گام به گام ایستگاه فکر صفحه 78 درس 12 هدیه های آسمانی ششم (دانش آموز نمونه)

معنی این بیت شعر به این صورته که می گه:

ای سعدی دیروز رفت، فردا هنوز نیامده است، بین دیروز و فردا، امروز قرار دارد، قدر امروز را بدان

منظور از سعدی، همه انسان هاست. وقتی شاعر، توی شعرش خودش رو داره مورد خطاب قرار می ده، یعنی اینکه ای کسی که داری این شعر رو می خونی، حواست باشه.

دیروز رفت و دیگه بر نمی گرده. هر کاری که در دیروز کردی، دیگه نمی تونی برگردی دیروز و اصلاحش کنی.

فردا هم که هنوز نیومده و نمی دونی چی قرار هست پیش بیاد.

اما هنوز الان رو داری، حداقل قدر الان رو بدون و تا می تونی از فرصتی که داری، استفاده کن.

یا اینکه امام علی (ع) می فرمایند:

«فرصت ها مانند ابر (به سرعت) می گذرند، از فرصت ها به خوبی استفاده کنید.»

منظور امام علی (ع) این هست که قدر فرصت ها رو بدونین. اگه قدر فرصت رو دونستین و کاری که باید انجام می دادین رو انجام دادین، در زمان خودش، در مکان خودش، اون وقت اتفاق خوبی که براتون می خواد بیفته، در زمان خودش میفته، اما اگه قدرش رو ندونستین و وقت رو هدر دادین، دیگه باید حسرت خورد برای کاری که می تونستیم انجام بدیم و انجامش ندادیم. باید حسرت بخوریم برای موفقیتی که می تونستیم بدست بیاریم، اما الان دیگه اون موفقیت رو نداریمش.

الان اگه قدر معلم رو دونستی و به صحبت هاش گوش کردی، الان اگه اون تکالیفی که معلم ازت خواسته رو انجام دادی، الان اگه برای درس هات وقت گذاشتی، نتیجه اش این میشه که نمره های خوبی می گیری، اعتماد به نفست زیاد میشه، می تونی به دیگران در درس هاشون کمک کنی که باز هم باعث زیاد شدن اعتماد به نفست می شه، پدر و مادرت بهت افتخار می کنن، اما اگه درس نخوندی، به صحبت های معلمت گوش نکردی، درس هات رو گذاشتی واسه شب امتحان، اون موقع هست که استرس و اضطراب میاد سراغت، نگران هستی، ناراحت هستی، گاهی اوقات اعصابت خورده، نمی تونی درست تصمیم بگیری،  از بعد لحظه ای که نمره هات به دستت می رسه، اگه نمره قابل قبولی نگرفته باشی، بیشتر نگران می شی، بیشتر جلوی پدر و مادرت خجالت می کشی.

حداقل نتیجه ای که میشه در استفاده ی درست از فرصت ها گرفت این هست که آدم، اعتماد به نفسش زیاد می شه. کسی که اعتماد به نفسش زیاد باشه، یعنی به خودش اعتماد داره که می تونه از پس مشکلاتش توی زندگی بَر بیاد، باعث میشه که دیگران بهش اعتماد کنن، بهش مسئولیت بسپرن، متوجه میشن که این شخص، آدم موفقی توی زندگیش هست، می تونه از پس کارهایی که بهش می سپرن ، بر بیاد.

دومین نتیجه این هست که توی درس هاش موفق میشه، نمره های خوبی می گیره و می تونه به دیگران هم درس یاد بده. اینکه یک نفر بتونه به همکلاسی هاش یک موضوعی رو یاد بده، خیلی مهم هست. این دانش آموز داره یاد می گیره که چطور استدلال کنه، چطور نفر مقابل خودش رو به مسائل توجیه کنه و داره یاد می گیره که چطور دیگران را هم رأی و هم نظر با خودش بکنه. این باعث می شه که دیگران بهش اعتماد کنن، ازش کمک بخوان و کارهای مهم رو به اون شخص بدن.

سومین نتیجه این هست که به موقع به تفریح، به استراحت، به برنامه هایی که مفید هست براش برسه. باعث میشه که معلم ازشون راضی باشه، پدر و مادرش ازش راضی باشن. اینکه در خونه پدر و مادر از دست فرزندشون راضی باشن، خیلی مهمه. اصلا در جایی داریم که «رضایت خدا در رضایت پدر و مادر هست». اگه پدر و مادر از فرزندشون راضی باشن، اون وقت خدا از اون شخص راضی هست و چی بالاتر از اینکه خدا از یک نفر راضی باشه!

اما برعکس! کسی که از فرصت هاش استفاده نکنه، درس هاش رو به وقت دیگری بندازه، بی توجهی کنه، این شخص نمی تونه در آینده فرد موفقی باشه، نمی تونه به درستی دیگران رو قانع کنه، نمی تونه اعتماد دیگران رو به خودش جلب کنه. همیشه در اضطراب و نگرانی هست که باعث می شه اعتماد به خودش رو هم از دست بده.

توی درس ها نمره های خوبی نمی گیره.

معلم ها و مخصوصا پدر و مادرش از دستش ناراضی هستن.

در کل اگه بخوام صحبت های بالا رو خلاصه کنم، به این صورت می شه که:

نتیجه های استفاده ی درست از فرصت ها:

1) با خوب درس خواندن دانش آموز موفقی می شویم.

2) محبّت بین اعضای خانواده را با کمک به یکدیگر زیاد کنیم.

3) در دوران جوانی آموزش های فنی و حرفه ای را فرا گیریم.

نتیجه های عدم استفاده ی درست از فرصت ها:

1) نسبت به درس خواندن بی اهمّیّت باشیم پس در تمامی مسائل درسی به مشکل بر می خوریم.

2) در خانواده به هم توجّه نکنیم ، پس نامهربان می شویم.

3) به دلیل نداشتن حرفه و یا فنّی، در جوانی شغلی نداشته باشیم.