هرگاه دو کلمه به وسیلۀ کسره ( ــِـ ) به هم اضافه شوند «ترکیب» میسازند. مثلاً کتابِ علی، حیاطِ زیبا. ترکیبها دو نوع هستند:
الف) ترکیب اضافی - ب) ترکیب وصفی.
الف) ترکیب اضافی (مضاف و مضافالیه)
در ترکیب اضافی، واژههایی که با کسره به هم اضافه میشوند یا هر دو اسم هستند مثل کشور ایران، یا واژۀ اول، اسم است و واژۀ دوم ضمیر میباشد. مانند: دوستِ من، کتابت. در ترکیبهای اضافی کلمۀ اول همیشه «هسته» است و کلمۀ دوم «مضافالیه».
ترکیب اضافی:
الف) اسم + ــِـ + اسم : خیابانِ فردوسی
ب) اسم + ــِـ + ضمیر (من – تو – او – ما – شما – ایشان / م – ت – ش – مان – تان – شان) : دفترِ من، کیفت
ب) ترکیب وصفی (موصوف و صفت)
ترکیبهای وصفی به صورت زیر میآیند:
1- اسم + ــِـ + صفت مثلاً کوهِ بلند («کوه» اسم است و هسته این ترکیب و «بلند» صفت) – ماشینِ زیبا
2- وابسته پیشین (صفت اشاره، صفت شمارشی، صفت مبهم، صفت تعجّبی، صفت پرسشی و صفت عالی) + اسم. برای مثال این کتاب، دو کتاب، فلان کتاب، چه کتابی!، کدام کتاب، بهترین کتاب.
نکته 1: گاهی بین دو واژۀ ترکیب اضافی و وصفی به جای کسره ( ــِـ )، « ی » میآید برای مثال: صدای شیر (ترکیب اضافی)، دریای طوفانی (ترکیب وصفی)
نکته 2: در موارد زیر ترکیبهای وصفی، کسره اضافه ( ــِـ ) ندارند:
* صفتهای پیشین + اسم: همین مدرسه، کدام خانه؟ ، برخی دانشمندان و …
* ترکیبهای وصفی مقلوب یا وارونه: بزرگ مرد، سپید معجر، کبود اورند و …
نکته 3: در موارد زیر ترکیبهای اضافی، کسره اضافه ( ــِـ ) ندارند:
* اسم + ضمیر متصل (پیوسته) : دوستم، دوستت، دوستمان و …
* در صورتی که «را»ی فک اضافه یا بدل از کسره بین واژههای ترکیب اضافی بیاید؛ مثلاً در مصراع «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم» رای بدل از کسره بین فلک و سقف آمده است «سقفِ فلک». همچنین در مصراع «یقین مرد را دیده بیننده کرد» مرد را دیده یک ترکیب اضافی است (دیدۀ مرد).
نکته 4: هرجا کسره اضافه ( ــِـ ) به کار برود یا ترکیب اضافی داریم یا وصفی (واژۀ بعد از کسره یا مضافالیه است یا صفت) مثلا: میزِ من یک ترکیب اضافی است و «من» مضافالیه است. و ترکیب «آبِ روان» یک ترکیب وصفی است و «روان» صفت آن است.
نکته 5: گاهی چند اسم با کسره ( ــِـ ) به هم اضافه میشوند که کلمۀ اول هسته و مضاف است و بقیه مضافالیه به عبارت دیگر به تعداد مضافالیهها، ترکیب اضافی داریم. مثال: برگِ درختِ گردوی دوستِ من (چهار ترکیب اضافی: برگِ درخت – درختِ گردو – گردوی دوست – دوست من).
نکته 6: در شمارش ترکیبهای وصفی و اضافی باید به «و» عطف و ویرگول نیز دقّت کنیم و واژههای معطوف را بهحساب بیاوریم. مثلاً: مکانِ خوب و دلنشین (دو ترکیب وصفی: مکانِ خوب، مکانِ دلنشین)، کتابِ تاریخ و جغرافیا (دو ترکیب اضافی: کتابِ تاریخ، کتابِ جغرافیا)
نکته 7: صفت های بیانی (فاعلی، مفعولی، نسبی، لیاقت، ساده) اگر بعد از اسم بیایند و معنای اسم ندهند ترکیب وصفی میسازند امّا اگر بعد از اسمی بیایند و معنای اسم بدهند ترکیب اضافی میسازند. برای مثال: مردِ خواننده (ترکیب وصفی است و «خواننده» صفت است)، لباسِ خواننده (ترکیب اضافی است و «خواننده» مضافالیه).
نکته 8: صفت شمارشی ترتیبی نوع 2 (با پسوند «_ُـ م»): یک نوع وابسته پسین است و ترکیب وصفی میسازد. مثلاً: پایۀ دوم، کلاس چهارم و …
روشهای تشخیص ترکیب وصفی از ترکیب اضافی:
1) کسرۀ بین دو کلمه را حذف میکنیم، سپس بعد از کلمۀ اول ویرگول (،) میگذاریم و در آخر، فعل «است» یا «هستند» قرار میدهیم. اگر عبارت معنی داد، ترکیب وصفی است و اگر معنی نداد، ترکیب اضافی.
مثال)
باغِ بزرگ: باغ، بزرگ است ← معنی میدهد بنابراین ترکیب وصفی است.
باغِ حسن: باغ، حسن است ← معنی نمیدهد بنابراین ترکیب اضافی است.
2) به آخر ترکیب «تر» اضافه میکنیم اگر معنی داشت ترکیب وصفی اگر معنی نداشت، ترکیب اضافی است.
مثال)
لباسِ زیبا: لباسِ زیباتر ← معنی میدهد پس ترکیب وصفی است.
لباسِ من: لباسِ من تر ← معنی نمیدهد نتیجه میگیریم که ترکیب اضافی میباشد.
3) به اسم اول «ی» اضافه میکنیم اگر معنی بدهد ترکیب وصفی میباشد و اگر معنی ندهد، ترکیب اضافی.
مثال)
گُلِ خوشبو: گُلی خوشبو ← معنی میدهد پس ترکیب وصفی است.
گُلِ باغ: گلی باغ ← معنی نمیدهد پس ترکیب اضافی است.
4) کلمۀ «بسیار» را بین دو واژه قرار میدهیم؛ اگر عبارت معنی داد، ترکیب وصفی است و اگر معنی نداد، ترکیب اضافی است.
مثال)
شهرِ تمیز: شهرِ بسیار تمیز. ← معنی دارد پس ترکیب وصفی است.
شهرِ جیرفت: شهر بسیار جیرفت. ← معنی ندارد پس ترکیب اضافی است.
یادآوری: بهترین راه تشخیص ترکیب وصفی از ترکیب اضافی، توجّه به معنای آنها میباشد. موارد گفته شده راههایی برای تشخیص راحتتر آنها است ولی ممکن است همیشه برای تشخیص ترکیب وصفی و اضافی کمک کننده نباشند.