محتوای کدام عبارت با بدیهی و روشن بودن معنای معرفت و امکان رسیدن به شناخت سازگار است؟
دلیل تبدیل معرفتشناسی به یک شاخه مستقل چیست؟
از چهار عبارت زیر پذیرفتن کدام دو عبارت با هم متعارض نیست؟
الف) انسان میتواند اشیا را همانگونه که هستند، بشناسد.
ب) انسان قادر نیست به حقیقت اشیا دسترسی پیدا کند.
پ) باورهای ما جز در برخی مواقع، مطابق واقع نیست.
ت) شناخت انسان همواره خطاها و اشتباهاتی دارد.
با توجه به عبارات زیر به پرسشهای ستارهدار پاسخ دهید.
آ) انسان علاوه بر امور مادی معمولی، میتواند برخی مادیات را هم با ابزار بشناسد.
ب) انسان میتواند برخی اشیای نامرئی را همانگونه که هستند، بشناسد.
پ) انسان در شناخت امور محسوس همواره دچار اشتباه میشود.
ت) هیچ رابطهای بین شناخت انسان و واقعیت وجود ندارد.
ث) شناخت انسان گاهی ممکن است نادرست باشد.
• کدام عبارت اگر درست باشد، بحث درباره صحت سایر عبارات، بی مورد و منتفی میشود؟
کدام گزینه در مورد «اندیشیدن دربارۀ اندیشیدن» درست است؟
اگر دوستمان بگوید: «کتابم سر جایش نیست»، میتوانیم نتیجه بگیریم ........................
کدام گزینه در مورد شناخت نادرست است؟
کدام یک از گزینههای زیر نمیتواند در ارتباط با امکان معرفت درست باشد؟
کدام یک از گزینهها را نمیتوان از ویژگیهای قدرت شناخت انسان دانست؟
کدام گزینه در مورد معرفت شناسی صحیح است؟
کدام گزینه در ارتباط با ویژگی شناخت در انسانها نادرست است؟
کدام گزینه، در مورد معرفت نادرست است؟
کدام گزینه درباره دانش بشری نادرست است؟
از دیدگاه سقراط راز سروش معبد دلفی چه بود؟
کدام گزینه عبارت درباره «معرفت» نادرست است؟
کدامیک از گزینههای زیر صحیح است؟
کدام جمله دربارۀ «پیشرفت علم» درست است؟
گرگياس در مورد حقيقت معتقد است كه........
«علت تفاوت شناخت افراد از یک موضوع» و «ارزش شناختها» به ترتیب در معرفت شناسی:
این عبارت که «معلوم است که ما از خود و جهان پیرامون، شناختی داریم» به کدام یک از حیطههای معرفت شناسی مربوط میشود؟
یکی از ویژگی های انسان توانایی شناختن است در این باره توضیح دهید.(انسان چگونه به وسیله »شناخت« با اشیای اطراف خود ارتباط برقرار میکند؟
آیا ویژگی شناختن، فقط به عالم محسوسات محدود میشود؟
شناخت ما از جهان بصورت تدریجی حاصل می شود یا دفعی ؟ توضیح دهید.
انسان ها چگونه در مسیر شناخت قرار می گیرند؟
شناخت انسان در مجموع محدود است یا نامحدود؟ توضیح دهید.
آیا در امر شناخت احتمال خطا وجود دارد؟
چه پرسش هایی درباره ابعاد گوناگون شناخت برای ما مطرح می شود؟(به چند مورد اشاره کنید) این قبیل سؤال ها منجر به شکل گیری چه دانشی میشود؟
«معرفت شناسی» را تعریف کنید.
کدام فیلسوفان درباره معرفت و شناخت بشر نظر داده اند؟ توجه ویژه کدام فیلسوف سبب شد که شاخه معرفت شناسیِ فلسفه رشد بیشتری کند؟
توجه ویژه کانت، فیلسوف قرن هجدهم آلمان، به شناخت چه تاثیری بر شاخه معرفت شناسیِ فلسفه گذاشت؟
کدام امر سبب شد فیلسوفان بیشتری در دوره جدید به معرفت شناسی بپردازند؟
درگذشته مباحث معرفت شناسی در کجا طرح میشد؟ چرا امروزه به صورت شاخه مستقلی درآمده است؟
آیا مفهوم معرفت و شناخت نیاز به تعریف دارد؟ در مورد چیستی معرفت با مثال توضیح دهید
آیا ما میتوانیم اشیا و موجودات جهان را بشناسیم و به آنها علم پیدا کنیم؟
آیا تا کنون کسی منکر شناخت بوده است؟ مثال بزنید.
چرا سوفیست ها به تدریج به این نظر رسیدند که انسان توانایی رسیدن به حقیقت را ندارد؟
نظر گرگیاس درباره شناخت و توانایی انسان در رسیدن به حقیقت چه بود؟
وقتی می گوییم معرفت یک امر بدیهی است، منظور معنای آن است یا امکان رسیدن به آن؟
آیا شکاکیت مطلق امکان پذیر است؟ چرا؟
دانش بشر به چند صورت پیشرفت می کند؟ مثال بزنید.
....... بخشی از فلسفه است که به پدیده شناخت می پردازد و میکوشد به پرسش هایی درباره ابعاد گوناگون شناخت پاسخ دهد.
معرفت شناسی همیشه جزئی از ...... بوده است
توجه ویژه ......به شناخت سبب شد فیلسوفان بیشتری در دوره جدید به معرفت شناسی بپردازند
سوفیست ها که به علت استفاده از ....... مختلف در گفت و گوها و در محاکم قضایی هر باطلی را حق جلوه می دادند
شکاکیت مطلق، یعنی شک در اصل دانستن و همه دانسته ها، امکان پذیر ......
منجّمان قدیم، عموماً فکر می کردند که خورشید به دور زمین می گردد و ...... مرکز جهان است
......در فن سخنوری بسیار توانا بود
معنا و مفهوم معرفت، روشن است و نیازی به تعریف .......
کانت فیلسوف قرن ......
افلاطون و ...... در یونان باستان، همچنین ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی، از فیلسوفان دوره....... و نیز دکارت، هیوم و کانت از فیلسوفان دوره جدید اروپا، همه درباره معرفت و شناخت بشر نظر داده اند
یکی از ویژگی های انسان، توانایی شناختن است
شناخت ما به تدریج افزایش نمی یابد
با عمل آموختن و یادگیری، در مسیر شناخت بیشتر پیش میرویم
معرفت شناسی بخشی از فلسفه است که به پدیده شناخت می پردازد
معرفت شناسی بخشی از فلسفه است که به پدیده شناخت می پردازد
امکان معرفت یک امر بدیهی و روشن است و نیازی به تحقیق و پیدا کردن دلیل ندارد
سوفیست ها که به علت استفاده از مغالطه های مختلف در گفت و گوها و در محاکم قضایی هر باطلی را حق جلوه می دادند
شکاکیت مطلق، یعنی شک در اصل دانستن و همه دانسته ها
ستاره شناسان و کیهان شناسان به طور پیوسته برخی از دانش های گذشتگان را اصلاح نموده اند
بشر به طور طبیعی به امکان شناخت خود و پدیده های دیگر باور دارد و وجود اشتباه را به معنای ناتوانی در کسب معرفت تلقی نمی کند،