گام به گام نگارش صفحه 71 درس 13 نگارش پنجم (روزی که باران می بارید)
تعداد بازدید : 53.33Mپاسخ نگارش صفحه 71 نگارش پنجم
-گام به گام نگارش صفحه 71 درس روزی که باران می بارید
-نگارش صفحه 71 درس 13
-یکی از متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید.
1. با خود گفت: اگر دست باد، گیسوی درختان را شانه بزند و آن ها را پریشان کند، آنگاه ...
2. با قامتی بلند و کشیده، سوار بر اسب از جادهی خاکی میان درختان می گذاشت ...
3. روزی دست در دست عصای پدر بزرگ گذاشتم و آن مسیری را پیمودم، اوّل حس کردم عصا در دستم جا نمی گیرد ولی کم کم او دست مرا گرفت و ...
4. من داشتم راهم را می رفتم که ناگهان برگی از درخت بر سرم افتاد، اوّل نفهمیدم که برگ است، فقط حس کردم چیزی به سرم برخورد کرد، دستی بر سرم کشیدم و .....
5. چند سالی بود او را می شناختم و می دانستم دوست قابل اعتمادی است؛ امّا نمی دانستم چه شد که به چنین کاری دست زد. حالا من مانده بودم که چگونه این مسئله را ...
6. از راهی می گذشتم، صدایی توجّه مرا جلب کرد. ایستادم، بعد از چند ثانیه سکوت، به طرف صدا رفتم، به چاهی بر خوردم، صدای زوزهی سگ از درون چاه می آمد، نگاهی به اطراف انداختم و ...
موضوع : سگ زخمی و گرفتار
کسی را در آن دور و ور ندیدم. صدای ناله و زوزهی سگ همچنان می آمد. ابتدا داخل چاه را دیدم، چاه خشک و بدون آب بود. رفتم تا چیزی پیدا کم تا بتوانم سگ را از چاه بیرون بکشم، چیزی را نیافتم. داخل ماشینم را گشتم و یک طناب پیدا کردم. آن را به داخل چاه انداختم، سگ آن را گرفت. هر چه تلاش کردم، نتوانستم آن را بالا بکشم. سگ وزن بالایی داشت. فکرم افتاد که طناب را به ماشین ببندم و آن را بالا بکشم. همین کار را کردم و سگ را بالا کشیدم. سگ زخمی، تشنه و گرسنه بود. او را سوار ماشین کردم و به بیمارستان رساندم
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه