به کسی که به راه راست هدایت می شود، آگاه تر است.
* باز هم این گزینه پیشوند تر را دارد پس اسم تفضیل است.
۴. دوستم به خانه ام آمد و کتابی را به من هدیه کرد.
* أهدى الىّ حواستون باشه بچه ها فعل رو از اسم تفضیل جدا کنید فقط از طریق معنا امکان دارد چون وزن و ظاهر فعل با اسم تفضیل هیچ فرقی ندارد اولین کاری که باید انجام بدین ترجمه است.
في أى عبارة ما جاء اسم تفضيل
۱. حىَّ على خيرِ العمل
٢. ليلهُ القدرِ خيرٌ من ألف شهر
٣. يُوصينا رسول الله (ص) إلى العمل الخير
۴. خيرُ الناسِ مَن يساعد المساكين
پاسخ گزینه ۳
تشریح گزینه ها:
۱. بشتابید به سوی بهترین کار
* «خیر» چون که اضافه شده و معنای ترین را هم دارد.
۲. شب قدر بهتر از هزار سال است.
* خیر با حرف جز من آمده و صد درصد اسم تفضیل است.
۳. پیامبر خدا(ص) ما را به انجام کار نیک توصیه می کند.
* چون الف و لام گرفته در اینجا نقش صفت را برای «العمل» دارد اسم تفضیل نیست.
۴. بهترین مردم کسی است که به نیازمندان کمک کند.
* چون که اضافه شده و پیشوند «ترین» گرفته است.
تجریه و تحلیل گزینه ۴:
«خیر» مبتدا و مرفوع «الناس» مضاف الیه و مجرور. «مَن» با حرف جر مِن اشتباه نگیرید، مَن موصول که به معنی کسی که میم آن فتحه دارد؛ اما حرف جر مِن میم آن کسره دارد. در اینجا در نقش خبر و محلا مرفوع چون که مبنی است. «یساعد» فعل و فاعل آن هو مستتر. «المساکین» مفعول به و منصوب با فتحه چون جمع مکسر است.
عيّن ما لا يشتمل اسم تفضيل
١. أدع إلى سبيل ربك بالحكمة و الموعظةِ الحسنةِ
٢. وَجَدنا سراويل أفضل من متجر صديقي
٣. سبحانَ الذي أسرى بعبدِه ليلاً من المسجدِ الحرام إلى المسجد الأقضى
۴. كانت مكتبةُ جندى شابور أكبرُ مكتبةٍ في العالمِ القديم
جواب گزینه ۱
۱. به راه پرودگارت با حکمت و اندرز نیکو فرا بخوان
* هیچ گونه اسم تفضیلی وجود ندارد
۲. شلوار بهتری را در فروشگاه دوستم پیدا کردیم
۳. پاک و منزه خدایی را که بندهاش را شبانه از مسجد الاحرام به مسجد الاقضی برد
۴. کتابخانه جندی شاپور از بزرگترین کتابخانه در عصر قدیم بود.