جواب فعالیت های عملکردی صفحه 129 درس 8 از من تا خدا هشتم (معنای زندگی)
تعداد بازدید : 78.8Mپاسخ فعالیت های عملکردی صفحه 129 از من تا خدا هشتم
-گام به گام فعالیت های عملکردی صفحه 129 درس معنای زندگی
-فعالیت های عملکردی صفحه 129 درس 8
-شما در حال مشاهده جواب فعالیت های عملکردی صفحه 129 از من تا خدا هشتم هستید. ما در تیم مای درس، پاسخنامههای کاملاً تشریحی و استاندارد را مطابق با آخرین تغییرات کتاب درسی 1404 برای شما گردآوری کردهایم. اگر به دنبال بهروزترین پاسخها برای این صفحه هستید و میخواهید بدون نیاز به اتصال به اینترنت، علاوه بر پاسخهای گام به گام، به گنجینهای از مطالب درسی دسترسی پیدا کنید، حتماً اپلیکیشن مایدرس را نصب نمایید.
1 دفتر عمر طلایی من(فردی(
به مدت یک هفته در پایان هر روز به این دو سؤال پاسخ دهید:
الف امروز چه کارهای خوبی انجام دادم که برای زندگی ابدی ام سودمند است؟
ب چه فرصت هایی را از دست دادم که می توانست برای آخرتم مفید باشد؟ سپس در پایان هفته به خودتان امتیاز بدهید. دو تصمیم درستی را که پس از انجام این فعالیت گرفته اید، برای خودتان بنویسید.
نمونهی فرضی برای یک روز
الف امروز در امتحان میتوانستم به راحتی تقلب کنم و نمرهام را بالا ببرم، اما چون میدانستم این کار (دروغ) برای زندگی ابدیام ضرر دارد، راستگویی را انتخاب کردم و به دانستههای خودم اکتفا کردم .
مقداری از پول توجیبیام را به دوستم که نیازمند بود، قرض دادم.
سعی کردم نمازم را با توجه بیشتری بخوانم و در سجده به معنای ذکر (بزرگی و بلندمرتبگی خدا) فکر کنم .
ب وقتی دوستم در مورد شخص دیگری حرف ناخوشایندی زد، سکوت کردم و میتوانستم با مهربانی بحث را عوض کنم تا جلوی غیبت را بگیرم، اما این کار را نکردم.
میتوانستم در کارهای خانه بیشتر به مادرم کمک کنم، اما وقتم را صرف بازی کردم.
نمونهی تصمیمهای پایان هفته
پس از یک هفته بررسی، دو تصمیم درستی که میتوانید بگیرید (به عنوان مثال):
1 تصمیم اول: تصمیم گرفتم از این به بعد، قبل از هر تصمیمی (مخصوصاً کارهایی که وسوسهانگیز به نظر میرسند)، از خودم بپرسم «آیا این کار برای زندگی ابدی من مفید است یا مضر؟»
2 تصمیم دوم: تصمیم گرفتم بیشتر مراقب غذایی که میخورم باشم و مطمئن شوم که از راه درست به دست آمده است، زیرا همانطور که در درس خواندم، غذای حرام عبادت را تباه میکند.
2 مصاحبه (فردی/ گروهی(
در اطرافیانمان افرادی را می شناسیم که از هشت سال دفاع مقدس خاطراتی دارند. با یکی از آنها مصاحبه کنید و نشانه های خدا را در خاطراتشان بیابید.
نمونه خاطره (نشانه خدا در سختی)
«در یکی از عملیاتها، ما در محاصرهی شدیدی گیر افتادیم. چند روز گذشته بود و ذخیرهی آب و غذای ما کاملاً تمام شده بود. تشنگی آنقدر فشار آورده بود که دیگر توان جنگیدن نداشتیم و تقریباً ناامید شده بودیم.
درست در لحظهای که فکر میکردیم کار تمام است، ناگهان هوا ابری شد و یک باران سیلآسا و غیرمنتظره شروع به باریدن کرد. ما در همان سنگرهایمان با کلاهخودهایمان آب باران را جمع کردیم و نوشیدیم.
این باران ناگهانی، آن هم در فصلی که انتظارش را نداشتیم، فقط آب نبود؛ برای ما نشانهای از طرف خدا بود که به ما میگفت تنها نیستیم. همین اتفاق به ما چنان روحیهای داد که توانستیم مقاومت کنیم تا نیروی کمکی رسید و محاصره شکسته شد.»
این اتفاق چطور یک «نشانه خدا» است؟
این خاطره دقیقاً مانند مواردی است که در درس به آن اشاره شد (مانند وزش باد یا طوفان شن.) یک پدیدهی طبیعی (باران) به شکلی غیرمنتظره و درست در لحظهی نیاز شدید رخ میدهد و نتیجهی نبرد را تغییر میدهد. اندیشیدن دربارهی این «همزمانی» دقیق، انسان را به یاد خدا و تدبیر او میاندازد و ایمانش را زیاد میکند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه





