درسنامه کامل فلسفه (2) فصل 12 حکمت معاصر
تعداد بازدید : 3.73Mخلاصه نکات فلسفه (2) فصل 12 حکمت معاصر - درسنامه شب امتحان فلسفه (2) فصل 12 حکمت معاصر - جزوه شب امتحان فلسفه (2) نوبت اول فصل 12 حکمت معاصر
مقدمه
مقدمه
مهم ترین تفاوت دوره معاصر (صد سال گذشته) با دوره های قبل، ورود فلسفه های جدید اروپا به جهان اسلم و به ویژه ایران می باشد .
ورود مباحث جدید فلسفی غرب به ایران به طور گسترده، همزمان با آغاز نهضت مشروطه بود که تاکنون ادامه داشته است . نتیجه این فرآیند چند چیز بود:
- ترجمه کتابهای فلسفی فلسفه بزرگ اروپا به فارسی .
- دانشجویانی برای تحصیل این فلسفه ها به غرب رفتند .
- رشته های مرتبط با فلسفه غرب در ایران تاسیس شد .
- اساتید متخصص در فلسفه های اروپایی در ایران، ظهور کردند .
-
- نخست: پس از سقوط صفویه (که دوره ظهور ملاصدرا بود،) نابسامانی هایی پیش آمد که حیات فلسفی و علمی بسیار ضعیف بود و ما شاهد فلسفه کمی بودیم. اواخر قاجار، یک جنبش فکری و اجتماعی پدید آمد که باعث پدید آمدن مسائل فکری و فلسفی جدید شد و حیات فلسفی مجددا رونق گرفت .
- دوم: از آنجا که ایران قرن ها پیش از دوران معاصر، مهد فلسفه و فلسفه بزرگ بود (حکمت مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه،)فلسفه اسلامی در هنگام مواجه شدن با فلسفه های غربی، صرفا منفعل و پذیرا نبودند؛ بلکه تلش کردند با ذخیره فلسفی اسلمی خود به طور فعالانه، آن فلسفه ها را فهمیده و ارزیابی کنند.
- نتیجه تلاش فوق: آشنا کردن مجدد دوستداران فلسفه با اندیشه فلسفه ای چون فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین و ملاصدرا .
کانون اصلی این تلاش ها، شهرهای تهران و قم بود. اصفهان و مشهد نیز کلاس های فلسفی برگزار می کردند.
اساتید برجسته فلسفه در عصر حاضر: میرزا جهانگیر خان قشقایی، ابوالحسن شعرانی، میرزا مهدی آشتیانی ،میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، محمد مهدی الهی قمشهای، سید محمد کاظم عصار، آیت الله محمدعلی شاه آبادی ،امام خمینی، و علامه سید محمد حسین طباطبایی .
این اساتید شاگردانی تربیت کردند که برخی از آنها هنوز هم در قید حیاتند و از اساتید بزرگ فلسفه اند .
تهیه کننده : دکتر حمیدرضا عبدلی
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)
حکیم و عارف مجاهد
حکیم و عارف مجاهد
- امام خمینی را عموما به رهبری انقلب اسلمی می شناسند، اما این درس در نظر دارد به بعد علمی و فلسفی ایشان بپردازد. ایشان حدود 20 سال مدرس کتبی چون شفای ابن سینا و اسفار ملاصدرا بوده است.
- ایشان در سنین جوانی علوه بر تدریس، کتاب های عرفانی زیر را تالیف کرده اند: «تعلیقات به شرح فصوص الحکم»، «شرح بر مصباح الانس»، «مصباح الهدایه»، «اراده و طلب»، «شرح دعای سحر»، «سر الصلوه» و «آداب الصلوه».
- از ویژگی های تدریس ایشان به اذعان شاگردانشان این بود که مباحث فلسفی حکمت متعالیه ملاصدرا را با بیانی عرفانی تفسیر می کردند .
- تربیت شاگردان: امام در مسیر تربیت شاگردان همفکر و همراه، تلاش های زیادی کردند تا به کمک این شاگردان بتوانند منشاء حرکت فکری و اجتماعی شوند و تحول فکری و فرهنگی ایجاد کنند .
حکیم بزرگ دوره معاصر (علامه طباطبایی)
- علامه طباطبایی را بزرگترین شخصیت فلسفی معاصر می دانند که وارث حکمای بزرگ اسلامی است .
- علمه طباطبایی نه تنها در فلسفه، بلکه در فقه، ریاضیات و کلم نیز مدارجی عالی داشت. علامه طباطبایی تحصیلات عالی خود را در نجف اشرف، به انجام رسانید .
- استاد عرفان علمه طباطبایی، عارف بزرگ «میرزا علی آقا قاضی» بود. علامه هر گاه سخن از تهذیب و سیر و سلوک معنوی پیش می آمد، خود را مدیون مرحوم قاضی می دانست .
نکته
علامه روش تفسیری «قرآن به قرآن» که در المیزان آن را به کار گرفت، از مرحوم قاضی آموخته بود .
تهیه کننده : دکتر حمیدرضا عبدلی
جزوات جامع پایه (2)
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 1 هستی و چیستی
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 2 جهان ممکنات
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 3 جهان علّی و معلولی
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 4 کدام تصویر از جهان؟
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 5 خدا در فلسفه_قسمت اول
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 6 خدا در فلسفه_قسمت دوم
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 7 عقل در فلسفه_قسمت اول
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 8 عقل در فلسفه_قسمت دوم
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 9 آغاز فلسفه در جهان اسلام
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 10 دورۀ میانی
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 11 دوران متأخّر
جزوه جامع فلسفه (2) فصل 12 حکمت معاصر
تربیت شاگردان
اقدامات فرهنگی و علمی علامه طباطبایی
علمه در بدو ورودش به قم در سال 1325 به دو نکته مهم درباره فضای فکری ایران پی میبرد:
نخست: اینکه مکاتب فلسفی اروپا به ایران آمده و در حال گسترش است؛ مثل مارکسیسم و ماتریالیسم .
دوم: حوزه های علمیه توانایی مواجهه با این افکار و اندیشه ها را ندارند و راه رهایی از این معضل، تدریس فلسفه و مباحث فلسفی است .
علامه با پشتکار بسیار زیاد خود، در چهار محور اقدامات فلسفی خود را شروع کرد:
1 . تدریس فلسفه ناظر برمسائل روز فلسفی:
- تدریس شفای ابن سینا و اسفار ملاصدرا
- او در صدد تالیف یک دور فلسفه اسلمی بود؛ به سبکی که مسائل روز هم داشته باشد. بدین منظور:
- تشکیل یک دوره کلس برای نقد و بررسی دیدگاههای جدید فلسفی به ویژه مارکسیسم .نتیجه: حاصل این دوره، کتابی شد با عنوان «اصول فلسفه و روش رئالیسم».
نکاتی درباره کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» :
1 متن کتاب اصول فلسفه از علمه و پاورقیهای آن از شهید مرتضی مطهری است.
2 این کتاب نقشی تعیین کننده در روشن کردن افکار دانشجویان و طلب داشت.
3 علامه و مطهری در این کتاب نشان دادند که هنوز هم میتوان از فلسفه صدرایی )حکمت متعالیه( برای پاسخ به نیازهای روز بهره برد .
4 این کتاب نگاهی تطبیقی به فلسفه داشت؛ مثل مباحثی چون معرفت )شناخت( و علیت را با دیدگاه های فلسفه ماتریالیستی و اروپایی مقایسه کردند .
- تالیف دو کتاب آموزشی برای تدریس فلسفه در دو سطح: یکی «بدایه الحکمه» که مقدماتی و در سطح اولیه است و دیگری «نهایه الحکمه» که بالاتر و تخصصی تر است .
2 . احیاء تدریس و تفسیر قرآن کریم: علمه در این راستا یک جلسه تفسیر تشکیل داد و با سبکی جدید به تفسیر قرآن پرداخت. نتیجه این تلش: تالیف تفسیر 20 جلدی «المیزان» است .
ویژگی این تفسیر:
- نشان می دهد که قرآن یک منظومه و مجموعه کامل منسجم است.
- در کنار تفسیر آیات، به طور مستقل به مباحث روز فلسفی هم میپردازد .
- روش ویژه آن که «قرآن به قرآن» است؛ یعنی تفسیر آیات قرآن، به مدد آیات دیگر .
3 . ارتباط با مراکز دانشگاهی و فرهنگی:
- علامه در این راستا با اساتید دانشگاه ملقات می کرد و برایشان جلساتی تشکیل می داد.
- با خاورشناسان (مستشرقین)و فلسفه محققی که به ایران آمده بودند، گفتگو می کرد .
- هدف او از گفتگو شناساندن روح فلسفه اسلمی و مذهب شیعه بود .
- نتیجه چنین تلاش هایی این بود که آثار علامه طباطبایی به زبان های اروپایی ترجمه شد و تفکر شیعی به غرب راه یافت .
- هانری کُربن فیلسوف فرانسوی که حدود 20 سال با دانشگاه تهران همکاری داشت، مکرر با علامه ملقات می کرد و دیدگاه های ایشان درباره فلسفه، عرفان و تشیع را جویا می شد.
- نتیجه ملقات های کُربن با علمه طباطبایی دو کتاب بود: «شیعه» و «رسالت تشیع در دنیای امروز»
4 . تربیت شاگردان:
- جلسات علامه در قم ابتدا گمنام و کم جمعیت بود؛ اما به سرعت به مهم ترین جریان فکری و علمی آنجا تبدیل شد .
- مهم ترین شاگردان علامه طباطبایی: شهید مرتضی مطهری، شهید دکتر بهشتی، شهید دکتر باهنر، آیت الله جوادی آملی، آیت الله حسن زاده آملی، آیت الله محمد تقی مصباح و. ...
- این شاگردان با تالیف و تدریس گسترده، حیات فرهنگی نهضت اسلمی را تغذیه کردند .
- برجسته ترین شاگرد: شهید مطهری شاگرد مشترک علمه طباطبایی و امام خمینی بود. به بیان امام و علمه ،مطهری شاگرد ممتاز آنها بود .
تهیه کننده : دکتر حمیدرضا عبدلی
حکیم بزرگ دروۀ معاصر
حکیم بزرگ دوره معاصر
استاد علامه سید محمد حسین طباطبایی بزرگترین شخصیت فلسفی معاصر و وارث حکمای بزرگ اسلامی است.
ایشان در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی در تبریز متولد شد و در همان شهر مقدمات دانش را آموخت در سال ۱۳۰۴ برای ادامۀ تحصیل به نجف اشرف رفت و به محفل درس استادان بزرگ آنجا راه یافت و با همتی ،بلند درجات عالی علم در فقه فلسفه ،کلام ریاضیات و برخی علوم دیگر را پیمود و استاد برجستۀ علوم اسلامی شد خود ایشان می نویسد.
در اوایل تحصیل ، علاقه زیادی به ادامۀ تحصیل نداشتم . از این رو هرچه میخواندم نمی فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذشت . پس از آن به یکباره عنایت خدایی دامن گیرم شد و مرا عوض کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم؛ به طوری که از همان روز تا پایان ،تحصیل که تقریباً هجده سال طول کشید ، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش کردم و بساط معاشرت با غیر اهل علم را به کلی برچیدم... بسیار میشد به ویژه در فصل بهار و (تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می کردم و اگر اشکالی پیش می آمد با هر خودکشیای بود ، آن را حل می کردم . وقتی که در درس حضور می یافتم از آنچه استاد می گفت قبلاً آگاه بودم و هرگز اشکالی پیش استاد نبردم.»
در عرفان و اخلاق به خدمت عارف بزرگ ، میرزا علی آقا قاضی رسید و مراتب عالی سیر و سلوک را طی کرد و از شاگردان ممتاز ایشان گردید. علامه طباطبایی هرگاه از تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی سخنی به میان می،آمد اظهار می کرد که ما هرچه داریم از مرحوم قاضی داریم ایشان حتی روش تفسیری خود را که روش تفسیر قرآن به قرآن است ، از مرحوم قاضی آموخته بود.
تهیه کننده : محسن سلطانی
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)
الگویی از نظام فکری و عملی
الگویی از نظام فکری و عملی
- پیشتر بیان شد که سبک زندگی هر کسی متاثر از فلسفه ای است که آن شخص دارد؛ مثل فلسفه افلاطون و فارابی رنگ و بوی الهی دارد و فلسفه مبتنی بر اصالت ماده و حس (مثل ماتریالیسم)، اهداف زندگی را کاملا مادی می کند .
- اگر ساختار و نظام فکری هر فرد را مشابه یک درخت بدانیم؛ مبانی فلسفی پذیرفته شده از سوی هر فرد، به منزله ریشه درخت است؛ و سایر افکار و اندیشه های او (نگاه او به سیاست ،زندگی، خانواده و ...)، شاخ و برگ های آن درخت هستند .
- بدیهی است سلامت شاخ و برگ ها به سلامت ریشه بستگی دارد .
4 گروه نظام فکری
- کسانی که کمتر اهل اندیشه ورزی اند و اصولا نظام فکری مشخصی ندارند. این ها اهل تقلید هستند و همراه جو جامعه اند .
- کسانی که وارد عرصه تفکر شده و دارای افکار فلسفی هستند؛ اما هنوز افکار فلسفی به خوبی در آنها شکل نگرفته است و نمی توانند بین افکار فلسفی و مسائل زندگی ارتباط برقرار کنند. این ها گاهی بر اساس افکارشان تصمیم می گیرند و گاهی بر اساس تقلید. این گروه، در مسیر رشد و پیشرفت هستند .
- کسانی که در انتخاب ریشه درخت (نظام فکری)خود به خطا رفته اند. اینها ریشه ای ناسالم و ناکارآمد در زمین زندگیشان قرار داده اند و در نتیجه به یک سبک زندگی ناسالم رسیده اند.
- کسانی که هم ریشه درخت فکریشان را به درستی انتخاب کرده اند و هم با تامل و عقلنیت بالا، شاخ و برگ های قوی و استواری از آن ریشه ها استخراج کرده اند. اینان وقتی از مسئل های (مثل فرهنگ) صحبت کنند، مخاطب فهیم خواهد فهمید که این سخن او برگرفته از مبانی فلسفیاش است .
شهید مطهری را می توان از کسانی دانست که هم ریشه درخت فکریاش را به درستی انتخاب کرده و هم شاخ و برگ های قوی از آن استخراج کرده است. (دسته چهارم)
نظام فکری ، شهید مطهری هنوز هم پاسخگوی نیازهای زمان و عصر ماست؛ یعنی می تواند به ما دیدگاه فلسفی مناسبی نسبت به زندگی ،اجتماعی، اقتصادی و ... بدهد.
معرفی محتوای کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری
عدالت ، یک آرمان فطری انسان هاست و همه آرزوی یک جامعه عادلانه دارند.
مطهری در این کتاب جایگاه عدل در «وجودشناسی» را تبیین می کند . ایشان نشان می دهد که توحید ، نبوت ، معاد ، امامت و زعامت و همه آرمان های فردی و اهداف اجتماعی بر اساس محور عدل استوار شده اند.
- عدل قرآن نوعی «جهان بینی» است که شکل خاصی به نگاه انسان به هستی و آفرینش می دهد.
- عدل در مبحث نبوت و تشریع یک «معیار» و «مقیاس» قانون شناسی است.
- عدل در امامت و رهبری یک «شایستگی» است.
- عدل در بحث ،اخلاق یک «آرمان انسانی» است.
- عدل در بحث اجتماع یک «مسئولیت» است.
تهیه کننده : دکتر حمیدرضا عبدلی