گام به گام معنی متن و شعر صفحه 92 درس 13 فارسی ششم (درس آزاد (فرهنگ بومی 2))
تعداد بازدید : 52Mپاسخ معنی متن و شعر صفحه 92 فارسی ششم
-گام به گام معنی متن و شعر صفحه 92 درس درس آزاد (فرهنگ بومی 2)
-معنی متن و شعر صفحه 92 درس 13
-عمرِ گران مایه
دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زور بازو، نان خوردی.
دوبرادر بودند که یکی برای پادشاه کار میکرد و در خدمت او بود و برادر دیگر با نیرو خودش کار میکرد و زندگیاش را میگذراند.
باری، توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مشقت کارکردن برهی؟
خلاصه، برادر ثروتمند به برادر فقیر گفت چرا به پادشاه خدمت نمیکنی تا از رنج و سختی کار کردن رها شوی؟
گفت: تو چرا کار نکنی تا از مذلت خدمت، رهایی یابی که خرمندان گفتهاند: نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن.
برادر فقیر گفت: تو چرا کار نمیکنی تا از خواری و پستی خدمت کردن به پادشاه نجات پیدا کنی؟ زیرا انسانهای خردمند و دانا گفتهاند: از دسترنج خود خوردن و زندگی کردن و روزی بدست آوردن از در خدمت پادشاه بودن و فرمانبرداری از او بهتر است.
به دست آهن تفته کردن خمیر
به از دست بر سینه، پیش امیر
آهن داغ را نرم کردن و رنج و سختی آن را تحمل کردن بهتر از تعظیم کردن در مقابل پادشاهان است.
عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا
عمر باارزش، با فکر کردن به اینکه در تابستان چه بخورم و در زمستان چه بپوشم، هدر رفت.
ای شکم خیره به نانی بساز
تا نکنی پشت به خدمت، دوتا
ای شکم بیشرم و گستاخ به لقمه نانی قناعت کن تا اینکه مجبور نباشی در برابر دیگران تعظیم و خدمت کنی.
مُصلح الدّین سعدی شیرازی، گلستان
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه