درسنامه کامل فارسی هفتم فصل 1 زنگ آفرینش
تعداد بازدید : 3.74Mخلاصه نکات فارسی هفتم فصل 1 زنگ آفرینش - درسنامه شب امتحان فارسی هفتم فصل 1 زنگ آفرینش - جزوه شب امتحان فارسی هفتم نوبت اول فصل 1 زنگ آفرینش
شعر «ستایش: یاد تو» و معنی شعر
شعر «ستایش: یاد تو» و معنی شعر:
ستایش
یاد تو
- قالب شعر: مثنوی
- شاعر: نظامی گنجوی
- اثر: لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفت پیکر، مخزن الاسرار و اسکندرنامه
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز؟
ای خداوندی که نام تو بهترین شروع و آغاز برای هر کاری است.من بدون نام تو، این کتاب را آغاز نمی کنم. (هر کاری را با نام تو شروع می کنم.)
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
سرآغاز و باز ß قافیه
بیت سه جمله دارد ß (ای خدا)، (نام تو بهترین سرآغاز [است])، (بی نام تو نامه کی کنم باز؟)
ای ß حرف ندا و منادا (خدا) حذف شده است
ای یاد تو مونسِ روانم جز نام تو نیست بر زبانم
ای خدایی که یاد تو همدم روح و روان من است. جز نام تو نامی دیگری بر زبان نخواهم آورد.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
روانم و زبانم ß قافیه
ای ß حرف ندا و منادا (کسی که، خدا) حذف شده است
روانم و زبانم به صورت روان من و زبان من خوانده می شوند و «م» مضافٌ الیه است
ای کارگشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند
ای خدایی که برطرف کنندۀ همه مشکلات هستی، نام تو مانند کلیدی است که هر در بسته ای را باز می کند (هر مشکلی را حل می کند)
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
هستند و بستند ß قافیه
در مصرع دوم تشبیه به کار رفته است؛ نام تو مانند کلید است
ای هست کُنِ اساسِ هستی کوته زِ دَرَت درازدستی
ای خداوندی که این جهان را به وجود آورده ای، هیچ کس نمی تواند به درگاه تو درازدستی کند (ستم کند و زور بگوید).
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
هستی و درازدستی ß قافیه
درت (درگاه تو) ß «ت» ضمیر پیوسته و مضافٌ الیه است
فعل «است» در مصرع دوم حذف شده است
هم قصۀ نانموده دانی هم نامۀ نانوشته خوانی
خداوندا، تو از همه قصه های آشکار نشده و همه کتاب های نوشته نشده ، آگاه و باخبری
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
دانی و خانی ß قافیه
«قصۀ نانموده» و «نامۀ نانوشته» مفعول هستند
«نموده» از مصدر نمودن آمده است
هم تو به عنایت الهی آن جا قَدَمَم رسان که خواهی
خداوندا، با لطف و محبت خود، مرا به آن مقام و جایگاهی که می پسندی برسان.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
الهی و خواهی ß قافیه
رسان (برسان) ß از مصدر «رساندن»
«خواهی» از مصدر «خواستن» است
قدمم (قدم من را) ß «م» مضافٌ الیه است
از ظلمت خود رهایی ام ده با نور خود آشنایی ام ده
خدایا، مرا از گمراهی و جهل خود نجات بده و مرا با نور و روشنایی خودت آشنا کن.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
رهایی ام و آشنایی ام:قافیه (ده:ردیف)
ظلمت و نور:متضاد
خود در مصرع اول، انسان یا شاعر است اما در مصرع دوم خداوند است
- نوع نثر: نثر مسجّع
- نویسنده: خواجه عبدالله انصاری
- اثر: الهی نامه
الهی دلی ده که در کار تو جان بازیم؛ جانی ده که کار آن جهان سازیم؛
خدایا، به ما جرأتی بده تا در راه تو، جان خود را فدا کنیم و جانی به ما بده که با نیروی آن، آخرت خود را بسازیم.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
جان بازیم ß کنایه از فدا کردن جان است، شهادت
تعداد جمله ß 5
«بازیم» از مصدر «باختن» و «سازیم» از مصدر «ساختن» است
دانایی ده که از راه نیفتیم، بینایی ده تا، در چاه نیفتیم.
خدایا به ما آگاهی، دانش و بصیرتی بده تا گمراه نشویم.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
منظور از راه در این عبارت، راه راست یا راه درست است
منظور از چاه، گمراه شدن و گرفتار دام های دنیایی شده است
راه و چاه ß متضاد
دست گیر که دست آویز نداریم، توفیق ده تا در دین استوار شویم،
خدایا یاری رسان ما باش چون کمک کننده و یاری رسان دیگری غیر از تو نداریم. امکانی فراهم کن تا در راه دین محکم و پایدار باشیم.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
دستگیری کردن ß کنایه از کمک کردن است
نگاه دار تا پریشان نشویم
خدایا مراقب ما باش تا پریشان و آشفته حال نشویم.
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
نگاه داشتن ß کنایه از مراقبت و محافظت کردن است
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
سر آغاز |
اول هر چیزی، شروع |
دانایی |
خردمندی، آگاهی |
کوته |
مخفف کوتاه |
مونس |
همدم، یار |
اساس |
پایه، بنیاد |
کوته |
مخفّف کوتاه |
دراز دستی |
ستمگری، زورگویی |
استوار |
محکم و پا بر جا |
نانوشته |
نوشته نشده |
پریشان |
آشفته و نگران |
نانموده |
آشکار نشده، پنهان |
روان |
روح، جان |
هست کن |
به وجود آورنده |
توفیق |
سازگاری، موافقت |
ظلمت |
تاریکی |
اساس |
پایه و بنیان |
نامه |
در اینجا به معنی کتاب است |
||
بینایی |
توانایی درک حقیقت بصیرت |
||
دست آویز |
آنچه که از آن کمک می گیرند |
||
کارگشا |
حل کننده مشکلات، آسان کننده کارها |
||
عنایت |
بخشایش، لطف، توجه، احسان |
||
بینایی |
بصیرت، توانایی درکِ حقیقت |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه هفتم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه هفتم
- گام به گام تمامی دروس پایه هفتم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه هفتم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه هفتم
- فلش کارت های آماده دروس پایه هفتم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه هفتم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه هفتم
شعر «زنگ آفرینش» و معنی شعر
شعر «زنگ آفرینش» و معنی شعر:
درس اول
زنگ آفرینش
- شاعر: قیصر امین پور
صبح یک روز نوبهاری بود روزی از روزهای اول سال
بچه ها در کلاس جنگل سبز جمع بودند دور هم خوشحال
صبح یکی از روزهای فروردین ماه (سال نو) بود. بچّه ها در کلاس جنگل سبز شاد و خوشحال، دور هم جمع شده بودند.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
سال و خوش حال ß قافیه
تعداد جمله ß 4
در مصرع دوم، فعل «بود» و در مصرع چهارم «بودند» از جمله حذف شده است (روزی از روزهای اول سال [بود]، دور هم خوش حال [بودند])
بچّه ها گرم گفت و گو بودند باز هم در کلاس غوغا بود
هر یکی برگ کوچکی در دست باز انگار، زنگ انشا بود
بچّه ها مشغول صحبت بودند و دوباره کلاس شلوغ بود. هر یک از بچه ها برگ کوچکی در دست داشت. انگار دوباره زنگ انشا بود.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
غوغا و انشا ß قافیه (بود ß ردیف)
گرم گفت و گو بودن ß کنایه از مشغول صحبت بودن
در مصرع سوم فعل «داشت» حذف شده است
تا معلّم ز گرد راه رسید گفت با چهره ای پر از خنده:
باز موضوع تازه ای داریم «آرزوی شما در آینده»
همین که معلّم وارد کلاس شد، با لبخند گفت: دوباره موضوع انشای تازه ای داریم، «آرزوی شما در آینده چیست؟»
نکات دستوری و آرایه ادبی:
خنده و آینده ß قافیه
ز گرد راه رسیدن ß کنایه از تازه وارد شدن
«ز» در مصرع اول مخفّف «از»
در مصرع سوم، موضوع تازه ای، مفعول است
شبنم از روی برگ گل برخاست گفت : می خواهم آفتاب شوم
ذرّه ذرّه به آسمان بروم ابر باشم، دوباره آب شوم
شبنم از روی برگ گل بلند شد و گفت: من دوست دارم مثل آفتاب شوم، کم کم به آسمان بروم و مثل ابری شوم و دوباره به باران تبدیل گردم.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
آفتاب و آب ß قافیه (شَوَم ß ردیف)
آفتاب شدن شبنم ß کنایه از رشد و تعالی پیدا کردن است
آسمان، ابر و آفتاب ß تناسب یا مراعات نظیر
برخاستن و گفتن شبنم ß تشخیص
«بروم» از مصدر «رفتن» آمده است
ماه، برق کوچکی از تاج او هر ستاره، پولکی از تاج او
ماہ نور کوچکی از تاج خدا است و ستارگان پولک های درخشان تاج او هستند.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
ماه (مانند) برق کوچکی از تاج او است ß تشبيه اسنادی
هر ستاره (مانند) پولکی از تاج او است ß تشبیه اسنادی
دانه آرام بر زمین غلطید رفت و انشای کوچکش را خواند
گفت : باغی بزرگ خواهم شد تا ابد سبز سبز خواهم ماند
دانه آرام آرام غلت خورد و رفت و انشای کوچک خود را خواند. گفت: من به باغ بزرگی تبدیل خواهم شد و همیشه تازه و سرسبز خواهم ماند.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
خواند و ماند ß قافیه
انشا خواندن و گفتن دانه ß تشخیص (جان بخشی)
باغی بزرگ ß مسند
خواهم شد ß فعل اسنادی
غنچه هم گفت : گرچه دلتنگم مثل لبخند، باز خواهم شد
با نسیم بهار و بلبل باغ گرم راز و نیاز خواهم شد
غنچه هم گفت: اگر چه غمگین و ناراحت هستم ، اما باز هم مانند لبخند شکوفا خواهم شد و با نسیم بهاری و بلبل باغ، مشغول گفت و گو خواهم شد.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
باز و نیاز ß قافیه
تشبیه ß غنچه به لبخند تشبیه شده
بلبل، بهار، باغ، غنچه ß مراعات نظیر
دل تنگ بودن ß کنایه از ناراحتی و غمگین بودن
گفتن غنچه ß تشخیص
جوجه گنجشک گفت: می خواهم فارغ از سنگ بچه ها باشم
روی هر شاخه جیک جیک کنم در دل آسمان، رها باشم
جوجه گنجشک گفت: می خواهم از دست آزار و اذیّت بچّه ها در امان باشم. روی هر شاخۀ درخت بنشینم و مشغول جیک جیک کردن باشم و در دل آسمان، آزاد و آسوده پرواز کنم.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
بچّه ها و رها ß قافیه (باشم ß ردیف)
فارغ ß مسند
گفتن جوجه گنجشک و ترکیب دل آسمان ß تشخیص
جوجه کوچک پرستو گفت: کاش با باد رهسپار شوم
تا افق های دور، کوچ کنم باز پیغمبر بهار شوم
جوجۀ کوچک پرستو گفت: ای کاش من هم با باد همراه شوم و بتوانم تا کرانه های آسمان پرواز کنم و دوباره پیام آور فصل بهار شوم.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
رهسپار و بهار ß قافیه (شَوَم ß ردیف)
جوجۀ پرستو گفت ß تشخیص
جوجه های کبوتران گفتند: کاش می شد کنار هم باشیم
توی گلدسته های یک گنبد روز و شب، زائر حرم باشیم
جوجه های کبوتران گفتند: ای کاش می توانستیم کنار هم جمع شویم. روز و شب داخل گلدسته های یک گنبد، همیشه زیارت کننده حرم باشیم. (مشغول و راز و نیاز شویم)
نکات دستوری و آرایه ادبی:
هم و حرم ß قافیه (باشیم ß ردیف)
روز و شب ß تضاد
در بیت اول، جمله اول «خبری» و جمله دوم «عاطفی» است
گلدسته، گنبد، زائر، حرم ß مراعات نظیر
زنگ تفریح را که زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد
هر یک از بچّه ها به سویی رفت و معلّم دوباره تنها شد
همین که سیرسیرک زنگ تفریح را به صدا درآورد، دوباره کلاس پر از سرو صدای یچّه ها شد. هرکدام از بچّه ها به سویی رفتند و معلّم دوباره تنها شد.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
غوغا و تنها ß قافیه (شد ß ردیف)
زدن زنگ تفریح به دست زنجره ß تشخیص
زنگ تفریح ß مفعول
با خودش زیر لب چنین می گفت: آرزوهایتان چه رنگین است؟
کاش روزی به کام خود برسید بچّه ها، آرزوی من این است
معلّم با خودش زیر لب چنین زمزمه می کرد: بچّه ها، آرزوهایتان چقدر زیباست! تنها آرزوی من این است که در آینده، به تمام آرزوهایتان برسید.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
رنگین و این ß قافیه (است ß ردیف)
مصراع اول جمله «خبری» و مصراع دوم جمله «عاطفی» است
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
حرم |
داخل مکان زیارتی |
گرم |
مشغول، سرگرم |
غوغا |
آشوب و فریاد، همهمه |
انگار |
گویی |
ذره ذره |
کم کم |
ابد |
جاودان |
موضوع |
مطلب |
دل تنگ |
ناراحت، غمگین |
فارغ |
آسوده، راحت |
افق |
کرانه های آسمان |
پیغمبر |
پیام آور |
گلدسته |
مناره |
زائر |
دیدار کننده |
کام |
آرزو میل خواسته |
غلتید |
از پهلوی به پهلوی دیگر چرخید |
||
گنبد |
سقف بزرگ که به شکل نیم کره است |
||
زنجره |
سیر سیرک نوعی حشره که از خود صدا تولید می کند |
جزوات جامع پایه هفتم
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 1 زنگ آفرینش
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 2 چشمه ی معرفت
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 3 نسل آینده ساز
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 4 با بهاری که می رسد از راه، زیبایی شکفتن
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 5 درس آزاد
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 6 قلب کوچکم را به چه کسی بدهم؟
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 7 علم زندگانی
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 8 زندگی همین لحظه هاست
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 9 نصیحت امام (قدّس سرّه)، شوق خواندن
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 10 کلاس ادبیات، مرواریدی در صدف، زندگی حسابی، فرزند صالح انقلاب
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 11 عهد و پیمان، عشق به مردم، رفتار بهشتی، گرمای محبّت
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 12 خدمات متقابل اسلام و ایران
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 13 اسوه ی نیکو
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 14 امام خمینی (قدّس سرّه)
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 15 درس آزاد
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 16 آدم آهنی و شاپرک
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 17 ما می توانیم
متن «حکایت: اندرز پدر» و معنی متن
متن «حکایت: اندرز پدر» و معنی متن:
حکایت
اندرز پدر
- نوع نثر: نثر مسجّع
- نویسنده: سعدی
- اثر: گلستان
یاد دارم که در ایّام طفولیت، متعبّد و شب خیز بودم.
یادم هست که در دوران کودکی، شب ها بلند می شدم و به عبادت خدا مشغول می شدم.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
ایّام |
جمع یوم، روزها |
طفولیت |
خردسالی، کودکی |
مُتعبِّّد |
عبادت کننده، شکرگزار |
شب خیز |
شب زنده دار |
شبی در خدمت پدر، رحمة الله علیه، نشسته بودم و همه شب، دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته.
یک شب در حضور پدرم، که رحمت خدا بر او باد، نشسته بودم و تمام شب بیدار بودم و قرآن مجید را در آغوش گرفته بودم و گروهی از افراد در اطراف ما خوابیده بودند.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
رحمة الله علیه |
رحمت خدا بر او باد |
مُصحَف |
کتابِ آسمانی (قرآن) |
طایفه |
گروه |
خفته |
خوابیده |
پدر را گفتم: از اینان، یکی سر برنمی دارد که دوگانه ای بگزارد. چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته اند که مرده اند.
به پدرم گفتم: از این افراد حتی یک نفر هم بیدار نمی شود تا نماز صبح بخواند. آن چنان در خواب غفلت و بی خبری فرو رفته اند که انگار خواب نیستند، بلکه مرده اند.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
دو گانه |
نماز صبح |
غفلت |
بی خبری، ناآگاهی |
بگزارد |
به جای آورد |
گویی |
انگار |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
سر بر نمیدارد ß کنایه از بیدار نمیشود
«را» در جمله «پدر را گفتم» ß به معنای حرف اضافه «به» آمده است
گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی، بِه از آن که در پوستین خلق اُفتی.
پدرم گفت: ای فرزند عزیزم! تو هم اگر بخوابی، بهتر از آن است که پشت سر مردم غیبت کنی.
واژه |
معنی واژه |
به |
بهتر |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
در پوستین خلق افتی ß کنایه از غیبت کردن
نتیجه و پیام اخلاقی:
خوابیدن و عبادت نکردن بهتر از بیدار ماندن و بدگویی از مردم است؛ زیرا بدگویی گناه بزرگی است اما در شب عبادت نکردن گناه محسوب نمی شود.
معنی واژگان درس «زنگ آفرینش»
معنی واژگان درس «زنگ آفرینش»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
سر آغاز |
اول هر چیزی، شروع |
دانایی |
خردمندی، آگاهی |
کوته |
مخفف کوتاه |
مونس |
همدم، یار |
اساس |
پایه، بنیاد |
کوته |
مخفّف کوتاه |
دراز دستی |
ستمگری، زورگویی |
استوار |
محکم و پا بر جا |
نانوشته |
نوشته نشده |
پریشان |
آشفته و نگران |
نانموده |
آشکار نشده، پنهان |
روان |
روح، جان |
هست کن |
به وجود آورنده |
توفیق |
سازگاری، موافقت |
ظلمت |
تاریکی |
اساس |
پایه و بنیان |
حرم |
داخل مکان زیارتی |
گرم |
مشغول، سرگرم |
غوغا |
آشوب و فریاد، همهمه |
انگار |
گویی |
ذره ذره |
کم کم |
ابد |
جاودان |
موضوع |
مطلب |
دل تنگ |
ناراحت، غمگین |
فارغ |
آسوده، راحت |
افق |
کرانه های آسمان |
پیغمبر |
پیام آور |
گلدسته |
مناره |
زائر |
دیدار کننده |
کام |
آرزو میل خواسته |
ایّام |
جمع یوم، روزها |
طفولیت |
خردسالی، کودکی |
مُتعبِّّد |
عبادت کننده، شکرگزار |
شب خیز |
شب زنده دار |
رحمة الله علیه |
رحمت خدا بر او باد |
مُصحَف |
کتابِ آسمانی (قرآن) |
طایفه |
گروه |
خفته |
خوابیده |
دو گانه |
نماز صبح |
غفلت |
بی خبری، ناآگاهی |
بگزارد |
به جای آورد |
گویی |
انگار |
به |
بهتر |
||
نامه |
در اینجا به معنی کتاب است |
||
بینایی |
توانایی درک حقیقت بصیرت |
||
دست آویز |
آنچه که از آن کمک می گیرند |
||
کارگشا |
حل کننده مشکلات، آسان کننده کارها |
||
عنایت |
بخشایش، لطف، توجه، احسان |
||
بینایی |
بصیرت، توانایی درکِ حقیقت |
||
غلتید |
از پهلوی به پهلوی دیگر چرخید |
||
گنبد |
سقف بزرگ که به شکل نیم کره است |
||
زنجره |
سیر سیرک نوعی حشره که از خود صدا تولید می کند |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه هفتم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه هفتم
- گام به گام تمامی دروس پایه هفتم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه هفتم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه هفتم
- فلش کارت های آماده دروس پایه هفتم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه هفتم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه هفتم
واژگان املایی درس «زنگ آفرینش»
واژگان املایی درس «زنگ آفرینش»:
مونس روانم |
هست کن |
دست آویز |
کوته |
قصّۀ نانموده |
عنایت الهی |
ظلمت |
توفیق |
نظامی |
فروغ |
غوغا |
انگار |
موضوع تازه |
شبنم برخاست |
ذرّه ذرّه |
غلتید |
ابد |
غنچه |
فارغ |
رها |
رهسپار |
افق |
پیغمبر |
زائر حرم |
زنگ تفریح |
زنجره |
اندرز پدر |
ایّام طفولیت |
متعبّد |
رحمة الله علیه |
مصحف |
طایفه |
خفته |
خواب غفلت |
دوگانه ای بگزارد |
|
از راه نیفتیم |
اساس هستی |
رهایی ام ده |
|||
خواجه عبدالله انصاری |
قیصر امین پور |
در پوستین خلق افتی |
جزوات جامع پایه هفتم
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 1 زنگ آفرینش
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 2 چشمه ی معرفت
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 3 نسل آینده ساز
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 4 با بهاری که می رسد از راه، زیبایی شکفتن
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 5 درس آزاد
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 6 قلب کوچکم را به چه کسی بدهم؟
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 7 علم زندگانی
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 8 زندگی همین لحظه هاست
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 9 نصیحت امام (قدّس سرّه)، شوق خواندن
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 10 کلاس ادبیات، مرواریدی در صدف، زندگی حسابی، فرزند صالح انقلاب
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 11 عهد و پیمان، عشق به مردم، رفتار بهشتی، گرمای محبّت
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 12 خدمات متقابل اسلام و ایران
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 13 اسوه ی نیکو
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 14 امام خمینی (قدّس سرّه)
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 15 درس آزاد
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 16 آدم آهنی و شاپرک
جزوه جامع فارسی هفتم فصل 17 ما می توانیم
دانش زبانی: جمله
دانش زبانی: جمله:
دانش زبانی
جمله
جمله:
به بیت های زیر توجّه کنید:
زنگ تفریح را که زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد
هر یک از بچّه ها به سویی رفت و معلّم دوباره تنها شد
بیت های بالا از بخش هایی تشکیل شده است، مانند: «هر یک از بچّه ها به سویی رفت.»
هر یک از این بخش ها، دارای معنی کامل است. به این بخش ها جمله می گویند. هنگام سخن گفتن یا نوشتن، برای انتقال پیام به شنونده یا خواننده از جمله استفاده می شود.
روش مشخص شدن تعداد جمله:
1) فعل های موجود در یک بیت یا عبارت، یک جمله به حساب می آیند؛ به عنوان مثال:
علی کیف مدرسه خود را در جای همیشگی اش گذاشت.
2) فعل های حذف شده، جزئی از جمله به حساب می آیند؛ به عنوان مثال:
هنر چشمۀ زاینده است و دولت پاینده (است).
این عبارت 2 جمله دارد.
3) شبه جمله ها به تنهایی یک جمله محسوب می شوند. شبه جمله به دو نوع است:
الف) منادا؛ مانند: الهی!، یا حسین (ع)!
ب) اصوات؛ مانند: آفرین، مرحبا، به به، خوشا، افسوس، آه، دریغ، وای، ای کاش، سلام، بله، آری، حیف و … .
نکته:
1) تشخیص شکل صحیح حروف و درست نویسی از اهداف املاست.
2) در هنگام نوشتن املا از به کار بردن واژه های «هم آوا» به جای یکدیگر پرهیز شود.