گ| نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

خلاصه نکات اقتصاد فصل 8 رکود، بیکاری و فقر - درسنامه شب امتحان اقتصاد فصل 8 رکود، بیکاری و فقر - جزوه شب امتحان اقتصاد نوبت اول فصل 8 رکود، بیکاری و فقر



طرح مسئله

طرح مسئله:

بيكاري و از دست دادن شغل:

گاهی اوقات از دست دادن شغل به دلیل تغییرات در فناوری های صنعتی و رویه های تولید نیست؛ بلکه عواملی همچون ضعیف بودن ساختار اقتصادی، قاچاق و واردات بی رویه و یا تحریم های اقتصادی، عده ای را از کار، بیکار می کند.

ركود:

زمانی که عواملی از جمله تغییرات در فناوری های صنعتی و رویه های تولید، ضعیف بودن ساختار اقتصادی، قاچاق و واردات بی رویه و یا تحریم های اقتصادی، باعث ازبین رفتن مشاغل شود وعده ای را از کار، بیکار کند تولیدات شرکت ها و کارخانه ها کاهش می یابد و اقتصاد کشور گرفتار رکود می شود.

رکود اقتصادی:

تولیدکننده: 1- کاهش تولید (کاهش درآمدتولیدکننده)  2- کاهش فروش (افزایش واردات(

3- افزایش هزینه های تولید (تحریم: کمبود ارز(

تقاضاکننده: 1- کاهش تقاضا (درآمد ناکافی)



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه اقتصاد
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه اقتصاد
  • گام به گام تمامی دروس پایه اقتصاد
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه اقتصاد
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه اقتصاد
  • فلش کارت های آماده دروس پایه اقتصاد
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه اقتصاد
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه اقتصاد

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



منابع غیرفعال و منحنی مرز امکانات تولید

منابع غیرفعال و منحنی مرز امکانات تولید:

مرز امكانات توليد:

با کاهش تولید و پدید آمدن رکود، کارگران کمتری مورد نیاز است و سرمایۀ کمتری مورد استفاده قرار می گیرد؛ در چنین شرایطی اقتصاد دارای منابع بیکاری است که این منابع می توانست برای تولید کالا و خدمات از آن استفاده شود اما از آنها برای تولید هیچ چیز استفاده نمی شود! وجود این منابع بیکار سبب می شود که کشور در زیر مرز امکانات تولید قرار گیرد (نقطه x در شکل زیر است.)

 

توليد درون مرز امكانات توليد:

وجود منابع بیکار، بسته شدن برخی از کارخانه ها، بیکار بودن بعضی از کارگرها

وقتی یک اقتصاد منابع غیرفعال دارد، به راحتی می تواند با استفاده از آن منابع غیرفعال کالا و خدمات زیادی تولید کند.   

 

 





اشتغال و بیکاری

اشتغال و بیکاری:

افراد شاغل:

کسانی که در ازای کاری که انجام می دهند دستمزد یا حقوق می گیرند، شاغل محسوب می شوند؛ این شغل می تواند تمام وقت یا پاره وقت باشد.

افراد بيكار:

همۀ کسانی که شغلی ندارند، بیکار نیستند. بیکار کسی است که بالاتر از 15 سال دارد و در جست و جوی کار است؛ اما کاری برای خود پیدا نمی کند.

دانش آموزان، دانشجویان، بازنشستگان و خانه دارن بيكار محسوب نمي شوند، زيرا علاوه برداشتن سن بالاتر از 15 سال، یکی از شرایط دیگر بیکاری این است که فرد در جستجوی کاراست و کاری برای خود پیدا نمی کند. بنابراین کسانی که دانش آموز و دانشجو هستند و یا باز نشسته و خانه دارند و دنبال کار نمی گردند، بیکار محسوب نمی شوند.

جمعيت فعال:

اگر تعداد افراد شاغل و بیکار را باهم جمع کنیم، جمعیت فعال جامعه به دست می آید. جمعیت فعال افرادی هستند که یا مشغول به کارند یا دنبال کار می گردند.

جمعيت غير فعال:

افراد دیگری را که در سن کار (بالای 15 سال) قرار دارند، ولی شاغل و یا بیکار نیستند، در جمعیت غیرفعال دسته بندی می کنند (مانند دانشجویان و دانش آموزان بالای 15 سال)

سن كار:

بالای 15 سال





نرخ بيكاري

نرخ بیکاری:

شاخص ارزيابي وضعيت اشتغال:

اساسی ترین شاخص ارزیابی وضعیت اشتغال کشور نرخ بیکاری است.

رابطه نرخ بيكاري:

نرخ بیکاری از نسبت تعداد بیکاران به کل جمعیت فعال کشور ضرب درصد به دست می آید.

نرخ بيكاري و مقدار واقعي:

آنچه در سنجش تعداد بیکاران اتفاق می افتد، گاهی با احساس عمومی جامعه از بیکاری سازگار نیست؛ چرا که طبق تعریف، کسانی را که از جست و جوی شغل دلسرد شده اند بیکار محسوب نمی کنند!

همۀ کسانی را که به صورت پاره وقت مشغول به کارند شاغل به حساب می آورند، در حالی که آنها در جست و جوی شغل تمام وقت هستند و خود را شاغل به حساب نمی آورند. همۀ کسانی را که در غیر از زمینه تخصصی شان مشغول به کار و فعالیت باشند، شاغل محسوب می کنند. برخی افراد نیز ممکن است به دلایلی مانند اشتغال در بخش غیررسمی یا به امید بهره مندی از بیمۀ بیکاری و ... با مأموران آمارگیری دربارۀ وضعیت شغلی خود با صداقت برخورد نکنند.

این دلایل سبب می شود که نرخ بیکاری از مقدار واقعی اش فاصله داشته باشد ولی در هر صورت همچنان بهترین سنجه برای مشخص شدن وضعیت بیکاری در جامعه است.

نرخ بیکاری صفر:

برخی افراد ممکن است به دلایل مختلف شغل خود را رها کنند و به جست و جوی شغل بپردازند و تا زمانی که دوباره استخدام شوند، بیکار خواهند بود (بیکاری اصطکاکی). برخی از کارگران هم در پایان فصل کاری خود برای مدتی بیکارند تا فصل کارشان مجدد آغاز شود (بیکاری فصلی). همچنین فناوری و ساختار تولیدی همیشه در حال تغییر است و مهارت های برخی افراد ممکن است تقاضا نداشته باشد (بیکاری ساختاری). اقتصاددانان این میزان از بیکاری را که همیشه در جامعه وجود دارد نرخ طبیعی بیکاری برای یک اقتصاد سالم توصیف می کنند.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه اقتصاد
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه اقتصاد
  • گام به گام تمامی دروس پایه اقتصاد
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه اقتصاد
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه اقتصاد
  • فلش کارت های آماده دروس پایه اقتصاد
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه اقتصاد
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه اقتصاد

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



بازار نیروی کار

بازار نیروی کار:

نيروي كار:

در بازار کار، قیمت نیروی کار دستمزد نام دارد.

در بازار کار قیمت نیروی کار که نام آن دستمزد است، با میزان تقاضا یا عرضه نیروی کار ارتباط دارد. هرچه دستمزد بیشتر باشد عرضه نیروی کار بیشتر و تقاضای نیروی کار کمتر خواهد بود و هر چه دستمزد کمتر باشد عرضه نیروی کار کمتر و تقاضای نیروی کار بیشتر خواهد بود.

عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان نیروی کار:

عرضه کننده نیروی کار، همان کارگرانی هستند که با نیروی بدنی و یا فکری خود، محصول یا خدمتی را تولید می کنند و حاضرند کار خود را در اختیار تقاضاکنندگان کار قرار دهند. تقاضاکنندگان نیروی کار، صاحبان شرکت ها و کارخانه ها یا سرمایه گذارانی هستند که نیروی کار را استخدام می کنند و گاهی در اقتصاد به آنها کارفرما هم می گویند.

بازار نيروي كار:

نیروی کار نیز در اقتصاد دارای بازار است. همان طور که در بازار کالا، مقدار عرضه و یا تقاضای یک کالا با قیمت آن ارتباط می یابد، در بازار کار نیز قیمت نیروی کار که نام آن دستمزد است، با میزان تقاضا یا عرضه نیروی کار ارتباط دارد. عرضه کننده نیروی کار، همان کارگرانی هستند که با نیروی بدنی و یا فکری خود، محصول یا خدمتی را تولید می کنند و حاضرند کار خود را در اختیار تقاضا کنندگان کار قرار دهند. تقاضاکنندگان نیروی کار، صاحبان شرکت ها و کارخانه ها یا سرمایه گذارانی هستند که نیروی کار را استخدام می کنند و گاهی در اقتصاد به آنها کارفرما هم می گویند.





انواع بيكاري

انواع بیکاري:

بيكاري:

نوع بیکاری

تعریف

بیکاری اصطحکاکی

این نوع بیکاری شامل کسانی ممی شود که شغل قبلی خود را به دلایلی رها کرده به امید یافتن شغلی بهتر در جستجو هستند. همچنین شامل کسانی که به تازگی ورود به بازار کار هستند. این نوع بیکاری کوتاه مدت است و در همه کشور ها وجود دارد.

بیکاری فصلی

زمانی اتفاق می افتد که کارگران به دلیل تغییرات فصلی شغل خود را از دست می دهند مانند برخی کارگران ساختمانی و کشاورزان در فصل زمستان.

بیکاری ساختاری

بیکاری که ناشی از عدم تطبیق بین افراد  جویای کار و انواع شغل های موجود به دلایلی از جمله عدنم تطابق مهارت هاست، مثلا نیروی کار ساده در اقتصاد وجود دارد؛ ولی نیروی کار متخصص مورد نیاز است.

بیکاری دوره ای

بیکاری که هنگام رکود اقتصادی رخ می دهد. در دوره رکود تولید کاهش می یابد و به همین دلیل شرکت ها استخدام خود را متوقف می کنند یا بخشی از نیروی خود را بیکار می کنند.





پيامدهاي بيكاري و ركود

پیامدهای بیکاری و رکود:

پيامد هاي بيكاري و ركود:

1) بیکاری مشکلات زیادی برای بیکاران و خانواده های آنها به وجود می آورد. علاوه بر از دست دادن درآمد خانوار، بسیاری از بیکاران، بیمۀ خدمات درمانی خود را نیز از دست می دهند.

2) خانواده هایی که هیچ دستمزد دیگری ندارند، مجبورند از پس انداز خود برای غذا، پوشاک و مسکن استفاده کنند یا از دیگران برای تأمین این نیازها قرض بگیرند،

3) ضمن اینکه برای هزینه های غیر مترقبه مانند درمان و خرابی لوازم خانگی و ... ناتوان می شوند.

4) بیکاری همچنین می تواند موجب بروز اختلافات خانوادگی شود و حتی جرم و جنایت را در جامعه بیفزاید.

5) بیکاری تأثیری منفی نیز بر بودجه دولت دارد. میزان بالای بیکاری، دولت را مجبور می کند تا پول بیشتری را صرف برنامه های اجتماعی مانند بیمه بیکاری و کمک به تغذیه خانواده های نیازمند کند؛ در حالی که درآمد مالیاتی دولت به دلیل بیکار بودن کارگران و کاهش تولید شرکت ها کاهش یافته است.

6) فقر نیز یکی از پیامدهای غم انگیز بیکاری و رکود است.در کل جهان، 4/1 میلیارد نفر در فقر مطلق به سر می برند. بسیاری از کشورهای جهان درگیر مسائل مرتبط با فقر و نابرابری اند. حتی کشورهای با درآمد بالا نیز دست به گریبان نا برابری های اقتصادی اند.

تعيين ميزان فقر:

روش کلی در تعیین میزان فقر آن است که نیازمندی های افراد و یا خانوار را با توانمندی های آنان برای دستیابی به آن نیازها مقایسه کنیم.

شاخص های کلی درتعیین میزان فقر (نیازمندی های افراد و توانمندی های آنان برای دستیابی به نیازها) برای همه گروه ها و طبقات یکسان و کافی نيست؛ از آنجا که کافی بودن یا نبودن این شاخص ها به طور خاص به وضعیت نسبی رفاه گروه ها و طبقات مختلف مردم برمی گردد، ممکن است میزانی از این شاخص ها که برای یک گروه کافی به نظر می رسد، برای گروه دیگر ناکافی باشد. این وضعیت به ویژه در مقایسۀ نواحی ای که از نظر سطح رفاه یکسان نیستند، همانند شهر و روستا ،صدق می کند؛ به عنوان مثال ممکن است میزانی از «سلامت» که برای خانوارهای یک ناحیۀ روستایی مطلوب و ایده آل است، برای خانوار های شهری ناچیز تلقی شود و براین اساس آنها خود را، فقیر بدانند. این وضعیت منجر به تعریف «فقر نسبی» شده است.

انواع فقر:

فقرنسبی - فقرمطلق

فقر نسبي:

در فقر نسبی همیشه تعریف فقر نسبت به وضعیتی که ما در آن هستیم صورت می گیرد. از این رو معیار فقر در نواحی و زمان های مختلف متفاوت خواهد بود. چه بسا افرادی که در زمانی یا کشوری، فقیر به شمار نمی روند در زمان دیگر و یا کشوری دیگر فقیر باشند. توجه به مفهوم فقر نسبی ، محاسبه تعداد افراد فقیر را بسیار پیچیده و سخت و شاید ناممکن کند.

فقر مطلق:

فقر یا تهیدستی مطلق به معنای نداشتن حداقل معیشت است و فقیر مطلق کسی است که از تامین احتیاجات اولیه مانند آب سالم، تغذیه، خدمات بهداشتی، آموزش، پوشاک و سرپناه خود عاجز است.

معياري براي رتبه بندي كشور ها از نظر فقر:

تولید ناخالص داخلی یا درآمد سرانۀ کشورها – چون مطابق با معیار بانک جهانی، افرادی که زیر 9/1 دلار در روز درآمد دارند زیر خط فقر مطلق اند.

دليل استفاده از مفهوم فقر نسبي:

چون توجه به مفهوم فقر نسبی، باعث می شود که محاسبۀ تعداد افراد فقیر بسیار پیچیده و سخت و شاید ناممکن شود. از این رو مفهوم دیگری تعریف می شود به نام «فقر مطلق» که مطابق با آن می توان معیاری را برای سنجش میزان فقر درنظر گرفت.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه اقتصاد
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه اقتصاد
  • گام به گام تمامی دروس پایه اقتصاد
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه اقتصاد
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه اقتصاد
  • فلش کارت های آماده دروس پایه اقتصاد
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه اقتصاد
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه اقتصاد

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



دولت و مسئله بیکاری و فقر

دولت و مسئله بیکاری و فقر:

تعطیلی شرکت ها و صنایع تولیدی:

1) قاچاق یا واردات کالایی که مشابه آن در کشور تولید می شود، یکی از عوامل مهم بیکاری و فقر است.

2) عدم توانایی برخی تولیدکنندگان از باز پرداخت وام های کلانِ بانکی

3) نبود فضای مناسب کسب و کار

4) گاهی برخی از تولیدکنندگان برای راه اندازی یک کارگاه تولیدی یا اضافه کردن خط تولید جدید ، باید ماه ها و حتی سال ها در انتظار مجوزهای دولتی باشند و در پیچ و خم های اداری سازمان ها و نهادها، معطل بمانند.

5) گاهی قانون گذاری های متعدد، متناقض و دائما در حال تغییر، بر بی ثباتی فضای کسب و کار دامن می زنند.

6) تورم و بی ثباتی قیمت ها

بی ثباتی و ناامنی فضای کسب و کار اقتصادی:

گاهی قانون گذاری های متعدد، متناقض و دائما در حال تغییر، بر بی ثباتی فضای کسب و کار دامن می زنند. بی ثباتی و ناامنی در فضای کسب و کار اقتصادی، عوامل دیگری نیز می تواند داشته باشد؛ مثالً اختلال در بازارهای انرژی جهان یا بحران های محیط زیستی یا بهداشتی، مثل ویروس کرونا!

دولت و مبارزه با بیکاری و فقر:

1) حمایت از تولیدکنندگان

2) سیاست های فقرزدایی و برقرارکردن عدالت (تامین اجتماعی، خدمات رایگان بهداشت، درمان و آموزش و ...)

3) مبارزه با فساد و انواع درآمدهای نا مشروع





مسئولیت اجتماعی مردم

مسئولیت اجتماعی مردم:

مردم و خطر فقر و نابرابري:

آنها می توانند از طریق ایجاد نهادهای توانمندسازی، خیریه و کمک های مردمی و نیز تأسیس صندوق های قرض الحسنه و فعالیت های جهادی، از یکدیگر در برابر خطر فقر و نابرابری، محافظت کنند.

مسئولیت اجتماعی مردم یعنی هم افراد جامعه در قبال افرادی که دچار فقر هستند مسئولند و هم شرکت ها و موسسات تولیدی باید قسمتی از درآمدهای خود را صرف امور اجتماعی و خیریه کنند.