نمونه سوالات فصل 6 عربی دهم همراه با جواب تشریحی

تعَلَّمَ- عَلِّموا- هُم

عَلَّمَ – تَعَلِّموا- هُ

عَلَّمَ- عَلِمَ- هُ

تَعَلَّمَ- عَلَّمَ- هُم

للطلاب

باب

صاله

يُفتَحُ

استقرار آرامش در مناطقی که در آن‌ها آتش فروزان جنگ شعله‌ور است از آرزوهایی است که تنها کسانی که از آن رها شوند، درکش می‌کنند!

استقرار امنیت در منطقه‌هایی که آتش شعله‌ور جنگ‌ها در آنها فروزان است از آرزوهایی است که درکش نمی‌کنند مگر آنان که خلاص شده‌اند!

استقرار امنیت در مناطقی که آتش فروزان جنگ‌ها در آنها شعله‌ور شده است از آرزوهایی است که نمی‌فهمندش مگر کسانی که از آنها خلاص شده‌اند!

استقرار صلح در مناطقی که آتش فروزان جنگ‌ها در آن شعله‌ور شده از آرزوهایی است که فقط کسانی که از آنها رهایی یابند می‌توانند درکش کنند!

(وَ یا آدَمُ اُسکن أنتَ وَ زَوجُکَ الجَنَّةَ) 

(أَ یُحِبُّ أَحَدُکُم أَن یَأکُلَ لَحمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهتُموهُ)

اُستُقبِلَ ذو القرنین و جنوده بسبب عدالتهم! 

کانَ النّاس یُرحِّبون به فی مسیره لعدالته!

یُجذَبُ السائحونَ من البُلدانِ المختلفة

السائحونَ یأتونَ إلی إيرانَ في کلِّ فصلٍ

یُکرَمُ السائحونَ في إيرانَ

لا يَستَطيعُ السائحونَ الدخول في إیران بدون جواز الدخول

أَطلُبُ مِنکُم أَن تُساعِدونی فی بِناءِ هذَا السَّدّ! 

فی مدرستنا تُنظَّف کل یوم الصّفوفُ!

کانَ النّاسُ یُرحِّبونَ بِه فی مَسیرِه!

علینا أن نُحاوِل لبناء هذا الجِسر!

السَّبعة

السّابع

السّابعة

السبعا

خداوند همان كسی است كه همه چيز را به مردمش اعطا كرد، سپس هدايت نمود.

پرورندهٔ ما كسی است كه به هر چيزی خلقتش را عطا كرد و هدايت نمود.

خداوند ما كسی است كه به همه چيز خلقت ويژه‌اش را عطا نمود و سپس هدايت كرد.

پرورندهٔ ما كسی است كه به هر چيزی آفرينشش را عطا كرد، سپس هدايت نمود.

اِعتصَموا بحبلِ اللهِ جميعاً: به ریسمان خدا همگی چنگ بزنید.

ضربتُ صديقي فتَضاربنا ولكن نَدَمْ نا بعده: دوستم را زدم پس زدوخورد کردیم، ولی بعد از آن پشیمان شدیم.

كان الناس يطلبونَ منه أن يُدير شؤونهم: مردم از او می‌خواهند که امورشان را اداره کند.

يُعْطَی الحليبُ بعضَ الأطفال في الشارع: شیر را به برخی از کودکان در خیابان می‌دهد.

اِنتَخَبوني لأخذ الجوائز!

انتشرتْ مقالةٌ علميّةٌ في هذه المجلّةٌ.

الحيواناتُ تستَعمِلُ الأعشاب الطبيّة.

لايُصدِّقُ والدي قولي عن دروسي.

ذوالقرنین پادشاه عادل یکتاپرستی است.

ذوالقرنین پادشاه عادل یکتاپرستی بود.

ذوالقرنین پادشاه عادل وحدتگرایی است.

ذوالقرنین پادشاه عادلی بود.

گناهکاران از چهره شان شناخته می‌شوند

گناهکاران از چهره شان شناخته شدند

گناهکار از چهره اش شناخته می‌شود

گناهکار از چهره اش شناخته شد

واحدة

إثنتان

ثلاث

أربَع

طلبتُ من مسؤول الاستقبال أن تُصلَّحَ سريرتي: از مسئول پذیرش خواستم که تختم را درست كند.

كيفَ بَدَأَ الخلقَ؟: چگونه آفرینش شروع شد؟

الأسماك تبعثُ ضوءً: نوری به وسیلۀ ماهی‌ها فرستاده می‌شود.

اشتعلت النّارُ بين الجبلينِ: آتش میان دو کوه روشن شد.

صبحانه از نه و نیم تا یک ربع به هشت است.

از ساعت هفت و نیم تا نه و ربع، صبحانه آماده است.

صبحانه از هفت و چهل‌وپنج دقیقه تا یک ربع به نه است.

صبحانه از هفت و نیم تا یک ربع مانده به نه است.

اسم پادشاه یکتاپرستی در کتاب‌ها ذکر شده پس خداوند به او قدرت بخشیده است.

نام پادشاه با ایمانی در کتاب آورده شد قدرت خداوند به او بخشیده شد.

نام پادشاهی یکتا پرست، در کتاب‌ها بیان شد، پس خداوند او را نیرومند گردانید.

اسم پادشاه با ایمانی در کتاب ذکر شد و خداوند به او قدرت داد.

نار: مفعول / ذوبِ : مجرور / مُحکمٌ : صفة

نارٌ: نائب الفاعل / النحاس: مضاف إليه / بناءِ : مجرور بحرف جارّ

ذوبِ : مجرور بحرف جارّ / السدِّ : مضاف إليه / سدٌّ : مفعول

بُنيَ : فعلٌ معلوم / سدٌّ: مفعول / محکمٌ : صفة

اُسْتُخْدِمَ

اِسْتَخْدَمَ

أخْرَجَ

یَخْرُجُ

 خُلِقَ الانسانَ ضعیفا

فی بَعضِ الاوقات

وَ کانَ یَحکِم مناطق واسعة

وَ ما هو طعام العشاء؟

لا یُمکِنُ الفِرار من حکومتکَ.

یُفرِّحُ المعلِّمُ الأطفالَ فی الساحة.

تُقبَلُ النّصائحُ مِن الصادقینَ.

یَتَشارَکُ الزّملاءُ لِیَنجحوا فی المسابقة.