صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

خلاصه نکات زبان انگلیسی (1) - درسنامه شب امتحان زبان انگلیسی (1) - جزوه شب امتحان زبان انگلیسی (1) نوبت اول



مکالمه درس«Saving nature» و معنی

فصل 1 : Saving Nature

مکالمه درس«Saving nature» و معنی:

Maryam is visiting the Museum of Nature and Wildlife. She’s talking to Mr. Razavi, who works in the museum.

مریم دارد از موزه طبیعت و حیات وحش دیدن می کند. او دارد با آقای رضوی صحبت می کند. آقای رضوی در موزه کار می کند.

Maryam: Excuse me, what is it? Is it a leopard?

مریم: ببخشید. این چیست؟ آیا یک پلنگ است؟

Mr. Razavi: No, it is a cheetah.

آقای رضوی: نه. این یک یوزپلنگ است.

Maryam: Oh, a cheetah?

مریم: اوه یک یوزپلنگ؟

Mr. Razavi: Yeah, an Iranian cheetah. It is an endangered animal.

آقای رضوی: بله. یک یوزپلنگ ایرانی. این یک حیوان در معرض خطر انقراض است.

Maryam: I know. I heard around 70 of them are alive. Yes?

مریم: می دانم. من شنیده ام حدود ۷۰ تا از آن ها زنده است. این طوره؟

Mr. Razavi: Right, but the number will increase.

آقای رضوی:بله. اما این تعداد افزایش خواهد یافت.

Maryam: Really?! How?

مریم: واقعا؟ چگونه؟

Mr. Razavi: Well, we have some plans. For example, we are going to protect their homes, to make movies about their life, and to teach people how to take more care of them.

آقای رضوی:خب ، ما چند تا برنامه داریم. مثلا قصد داریم از زیستگاه های آن ها محافظت کنیم ، به مردم آموزش دهیم بیشتر مراقب آن ها باشند و در مورد زندگی آن ها فیلم بسازیم.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



خواندن درس«Saving nature» و معنی

فصل 1 : Saving Nature

 

خواندن درس«Saving nature» و معنی:

Today, there are some endangered animals on Earth. It means that we can find only a few of them around us. Some examples are whales, pandas, tigers and Asian elephants.

Humans destroy the natural homes of the animals in the forests, lakes, and plains. When the number of people on Earth increases, they need more places for living. They cut down trees and destroy lakes. They make homes and roads instead. Then the animals won’t have a place to live. They will die out.

The Iranian cheetah is among these animals. This wild animal lives only in the plains of Iran. Now there are only a few Iranian cheetahs alive. If people take care of them, there is hope for this beautiful animal to live.

Recently, families pay more attention to nature, students learn about saving wildlife, and some hunters don’t go hunting anymore. In this way, the number of cheetahs is going to increase in the future.

حیوانات در معرض خطر

امروزه تعدادی از حیوانات روی زمین در معرض انقراض قرار دارند. این بدان معنا است که ما فقط می توانیم تعداد معدودی از آن ها را در  پیرامون مان بیابیم. چند مثال عبارتند از: نهنگ ها ، پانداها ،  ببرها  و فیل های آسیایی.

نوع بشر ، زیستگاه های طبیعی حیوانات درون جنگل ها  – دریاچه ها  و دشت ها را تخریب می کند. هم چنان که تعداد افراد روی زمین افزایش می یابد ، انسان ها به مکان های بیشتری برای زندگی نیاز خواهند داشت. آن ها درختان را قطع می کنند و دریاچه ها را نابود می کنند. آن ها در عوض خانه و جاده می سازند. آن وقت حیوانات مکانی برای زندگی نخواهند داشت. آن ها منقرض خواهند شد.

یوزپلنگ ایرانی (نیز) در بین این حیوانات قرار دارد. این حیوان وحشی فقط در دشت های ایران زندگی می کند. اکنون فقط تعداد کمی از یوزپلنگ های ایرانی زنده اند.  اگر مردم از آن ها مراقبت کنند ، امیدی برای زنده ماندن این حیوان زیبا وجود دارد.

اخیرا خانواده ها به طبیعت توجه بیشتری می کنند ، دانش آموزان در مورد نجات حیات وحش (مطلب) می آموزند و برخی از شکارچیان دیگر به شکار نمی روند. با امید به این که تعداد یوز پلنگ ها در آینده رو به افزایش برود.





قواعد درس«Saving nature» و معنی

فصل 1 : Saving Nature

قواعد درس«Saving nature» و معنی:

Tomorrow I will travel to Africa. I will go to a hot and dry country. I will stay in a hotel near a lake. I will travel to many places and visit people and animals. I will learn many things there.

Nowadays, many people are taking care of nature. They pay more attention to our world. Hopefully, we won’t lose any plants and animals and we will have enough food in the future. The animals won’t lose their natural homes and they will live longer. In this way, we will have a happy life.

فردا من به آفریقا سفر خواهم کرد. من به یک کشور گرم و خشک خواهم رفت. من در یک هتل نزدیک یک دریاچه خواهم ماند. من به مکان های زیادی سفر خواهم کرد و مردم و حیوانات را خواهم دید. من چیزهای زیادی در آن جا یاد خواهم گرفت.

امروزه خیلی از مردم از طبیعت نگهداری می کنند. آن ها توجه بیش تری را جهانمان می کنند. این امید وجود دارد که ما هیچ گیاه و حیوانی را از دست نخواهیم داد و غذای کافی را در آینده خواهیم داشت. حیوانات خانه های طبیعی خود را از دست نخواهند داد و برای مدت طولانی تری زندگی خواهند کرد.. به این طریق، ما زندگی شادی را خواهیم داشت.

 

طريقه جمع بستن اسامی در زبان انگلیسی

برای جمع بستن کلمات در زبان انگلیسی روش های مختلف و جذابی وجود دارد که البته این روشها را به طور کامل و مفصل در زبان انگلیسی کتاب دهم آن ها را خواهید خواند.

برای جمع بستن اسمهای مفرد به آخر آنها «s» يا «es» اضافه می کنیم.

نکته مهم:

اگر حرف آخر اسم مورد نظر به یکی از حروف «z, o, x, ch, sh, ss, s» ختم شود بایستی به آخر آن اسم «es» اضافه کرد تا جمع شوند. در غیر این صورت «s» به آخر اسم مورد نظر اضافه می شود.

a book = books                 a glass = glasses                 a box = boxes

در زبان انگلیسی، برای بیان عملی که در زمان آینده رخ خواهد داد می توانیم از زمان آینده ی ساده و با ساختار Be going to استفاده کنیم. البته از زمان حال استمراری و حتی حال ساده نیز می توان استفاده کرد ولی در کتاب درسی تان این دو مورد ذکر نشده است.

 

زمان آینده ی ساده:

وقتی درباره ی اتفاقی صحبت می کنیم که مربوط به آینده هست اما قبلا در مورد آن فكر يا برنامه ریزی نکرده ایم. از زمان آینده ساده استفاده می کنیم.

شکل ساده فعل + will + فاعل : ساختار آینده ساده

مثال)

I will visit the museum.

من از آن مورد بازدید خواهم کرد.

We will lend you some money.

ما مقداری پول به تو تری خواهیم داد.

 

ساختار سؤالی و منفی آینده ساده؛

برای منفی کردن زمان آینده ساده ، not را بعد از will می آوریم.

مثال)

 I will not go there

من آنجا نخواهم رفت

will not را می توانیم به شکل مخفف «won’t» بنویسیم،

مثال)

I won't go there

من آنجا نخواهم رفت

برای سؤالی کردن زمان آینده ساده، باید will را قبل از فاعل جمله قرار دهیم، البته برای سؤالی کردن با استفاده از کلمات پرسشی (when / how / why , …) باید کلمه ی پرسشی در ابتدای جمله و قبل از will آورده شود.

مثال)

Will you bring me a glass of water?

آیا یک لیوان آب برای من می آوری؟

When will the train arrive at the station?

چه وقت قطار به ایستگاه خواهد رسید؟

 

کاربردهای اصلی آینده ی ساده:

1) وقتی بدون برنامه ریزی قبلی تصمیم می گیریم کاری را انجام دهیم (تصمیم آنی).

مثال)

Alex is hungry. He will eat something.

الكس گرسنه است. او یک چیزی خواهد خورد.

2) وقتی آینده را طبق نظر شخصی مان (و نه نظر کارشناسی) پیش بینی می کنیم.

I will be famous one day.

من یک روزی مشهور خواهم شد.

3) وقتی قول می دهیم، تهدید می کنیم و با دستوری را صادر می کنیم .

مثال)

I will see you soon.

من به زودی تو را خواهیم دید (قول).

I will kill you.

من تو را خواهم گشت (تهدید).

Father to son: You will finish your homework!

پدر به پسر: تو باید تکالیف ات را تمام کنی؟

4) وقتی پیشنهاد، درخواست، یا خواهشی را بیان می کنیم. (در چنین حالتی، عمدتأ جمله به شکل سؤالی می آید).

Will you get me a Cinema magazine when you are out?

آیا می شود یک مجله ی سینما برام بگیری وقتی بیرون رفتی؟

 

 عبارت Be going to:

برای حرف زدن از آینده از ساختار Be going to نیز می توانیم استفاده کنیم. این ساختار بیانگر آن است که برای انجام آن از قبل برنامه ریزی و تصمیم گیری صورت گرفته است

 

موارد کاربرد Be going to:

1) وقتی می خواهیم از انجام کاری در آینده با فصد و برنامه ریزی قبلی صحبت کنیم.

مثال)

A: What's your plan?

الف: برنامه ات چیست؟

B: I am going to buy a car.

ب: قصد دارم یک اتومبیل بخرم.

 

2) وقتی پیش بینی عملی در زمان آینده را بر مبنای شواهد و قرائن بیان می کنیم

مثال)

The streets are overcrowded. We are going to miss the flight.

خیابان ها خیلی شلوغ اند. ما پروازمان را از دست خواهیم داد

نکته کنکوری:

اگر پیش بینی عملی بر مبنای شواهد و نشانه ها باشد از ساختار be going to استفاده می کنیم ولی اگر پیش بینی عمل پر اساس نظر شخصی باشد از ساکنار will استفاده خواهیم کرد.

نکته کنکوری:

وقتي از برنامه ریزی های شخصی و قطعی صحبت می کنیم که در مورد زمان و مکان انجام آن از قبل تصمیم گرفته ایم، می توانیم علاوه بر Be going to از زمان حال استمراری نیز استفاده کنیم.

اسم

اسم کلمه ای است که برای نامیدن چیزی با مجموعه ای از موجودات زنده ، اشیاء مکان ها و مفاهیم به کار می رود.

* اسم عام (Common) و اسم خاص (Proper):

اسم عام اسمی است که بین همه ی افراد، اشیاء، حیوانات و مکان ها به شکل مشترک می آید.

مثلا boy, computer, bird, duck و ...

اسم خاص اسمی است که تنها به یک فرد یا شیئی یا مکان خاص اشاره دارد و البته همیشه با حرف بزرگ شروع می شود. مثلا Germany, Albert, Tehran, Jason و ...

*  حرف تعریف نامعین a / an:

این حروف تعریف قبل از اسم های عام مفرد قرار می گیرند و معنای آنها نگره با نامعين می سازند. مهم ترین موارد کاربرد a / an عبارتند از:

مثال)

My grandpa lives in a village.

I took an umbrella.

نکته 1:

اگر اسمی با حروف صدادار (a – e – I – o - u) آغاز شود آن اسم را با حرف تعریف an می آوریم و اگر آن اسم با یکی از حروف بی صدا شروع شود از a استفاده می کنیم. a pen / an apple / a book ...

نکته 2:

کاربرد a / an به اولین صدای کلمه ی جلوی آنها بستگی دارد نه په املای آن کلمه!

الف) اگراسمی با h شروع شود ولی تلفظ نشود و حرف بعد از آن صدادار باشد، آن اسم را با an می آوریم.

an hour / an honor / an heir

(یک اثیه)

ب) اگر اسمی با o یا u آغاز شود و در آن o خوانده نشود و با u صدای «یو» تولید کند و حرف بعد از آنها بی صدا باشد از a استفاده می کنیم

a unit / a university / a one-member family / a European country / ...

ج( ثبت علائم اختصاری بر مبنای تلفظ هجای اول آن، از a با an استفاده می کنیم.

an LED / a CPU / DVD / an SMS / an MP3

* حرف تعريف معين the:

اگر اسم مورد نظر معرفه باشد، قبل از آن از حرف تعريف the استفاده می کنیم. یعنی برای شنونده و گوینده معلوم است درباره ی کدام مصداق صحبت میکنیم.

the laptop

(آن) لپتاپ

 the pen

(آن) خودکار

 

 مهم ترین موارد کاربرد حرف تعريف معين the

1) قبل از اسم عام با هدف ایجاد اسم معرفه   the book

2) قبل از اسم های بی همتا (یی که در جهان فقط یکی وجود دارد)

the Earth, the Moon, the Solar System, ...

3) قبل از صفت های عالی

the best, the tallest, the oldest, ...

4) قبل از رسانه های گروهی

the cinema, the theatre, the radio, ...

5) قبل از صبح، بعد از ظهر و غروب

the morning, the afternoon, the evening

6) قبل از اعداد ترتیبی (ordinal numbers)

the first: (1st), the second: (2nd), the third: (3rd), or the fourth

7) قبل از شاهکارهای معماری

the Eiffel Tower, the Taj Mahal....

جمع بستن اسم های مفرد:

1) اکثر اسم های مفرد با اضافه کردن s به آخرشان جمع بسته می شوند.

a book → books      a dog → dogs

a car → cars            a table → tables

2) هنگام جمع بستن اسم هایی که به حروف ss، s، sh، ch و یا x ختم می شوند به انتهای آنها - es اضافه می کنیم.

a box boxes            a boss ---> bosses

a dish dishes          a church churches





تلفظ درس«Saving nature» و معنی

فصل 1 : Saving Nature

تلفظ درس«Saving nature» و معنی:

My name is Jim I am a zookeeper there are many animals in our zoo we have big and small animals like birds and giraffes we have wild and farm animals

I like wild animals we have two lions and a leopard here we don’t have any sea animals now we will have some next year we are making new buildings for them I think the visitors are going to love them

اسم من جیم است. من نگهبان باغ وحش می باشم. در باغ وحش ما حیوانات زیادی وجود دارد. ما حیوانات بزرگ  کوچکی همچون پرندگان و زرافه ها داریم. ما حیوانات اهلی و وحشی داریم.

من حیوانات وحشی را دوست دارم. ما دو شیر و یک گربه وحشی در اینجا داریم. ما فعلاً هیچ حیوان دریایی ای نداریم. سال آینده تعدادی از آن ها را خواهیم داشت. ما در حال ساخت مکانی جدید برای آن ها هستیم. من فکر می کنم بازدیدکنندگان قصد دارند که آنها را دوست داشته باشند.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



واژگان درس«Wonders of creation» و معنی

فصل 1 : Saving Nature

واژگان درس«Saving nature» و معنی:

word

تلفظ

معنی

alive

اِلایو

زنده

boring

بُرینگ

خسته کننده، کسل کننده

danger

دَنجِر

خطر

die out

دای اُت

منقرض شدن

endangered

ایندَنجِرد

در معرض خطر

especially

اِسپیشالی

مخصوصا

for example

فور اِگزَمپِل

برای مثال

forest

فارست

جنگل

future

فیوچِر

آینده

hear

هییِر

شنیدن

hope

هُوپ

امید، امیدواری به امید داشتن، امیدوار بودن

hopefully

هُپ فولیی

امیدوارانه و امیدوارم، به امید خدا

human

هیومن

انسان

hunt

هانت

شکار کردن

hunter

هانتِر

شکارچی

idea

ایدیا

فکر . تصور ، نظر، عقیده

in this way

این دیس وِی

به این ترتیب

increase

اینکریز

زیادشدن و زیاد کردن

injured

اینجارِد

مجروح، مصدوم، زخمی، آسیب دیده

instead

اینستِد

در عوض، به جایش

interested

اینترستِد

علاقه مند

lake

لِییک

دریاچه

living thing

لیوینگ تیگ

موجود زنده

lose

لووز

گم کردن، از دست دادن ،باختن

natural

نَچرال

طبیعی

nature

نیچِر

طبیعت ، ذات و ماهیت

nowadays

نواِدِی

امروزه، این روزها

pain

پِین

درد

plain

پِلِین

دشت

pay attention to

پی اتنشِن تو

توجه کردن به

plant

پِلَنت

گیاه

protect

پروتِکت

محافظت کردن از

 دفاع کردن از

put out

پووت اَوت

آتش، سیگار و ... خاموش کردن

recently

رِسِنتلی

ایمن، در امان • سالم - بی خطر ، امن

seif

سِیف

نجات دادن . پس انداز کردن به صرفه جویی کردن

take care of

تِیک کِر آف

مراقبت کردن از به رسیدگی کردن به، پرداختن به

average

اَورِیج

متوسط - معمولی

bring

برینگ

آوردن

change into

 

چِنج این توو

تبدیل کردن به، تغییر دادن به

consider

کانسیدِر

مورد توجه قرار دادن به در نظر گرفتن، به حساب آوردن

helpful

هِلپ فوول

کمک کننده، دلسوز مفید

information

اینفور میشِن

اطلاعات

kill

کیلل

کشتن

leave

لیو

رفتن - ترک کردن . گذاشتن به جاگذاشتن

national

نشنال

ملی

span

اِسپِین

زمان فاصله، طول، دوره

voluntary

والِنتری

داوطلبانه

Wonderful

واندِرفوول

عالی، فوق العاده و عجیب، شگفت آور

 





مکالمه درس«Wonders of creation» و معنی

فصل 2 : Wonders of Creation

مکالمه درس«Wonders of creation» و معنی:

Alireza is visiting an observatory. He is talking to Ms. Tabesh who works there.

علیرضا دارد از یک رصدخانه دیدن می کند. او دارد با خانم تابش که در آنجا کار می کند صحبت می کند.

Ms.Tabesh: Are you interested in the planets?

خانم تابش : آیا شما به سیارات علاقمندید؟

Alireza: Yes! They are really interesting for me, but I don’t know much about them.

علیرضا : آن ها برای من واقعا جالبند. اما درباره آن ها چیز زیادی نمی دانم.

Ms.Tabesh: Planets are really amazing but not so much alike. Do you know how they are different?

خانم تابش: سیارات واقعا شگفت آورند. اما خیلی مثل هم نیستند. آیا تو می دانی آن ها با هم چه تقاوتی بدارند؟

Alireza: Umm... I know they go around the Sun in different orbits.

علیرضا:  اوممم.. من می دانم که آن ها در مدارهای مختلف به دور خورشید می گردند.

Ms.Tabesh: That’s right. They have different colors and sizes, too. Some are rocky like Mars, some have rings like Saturn and some have moons like Uranus.

خانم تابش: درست است. آن ها همچنین رنگ ها و اندازه های مختلفی هم دارند. بعضی مانند مریخ صخره ای هستند. بعضی مانند کیوان دارای حلقه هستند و بعضی مانند اورانوس قمرهایی دارند.

Alireza: How wonderful! Can we see them without a telescope?

علیرضا : چه شگفت انگیز ! آیا می توانیم آن ها را بدون تلسکوپ ببینیم؟

Ms.Tabesh: Yeah..., we can see the planets nearer to us without a telescope, such as Mercury, Venus, Mars, Jupiter and Saturn. We can see Uranus and Neptune only with powerful telescopes.

خانم تابش : بله. ما می توانیم سیارات نزدیک تر به خودمان را بدون تلسکوپ ببینیم. سیاراتی چون عطارد ، زهره ، مریخ ، مشتری و کیوان.

Alireza: And which planet is the largest of all?

علیرضا : و کدام سیاره از همه بزرگ تر است؟

Ms.Tabesh: Jupiter is the largest one. It has more than sixty moons. Do you want to look at it?

خانم تابش: مشتری بزرگ ترین است. مشتری بیش از ۶۰ قمر دارد. دوست داری به آن نگاهی بیندازی؟

Alireza: I really like that.

علیرضا: واقعا دوست دارم.





خواندن درس«Wonders of creation» و معنی

فصل 2 : Wonders of Creation

خواندن درس«Wonders of creation» و معنی:

A Wonderful Liquid

The human body is a real wonder. It is sometimes good to think about our body and how it works. Our body is doing millions of jobs all the time.

One of the most important parts of the body is blood. The heart pumps this red liquid around the body. This keeps us healthy and alive.

More than half of blood is plasma. This is a clear and yellow liquid. It carries red and white cells. There are millions of red blood cells in one small drop of blood. They carry oxygen round the body and collect carbon dioxide from body parts. There are thousands of white cells in a drop of blood. They are bigger than red cells. They defend our body against microbes.

This wonderful liquid is a great gift from Allah. We can thank Allah by keeping our body healthy. One way to do that is eating healthy food and doing daily exercises. Another way is to donate our blood to those who need it.

یک مایع شگفت انگیز

بدن انسان یک شگفتی واقعی است. خوب است که گاهی اوقات درباره ی بدنمان و این که چطور کار می کند فکر کنیم. بدن ما دارد میلیون ها کار را به طور دائم انجام می دهد.

یکی از مهم ترین بخش های بدن خون است. قلب این مایع قرمز را به سراسر بدن پمپ می کند. این باعث می شود ما سالم و زنده بمانیم.

بیش از نیمی از خون پلاسما است. پلاسما یک مایع شفاف و زرد است. پلاسما سلول های قرمز و سفید را حمل می کند. در یک قطره ی کوچک از خون، میلیون ها سلول قرمز خون وجود دارد. سلول های قرمز خون اکسیژن را به تمام بدن حمل می کنند و دی اکسید کربن را از بخش های (مختلف) بدن جمع آوری می کنند. در یک قطره از خون هزاران سلول سفید وجود دارد. آنها از سلول های قرمز بزرگ ترند. آنها از بدن ما در مقابل میکروب ها دفاع می کنند.

این مایع شگفت انگیز هدیه ی بزرگی از طرف الله است. ما می توانیم با سالم نگه داشتن بدنمان از الله تشکر کنیم. یک راه برای انجام این کار ، خوردن غذای سالم و انجام ورزش روزانه است.  راه دیگر، اهدای خونمان به کسانی است که به آن نیاز دارند.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



قواعد درس«Wonders of creation» و معنی

فصل 2 : Wonders of Creation

قواعد درس «Wonders of creation» و معنی:

The Nile is the longest river on Earth. It is more than 6,000 kilometers long. It is an important river for African people. It gives water to people and animals. There are other rivers in Africa but they are not as important as the Nile. These rivers aren’t very long. They are useful for villages and small cities.

We live in a wonderful world. All around us there are amazing things like small and big animals; long rivers; dark jungles; tall mountains; and different people and nations. This world is like a strange book. We need to read it carefully. Then we can find many great things in our world.

بزرگ ترین رود روی کره ی زمین" نیل" است. این رود بیش از 6 هزار کیلومتر طول دارد. این رود یک رود مهمبرای مردم آفریقا محسوب می شود. این رود آب را در اختیار مردم و حیوانات قرار می دهد. رودهای دیگری نیز در آفریقا وجود دارند، اما آن ها به اندازه ی نیل مهم نمی باشند. این رودها خیلی بزرگ نیستند. آن ها برای مردم روستاها و شهرهای کوچک مفید هستند.

ما در یک جهان شگفت انگیز زندگی می کنیم. در اطراف ما چیزهای شگفت انگیزی هم چون حیوانات کوچک و بزرگ، رودهای طولانی، جنگل های تاریک، کوه های بلند و مردم و ملت های مختلف وجود دارند. این جهان مانند یک کتاب عجیب است. ما باید آن را به دقت بخوانیم. سپس می توانیم چیزهای بزرگی را در جهانمان بیابیم.

صفت:

کلمه ای است که اسم را توصیف می کند و با توضیح بیشتری درباره یک اسم می دهد. مثلا در عبارتMina is a clever girl واژه clever (باهوش) توصیف اسم (girl) را انجام می دهد.

جایگاه صفت:

در زبان انگلیسی، صفت در یکی از دو حالت زیر به کار می رود

الف) قبل از اسم

Nice weather

(آب و هوای خوب)

a delicious food

(یک غذای خوشمزه)

ب) بعد از افعال ربط (Linking Verbs)

افعالی از قبیل become (شدن) / be (بودن) / feel (احساس کردن) / seem (به نظر رسیدن) / grow (شدن) / taste (مژه دادن) / look (به نظر رسیدن) / get (شدن) و ... را افعال ربط می نامیم که به دنبال آن ها حتما یک صفت به کار می رود.

چند مثال از افعال ربط:

Mary looks angry.

     صفت  فعل ربط

مری عصبانی به نظر می رسد.

Mike seemed happy.

         صفت   فعل ربط

مایک خوشحال به نظر می رسید.

The food tastes salty.

            صفت   فعل ربط

آن غذا مزه شور دارد .

Sara is excited about her success.

سارا درباره موفقیتش هیجان زده است.

 

ترتیب صفت ها (قبل از اسم):

اگر چند صفت بخواهند قبل از یک اسم به کار روند، ترتیب آنها از فرمول خاصی تبعیت می کند.

معرف ها ←  کیفیت ←  اندازه ←  سن ←  شکل ←  رنگ ←  ملّیت ←  جنس ←  اسم

معرّف ها (یا وابسته های پیشرو) کدامند؟

  • حروف تعریف (a / an / the)
  • صفات ملكی (...their / my / his)
  • صفات اشاره (… that / those / this)
  • صفات کمی (plenty of / little / many / much / some و ...)

و حتی اعداد را معرف می نامیم.

مثال هایی برای صفات و اعداد:

غیر شمارشی:   one / two / three / four / …

شمارشی:    first / second / third / fourth / …

صفت کیفیت:    good / nice / interesting / beautiful / bad / careful / …

صفت اندازه:    big / short / long / small / …

صفت سن و قدمت:    old / new / young / …

صفت شكل:    circular / round / oval / rectangular / …

صفت رنگ:    red / black / gray / blue / white / yellow / …

صفت ملیت:    Iranian / Irish / Japanese / Italian / Chinese / …

صفت جنس:    cotton / wooden / woolen / silk / plastic / …

نکته 1:

برخی منابع گرامری، بعد از صفت جنس و قبل از اسم، صفت کاربرد را نیز می آورند. برای اینکه گمراه نشوید صفات کاربرد در واقع اسم هستند نه صفت! لذا بدیهی است که دو اسم باید در مجاورت هم قرار گیرند و مثل مضاف و مضاف الیه (در فارسی) عمل می کنند، لذا ما این دسته بندی را به رسمیت نمی شناسیم و صفت کاربرد را در فرمول کلی ترتیب صفات نیاوردیم!

نکته ۲:

اگر بخواهید فرمول ترتیب صفات را با یک علامت اختصاری بیاموزید و در روز کنکور به یاد آورید به فرمول زیر توجه کنید:

صفات مقایسه ای

الف) صفت تساوی

برای نشان دادن تساوی یک صفت در بین دو فرد، دو چیز و یا دو گروه از ساختار as صفت ساده as استفاده می کنیم.

Sydney is as big as Melbourne.

شهر سیدنی به بزرگی ملبورن می باشد.

نکته ۳:

اگر در تستی بین ساختار as صفت as و ساختار as فید as مجبور به انتخاب شدید، به فعل مراجعه کنید؛ اگر فعل ربط بود ساختار نخست (صفت تساوی) را انتخاب کنید و اگر فعل غیر ربط (دو فعل بجز افعال ربط) بود ساختار دوم (قید تساوی) را بعنوان جواب صحیح انتخاب کنید.

مثال 1)

The weather this winter is as ................ as last year.

(1) bad                   (2) badly

جواب گزینه ۱: چون فعل جمله (is) فعل ربط هست و ساختار as bad as که صفت تساوی است.

مثال 2)

Mike drives as ................ as Nancy.

(1) careful               (2) carefully

جواب گزینه ۲: فعل جمله (drives) غیرربط هست و ساختار as carefully as قید تساوی است. (مایک به دقت نانسی رانندگی می کند.)

ب) صفت برتر / تفضیلی

وقتی دو نفر یا دو چیز از جهتی با هم مقایسه می شوند و برتری یک صفت در یکی نسبت به دیگری را می خواهیم بیان کنیم از ساختار صفات برتر استفاده می کنیم.

صفت برتر از صفات ۱ بخشی:

صفت 1 بخشی + er + than

مثال)

tall  taller than

long  longer than

صفت برتر از صفات ۲ یا چند بخشی:

more + صفت 2 یا چند بخشی + than

مثال)

useful  more useful than

beautiful  more beautiful than

ج) صفت عالی / برترین

وقتی می خواهیم برتری مطلق یک صفت یا ویژگی را در کسی یا چیزی نسبت به سایر افراد یا چیزها بیان کنیم از صفت عالی استفاده میکنیم.

صفت عالی از صفات ۱ بخشی:

the + صفت 1 بخشی + est

مثال)

fast  the fastest

new  the newest

صفت عالی از صفات ۲ یا چند بخشی:

the + most + صفت چند بخشی

مثال)

Interesting  the most interesting

careless  the most careless

نکته 1:

اگر می خواهید رایج ترین ساختارهای ساخت صفت برتر و عالی را بیاموزید، جدول زیر را به دقت مطالعه کنید:

صفت عالی

صفت برتر

صفت ساده

the youngest

the tallest

younger than

taller than

young

tall

the largest

the nicest

larger than

nicer than

large

nice

the biggest

the fattest

bigger than

fatter than

big

fat

the heaviest

the easiest

heavier than

easier than

heavy

easy

the most careful

the most expensice

more careful than

more expensive than

careful

expensive

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته ۲:

برخی صفات هستند که از هیچ یک از قواعد مذکور تبعیت نمی کنند؛ اصطلاحاً به آن ها صفات مقایسه ای بی قاعده می گوئیم و شكل صفت برتر و عالی آن ها را باید حفظ کنیم.

 

صفت عالی

صفت برتر

صفت ساده

the best

better than

good خوب

the worst

worse than

bad بد

the least

less than

little کم

the farthest دورترین

the furthest بیشترین

farther than دورتر

further than بیشتر

far دور / بسیار

the most

more than

much / many خیلی

the eldest

elder than

old پیر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته کنکوری:

نشانه صفت تساوی وجود a5 در هر دو طرف یک صفت ساده است:

as .... as که البته برای قید تساوی هم چنین است ولی بین دو as، به جای صفت. قید آورده می شود

as well as          /           as good as

(قید تساوی)                (صفت تساوی)

نکته کنکوری:

نشانه صفت تساوی وجود than بعد از صفت برتر می باشد، البته اگر طرف دوم مقایسه نیاورده شود به than احتیاج نیست.

مثال)

My car is old. I want newer one.

صفت برتر

نکته کنکوری:

نشانه صفت عالی حرف تعریف معین the هست که قبل از آن می آید.

نکته کنکوری:

در جملاتی که صفت عالی به کار رفته، اگر اسم مفرد به کار رفته در انتهای جمله به مکان اشاره داشته باشد از حرف اضافة in قبل از آن اسم استفاده می کنیم! ولی اگر اسم جمع یا غیرجمع در انتهای جمله به کار رفته باشد از حرف اضافه of استفاده می کنیم.

Sara is the cleverest in the class.

Sara is the cleverest student of them / my classmates.

نکته کنکوری:

برخی صفات هنگام صفت برتر و عالی طبق دو الگو ساخته می شوند و هر دو صحیح است، صفاتی از قبیل:

pleasant / cruel / clever /common/polite / simple , …

 مثال)

More clever = cleverer

The most cruel = the cruelest

More polite = politer

نکته کنکوری:

هرگاه در امتداد جمله ای عبارت that) I have done) مشاهده کردید صفت عالی را به عنوان جواب انتخاب کنید.

It was the best gift (that) I have ever received.

نکته کنکوری:

very more difficult یا much more difficult ؟

در زبان انگلیسی قبل از صفات برتر very به کار نمی رود ولی much نقش آن را ایفاء می کند.

It was much more exciting that I expected.

آن هیجان انگیزتر از آن بود که من انتظار داشتم.

 

یادآوری مهم:

در فصل نخست، آموختید که اسم ها به دو دسته قابل شمارش و غیر قابل شمارش تقسیم بندی می شوند. در این جا مهم ترین اسم های غیر قابل شمارش را برایتان می آوریم:

information /homework / baggage / research / experience / coke /news/ advice / weather/vocabulary / luck / traffic / noise / knowledge / jogging / progress/peace / time , ...

مثال 1)

He doesn't have enough experience.

مثال 2)

There wasn't much traffic on the road.

نکته مهم:

وقتی از اسامی غیرقابل شمارش به طور کلی صحبت می کنیم، غير قابل شمارش می ماند؛ ولی اگر از یک اسم غیرقابل شمارش مشخص حرف بزنیم، آن را با a / an می آوريم.

مثال

I have no time / Have a good time.

واحدهای شمارش (measure words) کدامند و چه کاری انجام می دهند؟

برای شمارش اسم های غیر قابل شمارش، واحدهایی وجود دارد که با حرف اضافه of به اسم غير قابل شمارش متصل می شوند. به خاطر داشته باشید که ممکن است بیش از یک واحد شمارش برای یک اسم غیر قابل شمارش وجود داشته باشد.

مثال)

a grain of rice.

یک دانـــــه برنج

a kilo of rice.

یک کیلـــو برنج

A bag of rice.

یک گـــــونی برنج

رایج ترین واحدهای شمارش کتب درسی تان را در این جدول مرور می کنیم:

Examples

Measure words

a bar of gold / two bars of soap

یک شمش طلا / دو قالب صابون

a bar of

a bag of rice / two bags of flour

یک گونی برنج / دو گونی آرد

a bag of

a bottle of milk / two bottles of water

یک بطری شیر  / دو بطری آب

a bottle of

an item of clothing / two items of news

یک تکه لباس / دو آیتم خبر

an item of

a drop of blood / two drops of oil

یک قطره خون / دو قطره روغن

a drop of

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Examples

Measure words

a jar of honey / two jars of butter

یک شیشه عسل / دو شیشه کره

a jar of

a loaf of bread / two loaves of bread

یک قرص نان / دو قرص نان

a loaf of

a piece of advice / two pieces of information

یک نصیحت / دو بخش اطلاعات

a piece of

a slice of meat / two slices of bread

یک تکه گوشت / دو تکه نان

a slice of

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته کنکوری:

اگر دیدید عبارت a piece of با عباراتی از قبیل:

paper / research / furniture / plastic

هم به کار رفته ، تعجب نکنید! انگلیسی ها به این واحد شمارش خیلی دل بسته اند!

صفات شمارشی مبهم (Quantifiers) و کاربرد آنها:

صفاتی هستند که پشت اسم های قابل شمارش یا غیرقابل شمارش قرار میگیرند و مقدار یا تعداد آنها را تشریح می کنند.

 

قبل از اسامی قابل شمارش

Few people helped me.

تعداد خیلی کمی

few

I have a few friends.

تعدادی

a few

There aren't many people there

تعداد بسیاری

many

lots of books / plenty of pens

تعداد بسیاری

a lot of / lots of / plenty of

I need some pencils.

تعدادی

some

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قبل از اسامی غیر قابل شمارش

I have little time.

مقدار اندکی

little

Alex has a little money.

مقداری، کمی

a little

We have a lot of time.

مقدار زیادی

lots of / a lot of / plenty of

She doesn't have much money.

زیاد

much

You need some advice.

مقداری

some

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته مهم:

صفات مبهم few و little معنای منفی به جمله می دهند ولی صفات a few و a little معنای مثبت تولید می کنند.

نکته مهم:

معمولا ازa lot of  ، lots of و plenty of در جملات مثبت و از much و many در جملات منفی و یا سوالی استفاده می کنیم.

نکته مهم:

صفت some پشت اسم غير قابل شمارش و اسم جمع قابل شمارش به کار می رود، ولی در جملات پرسشی و یا منفی از any به جای آن استفاده می کنیم.

A: Do you have any money?   (پرسشی)

B: Yeah, I have some money.

No, I don't have any money.   (منفی)

نکته مهم:

برای پرسش از تعداد یک اسم قابل شمارش از ?... How many و برای پرسش از مقدار یک اسم غير قابل شمارش از ?... How much استفاده می کنیم.

مثال)

How much information does he need?

How many cars are there in the parking lot?

نکته مهم:

واژه little ممکن است به عنوان صفت ساده (با معنای : کوچک) پشت اسم مفرد یا جمع قابل شمارش نیز دیده شود.

مثال)

little boys / a little man

برخی از افعال متعدی با گرفتن  ing- تبدیل به صفت فاعلی می شوند و با گرفتن ed- (يا شکل قسمت سوم آن ها( به عنوان صفت مفعولی به کار می روند. جدول زیر را ملاحظه کنید:

صفت مفعولی

صفت فاعلی

فعل

گیج confused

گیج کننده confusing

گیج کردن confuse

کسل bored

کسل کننده boring

کسل کردن bore

سرگرم amused

سرگرم کننده amusing

سرگرم کردن amuse

ترسیده frightened

ترساننده frightening

ترساندن frighten

خسته tired

خسته کننده tiring

خسته کردن tire

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته کاربردی:

معمولا صفات مفعولی به اسم غیرانسان نسبت داده می شوند.

a confusing problem

یک مساله گمراه کننده

an exciting film

یک فیلم هیجان انگیز

نکته کنکوری:

بسیاری از صفات مفعولی، حرف اضافه اى مخصوص دارند:

محدود به limited to

افسرده از depressed about

عصبانی از angry with

شوکه از shocked by

ناامید از disappointed with

شگفت زده از amazed at

متعجب از by/ surprised at

نگران درباره ی concerned  about

مرتبط با concerned with

علاقه مند به interested in

مسئول responsible for

خسته از tired of

نگران از Worried about

راضی از satisfied with

شرمنده از ashamed of

خسته از bored of/with

مرتبط با connected to will

ترسیده از of frightened

 

 





واژگان درس«Wonders of creation» و معنی

فصل 2 : Wonders of Creation

واژگان درس«Wonders of creation» و معنی:

word

تلفظ

معنی

abroad

اِبُراد

خارج از کشور، خارج

actually

اکچُلی

درواقع

against

اِگینست

عليه ، خلاف ، مقابل ، روبه روی

alike

اِلایک

شبیه به یکسان

blood

بِلاد

خون

brave

بِریو

شجاع ، شجاعانه

carry

کَری

حمل کردن، بردن ، منتقل کردن

cell

سِل

سلول

collect

کالِکت

آوردن ، وصول کردن به جمع کردن، جمع آوری کردن ، جمع شدن، گرد آمدن

clear

کلییر

شفاف؛ صاف؛ پاک؛ واضح ، پاک کردن

compare

کامپِیر

مقایسه کردن ،تشبیه کردن ،قابل مقایسه بودن

creation

کِریشِن

آفرینش، خلقت، ایجاد ،مخلوقات به ابتکار، نوآوری، ابداع

cross

کِراس

عبور کردن از، ردشدن از

defend

دِفِند

دفاع کردن از به حفاظت کردن از

delicious

دِلیشِز

خوشمزه، لذيذ

describe

دِسکریب

توصیف کردن به شرح دادن، تعریف کردن

do exercise

دو اکسیرسایز

ورزش کردن

donate

دونییت

اهداکردن

drop

دروپ

قطره، چکه، ذره ، افتادن ،انداختن

extra

اکستِرا

اضافی، اضافه، دیگر هم به فوق العاده، بیش از حد

fact

فَکت

واقعیت، حقیقت، امر مسلم

far fair

فار فاییر

دور، دوردست و خیلی، بسیار زیاد

fatty

فَتی

چرب

gift

گیفت

هدیه به استعداد

heart

هِرت

قلب

healthy

هِلثی

سالم - سرحال - مفید، مناسب

interest

اینترِست

علاقه؛ کشش؛ نفع ، علاقه مند کردن، توجه کسی را به چیزی جلب کردن

interesting

اینتِرِستینگ

جالب، گیرا

laugh

لَف

خنده ، خندیدن

light

لایت

روشن کردن و روشن شدن

liquid

لیکوایِد

مایع

material

مَتیریال

اطلاعات ماده و جنس

microbe

مایکروب

میکروب، موجود ذره بینی

moon

موون

ماه ، قمر

nationality

نَششنالیتی

ملیَّت

near

نییر

نزدیک و نزدیک و نزدیک به

neat

نیت

منظم، مرتب ، تمیز و قشنگ  عالی

observatory

ابزِروِیتوری

رصدخانه

of course

آف کُرس

البته، البته که، حتما

orbit

اوربیت

مدار ،در مدار حرکت کردن، دور زدن

organ

اورگان

اندام، عضو

planet

پِلَنِت

سیاره ، کرۂ زمین

power

پاوور

قدرت، توان به نیرو، انرژی، برق

powerful

پاوورفوول

قوی، قدرتمند

pump

پامپ

تلمبه کردن . [قلب] زدن، تپیدن

quality

کوالیتی

کیفیت و ویژگی

ring

رینگ

حلقه ،انگشتر ، دایره

rocky

راکیی

سنگی و سنگلاخ

sign

سیگ

علامت، نشانه ، تابلو ، آگهی، اعلان

soldier

سولجِر

سرباز

strange

استرانگ

عجیب، غیر عادی ،نا آشنا

suitable

سویت اِبِل

مناسب

sure

شُر

مطمئن ، قطعی

ugly

آگلی

زشت و ناخوشایند

wonder

واندِر

جای تعجب (به صورت جمع) عجایب

wonderful

واندِرفوول

عالی، فوق العاده ، عجیب، شگفت آور

wooden

وودِن

چوبی

among

اِمانگ

(در) بین . از جمله

area

اِریا

منطقه، ناحيه ،قسمت، بخش

attack

اَتَک

حمله و حمله کردن (به)

body

بادی

بدن ، جسم، جرم ، توده

careless

کِرلِس

بی احتیاط و بی توجه

close

کلووز

نزدیک و صمیمی ، دقیق

definition

دفینیشِن

تعریف ، شرح نور و صدا وضوح

disease

دیسِیس

بیماری

fight

فایت

جنگ، مبارزه، دعوا و جنگیدن(با)، دعواکردن، مبارزه کردن

in fact

این فَکت

در واقع، در حقیقت

fill in

فیل این

پر کردن، تکمیل کردن

land

لَند

زمین به خشکی ، سرزمین

look

لووک

به نظر آمدن

round

 

گرد ، کروی

sick

سیک

بیمار، ناخوش

still

اِستیل

هنوز ه با وجود این

worry

وُری

نگرانی و نگران کردن؛ نگران بودن





مکالمه درس «the value of knowledge» و معنی

فصل 3 : The Value of Knowledge

مکالمه درس «the value of knowledge» و معنی:

Roya and Mahsa are leaving the library.

رؤیا و مهسا کتابخانه را ترک کردند.

Roya: When I came in, you were reading a book. What was it?

رؤیا : وقتی وارد شدم تو داشتی یک کتاب می خواندی؟ چی بود؟

Mahsa: I was reading a book about famous Iranian scientists.

مهسا: داشتم کتابی در مورد دانشمندان سرشناس ایرانی می خواندم.

Roya: But such books are not very interesting.

رؤیا : اما چنین کتاب هایی خیلی جالب نیستند.

Mahsa: At first I had the same idea, believe me!

مهسا: اولش من هم همین عقیده را داشتم. باور کن.

Roya: Did you find it useful?

رؤیا : آیا آن را مفید یافتی؟

Mahsa: Oh yes. Actually I learned many interesting things about our scientists’ lives.

مهسا: بله. در واقع چیزهای بسیار جالبی درباره زندگی دانشمندانمان آموختم.

Roya: Like what?

رؤیا: مثل چی؟

Mahsa: For example Razi taught medicine to many young people while he was working in Ray Hospital. Or Nasireddin Toosi built Maragheh Observatory when he was studying the planets.

مهسا: برای مثال رازی داروسازی را زمانی که در بیمارستان ری کار می کرد به بسیاری از جوانان آموخت. یا نصیرالدین طوسی (که) وقتی داشت روی سیارات مطالعه می کرد رصدخانه مراغه را بنا کرد.

Roya: Cool! What was the name of the book?

رؤیا: آرام باش. نام کتاب چه بود؟

Mahsa: Famous Iranian Scientists.

مهسا: دانشمندان معروف ایرانی



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



خواندن درس «the value of knowledge» و معنی

فصل 3 : The Value of Knowledge

خواندن درس«the value of knowledge» و معنی:

No Pain No Gain

Human knowledge develops with scientists’ hard work. Many great men and women try hard to find facts, solve problems and invent things.

Some of these scientists did not have easy lives. But they tried hard when they were working on problems. They never felt weak when they were studying. They never gave up when they were doing research.

There are great stories about scientists and their lives. One such a story is about Thomas Edison. As a young boy, Edison was very interested in science. He was very energetic and always asked questions. Sadly, young Edison lost his hearing at the age of 12. He did not attend school and learned science by reading books in the library himself. When he grew up he worked in different places, but he never lost his interest in making things. Edison was famous for doing thousands of experiments to find answers to problems. He said, “I never quit until I get what I’m after”. Edison had more than 1,000 inventions and was very successful at the end of his life.

Many great names had stories like this. But the key to their success is their hard work and belief in themselves. If you want to get what you want, work hard and never give up.

نابرده رنج، گنج میسّر نمی شود.

دانش بشری با کار سخت دانشمندان گسترش می یابد. خیلی از مردان و زنان بزرگ سخت تلاش می کنند تا واقعیت ها را کشف کنند ، مسائل را حل کنند و چیزها را اختراع کنند.

برخی از این دانشمندان زندگی آسانی نداشتند. اما وقتی داشتند روی مسائل کار می کردند سخت می کوشیدند. آنها هنگام مطالعه هرگز احساس ضعف نمی کردند. آنها هنگام تحقیق هرگز تسلیم نمی شدند.

داستان ها زیادی در مورد دانشمندان و زندگیشان وجود دارد. یکی مثل داستانی که درباره ی ادیسون وجود دارد. در جایگاه یک پسر بچه ی کوچک ، ادیسون خیلی به علم علاقمند بود. او خیلی پرتکاپو بود و همیشه سوال می پرسید. بدبختانه ادیسون جوان شنواییش را در سن ۱۲ سالگی از دست داد. او در مدرسه حضور نیافت و علم را خودش با مطالعه ی کتاب ها در کتابخانه یاد گرفت. او وقتی بزرگ شد، در جاهای مختلفی کار کرد ، اما هرگز علاقه اش را به ساختن اشیاء از دست نداد. ادیسون برای هزاران آزمایشی که برای فهمیدن جواب مسائل انجام می داد مشهور بود. او می گفت: من هرگز تسلیم نمی شوم ، تا زمانی که به آن چه که در جستجویش هستم برسم. ادیسون بیش از ۱۰۰۰ اختراع داشت و در پایان زندگی اش بسیار موفق بود. خیلی از نام های بزرگ ، داستان هایی این چنین دارند. اما کلید موفقیتشان، سخت کوشی آن ها و اعتماد به نفسشان است. اگر شما می خواهید به آن چه که می خواهید برسید، سخت کار کنید و هرگز تسلیم نشوید.





گوش دادن وصحبت کردن درس «the value of knowledge» و معنی

فصل 3 : The Value of Knowledge

گوش دادن وصحبت کردن درس«the value of knowledge» و معنی:

Last night at 8 o’clock we were sitting in the hall. We were talking about our day. Suddenly we heard a noise. My father went out to see what was making the noise. When my father was walking in the yard, we went to the kitchen. We saw a kitty in the kitchen. It was eating a cookie. The Poor kitty was hungry.

دیشب ساعت ۸ در هال نشسته بودیم. داشتیم در مورد اتفاقات روزمره مان صحبت می کردیم. ناگهان سر و صدایی شنیدیم. پدرم بیرون رفت تا ببیند چه چیزی دارد سرو صدا می کند. وقتی پدرم داشت در حیاط قدم می زد ما به آشپزخانه رفتیم. در آشپزخانه یک بچه گربه دیدیم که داشت کیکی می خورد. بچه گربه بیچاره گرسنه بود.





قواعد درس«the value of knowledge» و معنی

فصل 3 : The Value of Knowledge

قواعد درس«the value of knowledge» و معنی:

«وقتی شما به من تلفن زدی، داشتم تلویزیون نگاه می کردم.»

به این مثال توجه کنید. عمل تلفن زدن به زمان گذشته ساده و عمل نگاه کردن تلویزیون به زمان گذشته استمراری آورده شده است.

لذا میتوان گفت:

گذشته استمراری به کاری در گذشته اشاره دارد که برای مدتی درحال انجام شدن بوده است.

ساختار گذشته استمراری:

فاعل + was / were + ریشه فعل + ing + …

مثال)

I was watching TV.

همان طور که در مثال فارسی مذکور مشاهده می کنید، خیلی وقت ها، زمان گذشته استمراری با گذشته ساده همراه می شود. کاری که برای مدتی درحال انجام بوده را با گذشته استمراری بیان می کنیم و کاری که در یک لحظه انجام شده و با عمل گذشته استمراری در یک نقطه تلاقی کرده را با گذشته ساده بیان می کنیم.

نکته کنکوری:

برای ادغام کردن جملات گذشته استمراری و گذشته ساده از کلمات ربط when، while و as (وقتی که، همین که) استفاده می کنیم. عموما جمله گذشته استمراری جلوی While و as فرار می گیرند.

مثال 1)

While Jack was solving the problem he made a mistake.

            گذشته استمراری             گذشته ساده

جک وقتی داشت مسأله را حل می کرد، مرتکب اشتباه شد.

مثال 2)

Fleming helped the first patient with penicillin in 1942,

               گذشته ساده

فلیمینگ در سال ۱۹۴۲ میلادی به نخستین بیمار با پنی سیلین کمک کرده | وقتی که آنفولانزا داشت شیوع پیدا می کرد.

when the flu was getting around.

                گذشته استمراری

تذکر:

ما حتی می توانیم با While، when یا as دو جمله گذشته استمراری را به هم مرتبط سازیم

While you were cooking, I was washing the dishes.

نکنه کنکوری:

افعال حالت (state) کدامند و چه ویژگی دارند؟

یک سری فعل داریم که بیانگر احساسات و افکار ما هستند؛ این دسته از افعال را «فعل حالت» می نامیم و نباید هیچگاه آنها را استمراری کنیم (چه حال استمراری و چه گذشته استمراری)

فعل حالت

معادل فارسی

فعل حالت

معادل فارسی

Love

عاشق بودن

Like

دوست داشتن

Hate

تنفر داشتن

Want

خواستن

Forget

فراموش کردن

Believe

اعتماد داشتن

Dislike

دوست نداشتن

Hear

شنیدن

Recognize

تشخیص دادن

Seem

به نظر رسیدن

Belong

تعلق داشتن

Know

دانستن

Need

نیاز داشتن

Understand

فهمیدن

See

دیدن، فهمیدن

Sound

به نظر رسیدن

Have

داشتن

Think

تصور کردن

Remember

به یاد آوردن

Feel

احساس کردن

Own

مالک ... بودن

Wish

آرزو داشتن

Measure

اندازه داشتن

Weigh

وزن داشتن

imagine

تصور کردن

prefer

ترجیح دادن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تذکر:

برخی از افعال جدول مذکور، با معنای متفاوت می توانند فعل اقدامی (Action) به حساب بیایند و به شکل استمراری نیز به کار برده شوند.

مثلا فعل measure به معنای «اندازه گرفتن» فعل اقدامی است و به معنای «اندازه دادن» فعل حالت!

به دو مثال زیر دقت کنید:

مثال 1)

Alex measured its length.

           فعل اقدامی

الكس طول آن را اندازه گرفت.

مثال 2)

The earthquake measured 6 on the scale of richer.

                                   فعل حالت

آن زلزله ۶ در مقیاس ریشتر اندازه داد (اندازه اش بود).

یا مثلا فعل see؛ هم معنای «فهمیدن» می دهد (State) و هم معنای «دیدن» می دهد (Action).

به دو مثال زیر دقت کنید

مثال 1)

We are seeing the physician at 10a.m.

         فعل اقدامی

مثال 2)

You see what I mean.

      فعل حالت

 

ضمایر «خودم»، «خودت»، «خودش»، «خودمان» و ... در دو شکل ضمیر تأکیدی و ضمیر انعکاسی به کار می روند. توجه داشته باشید که این ضمایر در حالت مفرد به self- و در حالت جمع به selves- ختم می شوند.

 

ضمیر شخصی

ضمیر فاعلی (جمع)

ضمیر شخصی

ضمیر فاعلی (مفرد)

Ourselves خودمان

We ما

Myself خودم

I من

Yourselves خودتان

You شما

Yourself خودت

You شما

Themselves خودشان

They آنها

Himself خودش

He او (مذکر)

 

 

Herself خودش

She او (مؤنث)

 

 

Itself خودش

It او (غیر انسان)

 

 

الف) ضمایر انعکاسی؛

هرگاه فاعل و مفعول جمله یکی باشد به جای مفعول از ضمیر انعکاسی متناسب با فاعل أن جمله استفاده می کنیم.

Don't worry, mom! We can take care of ourselves.

                           فاعل                             مفعول

نکته کنکوری:

برخی جملات ممکن است دو مفعول داشته باشند؛ به این مثال دقت کنید: «من یک موبایل برای خودم خریدم.» در این جمله یک موبایل» مفعول اصلی است یعنی بدون آن معنای جمله ناقص می شود. برای «خودم» مفعول فرعی است یعنی بودنش باعث ارائه توضیح بیشتر شده، ولی حذف آن كل جمله را بی معنا نمی کند. در چنین حالتی که دو مفعول اصلی و فرعی در یک جمله دارید.

مطابق الگوهای زیر عمل کنید:

الگوی 1)

فاعل + فعل + مفعول اصلی + for + مفعول فرعی

متال)

I bought a cellphone for myself.

الگوی 2)

فاعل + فعل + مفعول فرعی + مفعول اصلی

مثال

I bought myself a cellphone.

 

معنای هر دو جمله در الگوی ۱ و ۲ دقیقا برابر است و فقط چیدمان آنها با هم متفاوت است.

 

ب) ضمیر تأکیدی:

هرگاه بخواهیم روی فاعل یا مفعول جمله تأکید کنیم و بگوییم «خود آن فرد» یا «خود آن چیز» و نه فرد یا چیز دیگری، از ضمایر شخصی تحت عنوان ضمیر تأکیدی استفاده می کنیم. برای تأکید بر فاعل، معمولا ضمیر تأکیدی بعد از فاعل قرار می گیرد و برای تأیید بر مفعول، ترجیحا بعد از مفعول أورده می شود.

مثال)

Mary herself talked to the principal.

فاعل

مری خودش با مد بور و مرکز آموزشی، صحبت کرد. (تأکید بر فاعل)

Mary talked to the principal himself.

                                  مفعول

مری با خود مدیر صحبت کرد. (تأکید بر مفعول)

 

نکته کنکوری:

ترکیب (ضمیر تأکیدی + by) به معنای «به تنهایی یا بدون حضور یا کمک دیگران» است.

مثال)

She often lives by herself.

او اغلب خودش تنها زندگی می کند.

نکته کنکوری:

مهم شکل کلی شما بر تأکیدی و انعکاسی oneself هست.

متال 1)

Talking to oneself is a sign of madness.

حرف زدن با خود، نشانه جنون / دیوانگی است.

مثال 2)

One must learn to control oneself.

آدم لازم هست باد بگیرد که خودش را کنترل کند.

 

نکته کنکوری:

بعد از حروف اضافه مكان و همراهی از قبیل in front of، with، among، behind، between و ... به هيچ وجه ضمیر انعکاسی به کار نبرید، بلکه از ضمير مفعولی استفاده کنید.

مثال 1)

Close the door behind you!

Not: ............. behind yourself!

مثال 2)

I took my son with me.

Not: ............. with myself.

 

مثال 3)

Jack found a man behind him.

Not: ................ behind myself,

مثال 4)

The soldiers divided the food among them.

Not: ............... among themselves.

 

 

نکته کنکوری:

یک سری اصطلاحات رایج با ضمایر شخصی داریم؛ سعی کنید آنها را به خاطر بسپارید؛

مثال 1)

To enjoy yourselves.

به همگی شما خوش گذشت.

مثال 2)

Help yourself / yourselves.

از خودت خودتان پذیرایی کن / کنید.

مثال 3)

Behave yourselves / yourself.

رفتار خوبی از خودتان نشان بدهید

مثال 4)

Prepare yourself for the speech.

خودت را برای سخنرانی (کردن) آماده کن.

مثال 5)

To defend himself.

 

دفاع کردن از خودش



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



واژگان درس«the value of knowledge» و معنی

فصل 3 : The Value of Knowledge

واژگان درس«the value of knowledge» و معنی:

معنی

تلفظ

word

کار،عمل،اقدام به فعالیت

اَکشِن

action

اول، در ابتدا، در آغاز

اَت فِرست

at first

حضور یافتن (در)، شرکت کردن (در)، رفتن (به)

اَتِند

attend

به دنبال کسی یا چیزی بودن

بی اَفتِر

be after sb/sth

اعتقاد، باور ، تصور، خیال، عقیده ، اعتماد، اطمینان

بی لایف

belief

باور کردن، اعتقاد داشتن و اعتماد داشتن ، فکر کردن، تصور کردن آنها چیزی را که گفتم باور نکردند

بیلیو

believe

لامپ

بالب

bulb

عالی، محشر، معرکه، باحال

کوول

cool

گهواره ، مهد، خاستگاه

کِریدِل

cradle

رشد کردن، گسترش یافتن ،توسعه دادن، پرورش دادن به وجود آمدن، ساختن ،به وجود آوردن به بیماری دچار شدن ، گرفتن

دِولوپ

develop

تأكيد ، زبان شناسی تکیه

ایم فِسیِس

emphasis

فعال، پرانرژی، نیرومند، پرقدرت، پرتحرک

اِنِرجِتیک

energetic

آزمایش ،آزمایش کردن، آزمودن

اِکسپِریمِنت

experiment

بیان کردن، اظهار کردن، ابراز کردن به، نشان دادن، علنی کردن، ظاهر کردن

اِکسپِرِس

express

مشهور

فِیمِس

famous

احساس ضعف کردن، ضعیف بودن

فییل وِیک

feel weak

آتش نشان، مأمور آتش نشانی

فایرفایتِر

firefighter

سود، نفع، افزایش، به دست آوردن، کسب کردن

گِین

gain

بیماری و مانند آن پخش شدن، شایع شدن

گِت اِروند

get around

رها کردن ، دست کشیدن از عادت ،ترک کردن ، کنار گذاشتن

گیو آپ

give up

خاموش شدن چراغ یا آتش ؛ برق رفتن یا قطع شدن

گو اَوت

go out

گور، قبر

گرِیو

grave

بزرگ شدن

گروآپ

grow up

ضربه، برخورد ، زدن، ضربه زدن، خوردن به

هیت

hit

اختراع کردن، ابداع کردن ،از خود در آوردن

اینوِنت

invent

اختراع، ابداع، خلاقیت ، جعل، کذب، دروغ

اینوِنشِن

invention

مخترع، ابداع کننده

اینوِنتور

inventor

پرش، جهش، تکان ، پریدن

جامپ

jump

دانش، شناخت و اطلاع، آگاهی

نالِدج

knowledge

آزمایشگاه ،آزمایشگاهی

لابراتوری

laboratory

چراغ

لایت

light

علاقه خود را به چیزی یا کسی از دست دادن

لوز اینتِرِست این

lose interest in

سروصدا کردن

مِیک نویز

make noise

دارو، دوا، پزشکی، طب، طبابت

مِدیسِن

medicine

نقل کردن، روایت کردن، تعریف کردن

نِریت

narrate

درد

پِین

pain

فوت کردن، از دنیا رفتن

پَس اِ وِی

pass away

بیمار ، صبور، صبورانه

پیشِنت

patient

منتشر کردن به چاپ رساندن

پابلیش

publish

کنار گذاشتن

پوت اِساید

put aside

آتش، چراغ، سیگار و ... را خاموش کردن

پوت اَوت

put out

ترک کردن، کنار گذاشتن، دست کشیدن از

کوایِت

quit

از حفظ خواندن و درس جواب دادن ، (با صدای بلند گفتن)

ریسایت

recite

به یاد آوردن ، به یاد داشتن

ریمِمبِر

remember

تحقیق، پژوهش ، تحقیق کردن،بررسی کردن

ریسِرچ

research

محقق، پژوهشگر

ریسِرچِر

researcher

متأسفانه ، با اندوه ،به نحو تاسف انگیزی

سَدلی

sadly

دانشمند

سایِنتیس

scientist

دنبال (چیزی) گشتن، جست وجو کردن و سعی کردن

سییک

seek

حل کردن

سُلو

solve

وضع، حالت

استِیت

state

موفقیت ،شخص موفق،رویداد موفقیت آمیز

ساکسِز

success

موفقیت آمیز

ساکس فوول

successful

ناگهان، یک دفعه

سادِنلی

suddenly

هزاران ، به تعداد بسیار زیادی

تَوزِندز آف

thousands of

ترجمه

تِرَنسلِیشِن

translation

مترجم

تِرَنسلِیتور

translator

سعی کردن به امتحان کردن

ترای

try

متأسفانه

آن فور چِنیتلی

Unfortunately

ارزش و قیمت

وَلیو

value

تنها به ،به تنهایی

اِلون

alone

شرمنده، خجالت زده

اِشامِد

ashamed

رفتار کردن ،مؤدب بودن

بی هَو

behave

ستون

کالِم

column

عزیز، محبوب ، (در خطاب: عزیزم! جانم!)

دییِر

dear

توصیف، وصف،شرح

دِسکِرِپشِن

description

به شدت و به سختی به سنگینی

هِوویلی

heavily

به کسی خوش گذشتن، سر گرم شدن ، تفریح کردن

هَو فان

have fun

تاریخ، تاریخچه ،شرح حال،سابقه

هیستوری

history

مجروح، مصدوم، زخمی

اینجارِد

injured

مصاحبه، گفت و گو

اینتِرویو

interview

حافظه و خاطره، یاد

مِموری

memory

پهلویی، بغلی، دیوار به دیوار، مجاور

نِکست دُر

next door

مشاهده کردن ،دیدن ، تحت نظر داشتن

آبزِرو

observe

شخصیت ، چهره سرشناس

پِرسونالیتی

personality

شاعر

پوییت

poet

درباره (چیزی یا کسی )فکر کردن؛ به چیزی یا کسی فکر کردن

تیینک اِبَوت

think about

دانشگاه

یونیوِرسیتی

university

صبر کردن، منتظر بودن، منتظر ماندن

وِیت

wait





واژگان درس«traveling the world» و معنی

فصل 4 : Traveling the World

واژگان درس«traveling the world» و معنی:

معنی

تلفظ

word

خارج از کشور، خارج

اِبراد

abroad

فعالیت ،کار، عمل، اقدام به سرگرمی، تفریح

اَکتیویتی

activity

آژانس، مؤسسه به اداره به شعبه، نمایندگی

اِیجِنسی

agency

باستان، باستانی، کهن، قدیمی

 

ancient

جذب کردن، به سوی خود کشیدن ، جلب کردن، به خود جلب کردن

اَترَکت

attract

جذابیت، کشش، جاذبه ،شیفتگی، دلبستگی

اَتِرَکشِن

attraction

انتخاب گزینه ، حق انتخاب

چویز

choice

راحت، آسوده، آرام

کامفُرتِیبِل

comfortable

قاره

کانتیننت

continent

مقایسه،تضاد، مقایسه کردن،تضاد داشتن

کُنتراست

contrast

مقایسه ای

کُنتراستیو

contrastive

ظالم، بی رحم، سنگدل و بی رحمانه، ظالمانه و سخت، بد، دردناک

کرواِل

cruel

فرهنگ ، پرورش، تربیت

کالچِر

culture

بیابان، کویر، صحرا ،برهوت

دِزِرت

desert

مقصد

دِستینِیشِن

destination

اهلی،خانگی،خانوادگی،داخلی

دامِستیک

domestic

سفارت،سفارتخانه

اِمباسی

embassy

تفریح،سرگرمی ، برنامه تفریحی

اینتِرتینمِنت

entertainment

دقیقا

اگزَکتلی

exactly

آشنا مطلع ، صمیمی

فَمیلییِر

familiar

پرواز

فلای

flight

خارجی

فُریجن

foreign

ساختن، تشکیل دادن ،تشکیل شدن

فُورم

form

چهارفصل

فور سیزِنز

four-season

سخاوتمند، سخاوتمندانه فراوان، زیاد

جِنِروس

generous

تاریخی ،مربوط به تاریخ

هیستوری کال

historical

مقدس

هولی

holy

خانگی

هووم مِید

home-made

صادقانه، حقیقتا، واقعا ، راستش، راستش را بخواهی

هانِستلی

honestly

مهمان نواز ، مساعد، مطلوب، مناسب

هوسپیتِبِل

hospitable

میزبان

هوست

host

تصویر ، تصویر ذهنی، تصور

ایمِیج

image

بین المللی، جهانی

اینتِرنَشنال

international

خرت وپرت، آشغالها، مزخرفات ،(غذا) هله هوله، آت و آشغال

جانک

junk

ارتباط ، متصل کردن، ارتباط داشتن

لینک

link

صدای بلند ،رسا

لَود

loud

طرز،شیوه، حالت و رفتار

مَنِر

manner

غذا به وعده غذا

مِیل

meal

ظهر، نیمروز

میدِّی

midday

دیروقت

میدناییت

midnight

معمولا

مُستلی

mostly

به طور مرتب، خیلی پاکیزه، بسیار تمیز و به دقت

نیتلی

neatly

ضرورت، لزوم به نیاز، احتیاج

نِسِسیتی

necessity

اجبار ، وظیفه، تعهد

آبلیجِیشِن

obligation

بهشت

پارادایس

paradise

با شکیبایی، صبورانه، باحوصله

پِیشِنتلی

patiently

پول چیزی را پرداخت کردن

 

pay for

زائر

پیلگِرِم

pilgrim

نقشه، طرح، برنامه به نقشه کشیدن؛ برنامه ریزی کردن؛ قصد داشتن

پِلَن

plan

ساز، موسیقی، و مانند آن نواختن، زدن، اجراکردن، گذاشتن، پخش کردن

پِلِی

play

محبوب، پرطرفدار ، عمومی، رایج

پاپیولِر

popular

امکان، احتمال ، پیشامد، اتفاق

پاسیبیلیتی

possibility

احتمال دارد که

پُروبابلی

probably

مناسب

پروپِر

proper

هرم

پیرامید

pyramid

ساکت، بی صدا، آهسته و سکوت، آرامش

کواییت

quiet

مجموعه،طیف، محدوده ، انواع

رِنج

range

مربوط به،درباره

رِلیتینگ تو

relating to

احترام،احترام گذاشتن

رِسپِکت

respect

قاعده، قانون

رودلی

rudely

اطمینان

سِیفلی

safely

مرقد، حرم به زیارتگاه

شراین

shrine

همانند، مشابه، شبیه

سیمیلار

similar

محل، مکان، وب سایت

سیت

site

پیشنهاد

ساگِسشِن

suggestion

طلوع آفتاب

سان رایس

sunrise

غروب آفتاب

سان سِت

sunset

وقت گرفتن، طول کشیدن

تییک تاییم

take time

گردش، تور، سفر و گردش کردن (در)، دیدن کردن (از)

تور

tour

جهانگردی، گردشگری، توریسم

توریزم

tourism

جهانگرد، گردشگر، توریست

توریست

tourist

سنتی - مرسوم

ترادیشِنال

traditional

تعطیلات و تعطیلی، مرخصی

وِکِیشِن

vacation

پهن، عریض ،وسیع، گسترده

واید

wide

رسیدن، وارد شدن ، آمدن

اِرایو

arrive

چمدان، بار، اثاثیه ،کوله بار

بَگِیج

baggage

بالون ،بادکنک ، ابر

بالوون

balloon

قایق

بوت

boat

(فرودگاه) بار خود را تحویل دادن به هتل ،اتاق گرفتن؛ به پذیرش مراجعه کردن

چِک این

check in

دوره

کورس

course

تجربه و تجربه کردن

اکسپِرییِنس

experience

فراموش کردن

فور گِت

forget

مهمان

گَست

guest

سفر، مسافرت

جورنِی

journey

محلی؛ موضعی ،اهالی، محل

لوکال

local

عمده ، اصلی ،مهم ترین

مِین

main

به وسیله، راه، شیوه، روش

مِینز

means

نکته به مطلب

پوینت

point

ترجیح دادن

پرِفِر

prefer

استراحت ،استراحت کردن

رِست

rest

جست وجو ، گشتن، جست وجو کردن

سِرچ

search

کشتی

شیپ

ship

سیگار کشیدن

اسموک

smoke

یادگاری و سوغات

سووِنییر

souvenir

سرعت

اِسپید

speed

جست وجو کردن در اینترنت ، گشتن در، موج سواری کردن (روی)

سِرف

surf

جنگ

وار

war

 





مکالمه درس«traveling the world» و معنی

فصل 4 : Traveling the World

مکالمه درس«traveling the world» و معنی:

Diego is a Spanish tourist who is planning for his summer vacation. He is talking to Carlos Sabato, a travel agent in Madrid.

دیگو یک گردشگر اسپانیایی است که دارد برای تعطیلات تابستانش برنامه ریزی می کند. او دارد با آنتونیو ساباتو که یک مدیر گردشگری در مادرید است صحبت می کند.

Diego: Excuse me, sir! I am planning for my summer vacation.

دیگو: ببخشید آقا! من دارم برای تعطیلات تابستانیم برنامه ریزی می کنم.

Carlos: How can I help you?

کارلوس: چه کمکی از من بر می آید؟

Diego: Actually I want to visit Asia, but I am not sure about my destination. Do you have any suggestion?

دیگو: در واقع ، می خواهم از آسیا دیدن کنم اما در مورد مقصدم مطمئن نیستم { هنوز نمی دانم دقیقا کجا بروم }. شما پیشنهادی دارید؟

Carlos: Well, you may have some choices. You can visit China. It is famous for the Great Wall.

کارلوس: خب ، شما چند تا انتخاب دارید. می توانید از چین دیدن کنید. چین به خاطر دیوار بزرگ معروف است.

Diego: Yes, but I was in Beijing two years ago.

دیگو: بله ، اما من دو سال قبل چین بودم.

Carlos: What about India? In fact, the Taj Mahal is a popular destination, but it is hot in summer. Probably Iran is the best choice.

کارلوس: هند چطور است؟ در واقع تاج محل یک مقصد همه پسند است. اما {تاج محل} در تابستان گرم است. بنابراین شاید بهترین گزینه ایران باشد.

Diego: I heard Iran is a great and beautiful country, but I don’t know much about it.

دیگو: من شنیده ام ایران کشوری بزرگ و زیبا است اما در مورد آن چیز زیادی نمی دانم.

Carlos: Well, Iran is a four-season country. It has many historical sites and amazing nature. Also, its people are very kind and hospitable.

کارلوس: خب ، ایران یک کشور چهار فصل است. اماکن تاریخی زیاد و طبیعت حیرت انگیزی دارد. همچنین مردم آن خیلی مهربان و مهماندوست هستند.

Diego: It seems a suitable choice. But how can I get more information about Iran?

دیگو: به نظر می آید انتخاب مناسبی باشد. اما چطور می توانم درباره ایران اطلاعات کسب کنم؟

Carlos: You can check this booklet or may see our website.

کارلوس: می توانید این کتابچه را چک کرده یا وب سایت ما را ببینید.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



خواندن درس «traveling the world» و معنی

فصل 4 : Traveling the World

خواندن درس«traveling the world» و معنی:

Iran A True Paradise

Every year, about one billion tourists travel around the world. Tourism is traveling for entertainment, health, sport or learning about the culture of a nation. Tourism can be domestic or international. Domestic tourists travel to different parts of their own country. International tourists travel abroad.

Some countries attract a lot of tourists every year. Egypt is one of the oldest countries of Africa. It is famous for its wonderful pyramids. France, Italy and Spain are three beautiful European countries. They attract many tourists from other parts of the world. Brazil, Peru and Chile are in South America. They are famous for their ancient history and amazing nature.

In Asia, Iran is a great destination for tourists. This beautiful country is a true paradise for people of the world. Each year, many people from all parts of the world visit Iran’s attractions. Iran is a four- season country and tourists can find a range of activities from skiing to desert touring in different parts of the country. Many Muslims also travel to Iran and go to holy shrines in Mashhad, Qom and Shiraz. Iranian people are hospitable and kind to travelers and tourists.

 

ایران یک بهشت واقعی

هر سال حدود یک ملیارد توریست به دور دنیا مسافرت می کنند. گردشگری، مسافرت به قصد تفریح ، سلامتی ، ورزش یا یاد گرفتن فرهنگ یک ملت است. گردشگری می تواند داخلی باشد یا بین المللی. گردشگران داخلی به بخش های مختلف کشور خودشان مسافرت می کنند. گردشگران بین المللی به خارج کشور مسافرت می کنند.

برخی از کشورها هر سال گردشگران زیادی را جذب می کنند. مصر ، یکی از قدیمی ترین کشورهای آفریقایی به خاطر اهرام شگفت انگیزش معروف است. فرانسه، ایتالیا و اسپانیا، سه کشور اروپایی هستند که توریست های زیادی را از بخش های دیگر جهان جذب می کنند. برزیل، پرو و شیلی در آمریکای جنوبی به خاطر طبیعت باستانی و طبیعت شگفت آورشان مشهورند.

در آسیا ، ایران یک مقصد عالی برای گردشگران است. این کشور زیبا یک بهشت واقعی برای مردم دنیا است. هر سال مردم زیادی از همه ی بخش های دنیا ، از جاذبه های ایران دیدن می کنند. ایران یک کشور چهار فصل است و گردشگران می توانند گستره ای از فعالیت ها ، از اسکی تا تور بیابانی را بیابند. هم چنین خیلی از مسلمانان به ایران مسافرت می کنند و به حرم های مقدس در مشهد، قم و شیراز می روند. مردم ایران با مسافران و گردشگران مهمان نواز و مهربان هستند.





قواعد درس«traveling the world» و معنی

فصل 4 : Traveling the World

قواعد درس«traveling the world» و معنی:

When people are going abroad, they must do many things. They must get passports and visas. Most often, they should go to the Police to get passports. They should go to the embassy of foreign countries to get visas. They should also become familiar with their destination before their trip. They can do that by buying books, reading booklets, or visiting websites. This may take their time. But it can help them a lot. They may buy tickets and book hotels online. Or they may ask a travel agency to do that for them. When everything is ready, they can leave the country safely and enjoy their trips.

As a tourist, we should be careful about our behavior in a foreign country. We must not break any rule if we want to have a good and safe trip. We may not like a part of the host’s culture, but we should be polite to people and their values. We should not say bad things about their food, dresses, or ceremonies. We can talk to other people and try to understand them. We should also protect nature and the historical sites of that country. We must not hurt animals or plants. We should not write anything on buildings. Our good behavior can give a good image of our country to other people. They may want to come and see our country soon!

زمانی که مردم به خارج از کشور سفر می کنند. آن ها باید کارهای زیادی را انجام دهند. باید گذرنامه و ویزا بگیرند. اغلب باید برای دریافت گذرنامه به پلیس مراجعه کنند. برای دریافت ویزا باید به سفارت کشورهای خارجی مراجعه کنند. آن ها همچنین باید قبل از سفر کردن آشنایی از مقصدشان داشته باشند. آن ها برای این کار می توانند کتاب بخرند، دفترچه بخوانند یا از وبسایت ها دیدن کنند. این کار شاید وقت آن ها را بگیرد. اما به مراتب به آن ها کمک خواهد کرد. آن ها ممکن است تهیه بلیط و رزرو هتل را به صورت آنلاین انجام دهند. یا ممکن است از آژانس های مسافرتی برای این کار اقدام کنند. زمانی که همه چیز آماده باشد آن ها می توانند کشور را با خیال راحت ترک کنند و از سفرشان لذّت ببرند.

به عنوان یک گردشگر باید مراقب رفتارمان در کشور خارجی باشیم. اگر می خواهیم سفر خوب و راحتی داشته باشیم نباید قوانین را زیر پا بگذاریم. ما شاید بخشی از فرهنگ آن ها را دوست نداشته باشیم اما باید به مردم و ارزش های آن ها احترام بگذاریم. ما نباید حرف های بدی راجع به غذا، پوشش یا جشن های آن ها بزنیم. ما می توانیم با سایر مردم صحبت کنیم و برای فهم آن ها تلاش کنیم. ما همچنین باید محافظ طبیعت و اماکن تاریخی آن کشور باشیم. نباید به حیوانات و گیاهان صدمه بزنیمم. روی ساختمان ها نباید چیزی بنویسیم. رفتار خوب ما یک نگرش مثبتی از کشور ما در (ذهن) سایر مردم ایجاد خواهد کرد. آن ها ممکن است به زودی بخواهند به کشور ما بیایند و از آن دیدن کنند.

 

 

افعال مُدال یا وجهی معانی خاصی به جمله می دهند از قبیل:

توانایی، امکان یا احتمال، اجبار، توصیه و حتی ضرورت عقلی! در اینجا بر مبنای معانی و کاربرد آن ها را برایتان دسته بندی می کنیم:

* Ability : توانایی

I can speak three languages.

I can't/ cannot read French well.

I couldn't watch the film.

* Permission : قول دادن / گرفتن

 You can have more cake if you want.

You may take as much as you need.

* Request : درخواست

Can / Could you bring me a glass of water?

Will / Would you lock up the office tonight?

* Offer : پشنهاد

Can I help you?

May I take your briefcase?

* Suggestion and Advice : توصیه و نصیحت

You should / ought to go to the doctor as soon as possible.

* Obligation : اجبار و الزام

You must arrive on time.

You have to go there.

* Logical Deduction : نتیجه گیری منطقی

It can't be Jane because she's on vacation.

You must be Jack's brother.

* دو نکته مشترک در مورد افعال مُدال:

1) در سطح گرامر کتب درسی، به دنبال همه افعال مدال، شکل ساده یا ریشه فعل (با مصدر بدون to) می آید.

مثال)

You must take the medicine regularly.

              ریشه فعل

 

جدول زیر حاوی فقط ۳ مورد از حروف اضافه مکان هست و نخواستیم با بیان مطالب غیر ضروری کلافه تان بکنیم، مرور چند باره مثال ها یعنی آموزش!

حروف اضافه مكان (Place Prepositions):

* in :

1- نواحی بزرگ و باز

in a / in the town / in city / in country / in street / in the world / in Paris / in Italy.

2- داخل محیط بسته یا درون چیزی

in a / in the newspaper / in kitchen / in room / in picture

* at :

at the bottom / at college / at university / at home at the door / at a concert / at school /at the corner/ at lie window / at the end of the road / at the center of the earth / at the bus stop / at the restaurant / at the airport / at a lecture / at a football match

* on :

on the right / on the left / on TV / on the plane / on flight 665 / on the page 100 / on the phone / on the 3rd floor / on the ground / on your shirt / on the way from Tehran to Karaj / on his bike / on the radio / on the river Karkhe

چند قاعده کلی درباره حروف اضافه مکان:

1) اگر درباره روی چیزی و در تماس با آن صحبت شد، از حرف اضافة on استفاده کنید

on the grass / on the ground...

2) هنگام دادن نشانی در یک محل با نقطه خاص از حرف اضافة at استفاده کنید

at the bottom of the page at the end of the film

3) در مورد یک محیط یا ساختمان، اگر کارکرد آن مد نظر باشد، نه خود ساختمان، ا از حرف اضافة at استفاده کنید

at work / at the shop

4) در یک مسیر خطی، اگر در مورد نقطه ای از مکان صحبت شد، از حرف اضافه on استفاده کنید

on the river Rhine

نکته کنکوری:

اکثر صفت ها با گرفتن ly - به قيد (حالت) تبدیل می شوند، به خاطر بسپارید که قيد (حالت) با فعل غير ربط به کار می رود.

مثال 1)

Jack came in angrily.

         فعل غیر ربط    قید

مثال 2)

Mary speaks French perfectly.

         فعل غیر ربط           قید

یادآوری: مهم ترین افعال ربط کدامند؟

Become: شدن

Look: به نظر رسیدن

Taste: به نظر رسیدن

Seem: به نظر رسیدن

Be: بودن

بدیهی است سایر افعال را فعل «غير ربط» به حساب آوردیم.

برخی از صفت ها و قیدهای آن ها هم شکل اند و نشانه ly- قیدی قید در آنها دیده نمی شود و برخی قیدها ئیز بی قاعده هستند و باید به خاطر بسپارید.

 

قید

صفت

به خوبی well

خوب good

به سختی hard

سخت hard

به درستی، دقیقاً right

درست right

به سرعت fast

سریع fast

زود early

زود، اولیه early

مدت طولانی long

طولانی long

 

برای صفات و قیودی که املای یکسان دارند، اگر پشت اسم یا جلوی فعل ربط قرار بگیرند در آن موقعیت «صفت» محسوب می شوند، ولی اگر همراه فعل غير ربط به کار بروند، حتما نقش قیدی دارند.

مثال 1)

Mike works hard.

   فعل غیر ربط  قید

 

مثال 2)

I bought a hard disk.

                اسم   صفت

نکته کنکوری:

یکسری صفات از قبیل silly ، friendly ، ugly ، lovelyدر انتهای خود ly- دارند، لذا نمی توان برای ساختن قید مجددا ly-  به آنها افزود؛ لذا، در زبان انگلیسی برای چنین صفاتی از عبارت کلیشه ای زیر استفاده می کنیم

 

In a / an         friendly                  way / manner

                      Silly

                      lovely ...

 

ما در فصل ۴ درباره کاربرد افعال مدال یا وجهی، مفصل صحبت کردیم و البته درباره افعال مجهول در فصل ۸؛ اگر می خواهید مبحث افعال مدال مجهول را عمیق و دقیق بیاموزید، حتما این دو فصل را به دقت مرور کنید و سپس همراه ما بشوید.

نکته کنکوری:

برای مجهول کردن افعال مدال، مشابه زمان آینده ساده عمل کنید، با این تفاوت که به جای Will، افعال can، may ، should،و حتى have to / has to و نیز be going to خواهد آمد و سپس فعل 'be و قسمت سوم فعل را خواهیم آورد.

مثال1 :

mary can solve the problem

مجهول:

The math problem can be soled.

مثال2:

Mike may pass the exam.

مجهول:

The exam may be passed.

مثال3:

.you have to finish it

مجهول:

It has to be finished.

مثال4:

We are going to paint the walls.

مجهول:

The walls are thing to be painted

یادآوری:

(1فعل مدال Can عمدتا برای بیان توانایی، پیشنهاد، درخواست، و حتی امکان انجام کار در حال و آینده مورد استفاده قرار می گرفت.

(2فعل مدال may نیز برای بیان احتمال، اجازه دادن و اجازه گرفتن مورد استفاده قرار می گیرد.

3 (فعل مدال should برای بیان توحید و نصیحت به کار می رود.

(4فعل مدال must نیز برای بیان ضرورت با الزام عقلی و نتیجه گیری مصطفی کاربرد دارد.





گوش دادن و صحبت کردن درس «traveling the world» و معنی

فصل 4 : Traveling the World

گوش دادن و صحبت کردن درس«traveling the world» و معنی:

May I use your camera for my trip?

Honestly, no. I need it this week. You should buy a camera for yourself.

But I can’t pay for it now. I should pay for the ticket and other things.

Well, you may ask Parvin. She can help you.

آیا می توانم از دوربین شما برای سفرم استفاده کنم؟

راستش را بخواهید نه. این هفته لازمش دارم. شما باید برای خودتان یک دوربین بخرید.

اما الان پول خرید آن را ندارم. باید پول بلیت و چیزهای دیگر را پرداخت کنم.

خب ، می توانی از پروین بخواهی. او می تواند به تو کمک کند.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن




محتوا مورد پسند بوده است ؟

4.67 - 3 رای