گام به گام فعّالیت 1 صفحه 25 درس 4 مطالعات اجتماعی ششم (چگونه تصمیم بگیریم؟)

تصمیم گیری کنید.

کاربرگه ی شماره ی 3 و 4 را در کلاس انجام دهید.

کاربرگ شماره 3

تصمیم گیری

به طور گروهی موقعیت های زیر را بخوانید و تصمیم گیری کنید. درباره ی انتخاب های مختلف و نتایج آنها در کلاس بحث کنید. هنگام تصمیم گیری، این سؤال ها را از خودتان بپرسید:

- آیا این تصمیم :

* برخلاف دستور دینی است؟

* برخلاف مقررات و قوانین خانه، مدرسه و اجتماع است؟

* باعث نگرانی و نارضایتی خانواده ام می شود؟

* به سلامتی من یا دیگران لطمه می زند؟

* برای دیگران یا خودم مشکل و دردسر به وجود می آورد؟

موقعیت 1 :

امیر و آریا به آزمایشگاه مدرسه رفته اند تا چیزی را به کلاس ببرند. آریا وسط آزمایشگاه می دود و ناگهان به یک وسیله ی گرانقیمت برخورد می کند و آن وسیله می شکند. آریا تصمیم می گیرد زود از آنجا فرار کند و در جایی مخفی بشود و به امیر هم می گوید: به کسی نگو من این کار را کردم ... .

موقعیت 2 :

پروین با برادر کوچک سه ساله اش به مغازه رفته است. در راه برگشتن از مغازه متوجه می شود که او یک بسته شکلات را از مغازه برداشته و همراه خودش آورده است ... .

موقعیت 3 :

روز جمعه فرهاد به اتّفاق خانواده و چند نفر از پس رهای فامیل به یک باغ رفته بودند. پسرعموهایش به او پیشنهاد می کنند از پل چوبی قدیمی روی رودخانه که بعضی قسمت های آن خراب شده است، عبور کند.

کاربرگ شماره 4

تصمیم گیری

درباره ی موقعیت های زیر تصمیم گیری کنید. فراموش نکنید هنگام تصمیم گیری، «سؤال های مهم» را درباره ی آن تصمیم از خودتان بپرسید. نتیجه، دلایل و مراحل تصمیم گیری خودتان را در کلاس بیان کنید.

موقعیت 1 :

مدرسه تعطیل شده است و شما می خواهید به خانه برگردید. در چند قدمی مدرسه می بینید که یک کیف کوچک روی زمین افتاده است. آن را برمی دارید و مشاهده می کنید مقداری پول در آن است اما نام و نشانی صاحب کیف در آن نیست. چه تصمیمی می گیرید؟

موقعیت 2 :

یکی از دوستان شما، کتابی را به امانت به شما داده است. دوست دیگری این کتاب را در دست شما می بیند و خواهش می کند تا به او بدهید که بخواند. او اصرار می کند که تا دو روز دیگر آن را می خواند و به شما پس می دهد. چه تصمیمی می گیرید؟

موقعیت 3 :

شما به یک سالن ورزشی رفته اید. فردی در آنجا لباس های ورزشی حراجی پهن کرده است و می فروشد. دوستان شما از او خرید می کنند. شما پول کافی همراه ندارید و به لباس جدید هم نیاز ندارید اما دوستان به شما اصرار می کنند و حاضرند به شما پول قرض بدهند ... .

موقعیت 4 :

مدرسه تعطیل شده است و شما و دوستانتان می خواهید به خانه بروید. دوستتان از شما خواهش می کند که با هم به یک فروشگاه لوازم ورزشی بروید تا وسیله ای بخرد و فروشگاه هم از آنجا خیلی دور است...

1-

کاربرگ شماره 3

موقعیت 1 :

کار آریا بر خلاف دستورات دینی و غیراخلاقی است، بر اساس دستورات دینی خداوند از همه چیز آگاه است و کار آریا را دیده است پس باید راستش را بگوید و مخفی کاری نکند. اگر آریا صداقت به خرج ندهد برای خودش دردسر بزرگتری ایجاد می کند.

موقعیت 2 :

کار برادر پروین دزدی است و بر خلاف قانون است، همچنین این کار خلاف دستورات دینی و حرام است چون صاحب مغازه راضی نیست. پروین باید برگردد و به مغازه دار بگوید تا با بسته شکلات را سر جایش بگذارد و یا پول بسته شکلات را حساب کند.

موقعیت 3 :

فرهاد نباید پیشنهاد پسر عموهایش را قبول کند، همچنین او باید پسر عموهایش را نصیحت کند که خودشان هم از پل چوبی عبور نکنند زیرا ممکن

است اتفاق بدی بیفتد که به سلامتی آنها لطمه بزند و باعث نگرانی خانواده هایشان شود و برای خودش و دیگران مشکل و دردسر ایجاد کند.

کاربرگ شماره 4

موقعیت 1 :

برداشتن این کیف، خلاف دستورات دینی و قوانین است. همچنین بی توجهی به آن هم بر خلاف دستورات دینی است.  پس آن را بر می دارم و به یکی از مغازه های مورد اعتماد محله می سپارم و روی یک کاغذ می نویسیم: «این کیف دستی پیدا شده است، با گفتن مشخصات، آن را دریافت کنید.» و روی شیشه ی مغازه می زنیم تا اگر صاحب واقعی کیف از آنجا رد شد، با گفتن مشخصات کیفش، آن را تحویل بگیرد.

موقعیت 2 :

امانتداری یکی از ویژگیهای پسندیده اخلاقی و دستورات دینی است. بنابراین به دوستم می گویم که این کتاب مال من نیست و من حق ندارم آن را بدون اجازه به تو بدهم. پس عجولانه تصمیم نمی گیرم و پس از مطرح کردن موضوع با آن دوستی که کتاب را از او امانت گرفته ام، تصمیم گیری می کنم.

موقعیت 3 :

ما باید قدرت نه گفتن داشته باشیم. چون من پول کافی همراه ندارم و نیازی هم به لباس ندارم بنابراین به حرف آنها گوش نمی دهم. زیرا این کار برای خانواده دردسر ایجاد می کند. همچنین وقتی به لباس نیاز نداریم، خرید آن اسراف است و اسراف هم بر خلاف دستورات دینی است.

موقعیت 4 :

پدر و مادرم به من گفته اند که بعد از تعطیلی مدرسه، مستقیما به خانه بروم پس این قانون خانه ی ماست و من هم به آن عمل کرده و از دوستم معذرت خواهی می کنم و همراه او نمی روم. ضمنا اگر بروم باعث نگرانی خانواده ام می شوم و برای آنها دردسر به وجود می آورم