نقش های تبعی مربوط به کلماتی است که نقش اصلی ندارند و به دلیلی از نقش کلمه دیگری از جمله (معمولاً کلمه قبل از خود) پیروی می کنند و عینا نقش آن را می گیرند و بر ۳ نوع هستند:
۱- معطوف: اسم یا ضمیری که با حرف پیوند «و» به اسم قبلش عطف شود، مثال:
چو فرزند و زن باشدم خون و مغز = چو فرزند و زن، خون و مغزم باشد
نهاد معطوف مسند معطوف به مسند
معطوف به هر گروه اسمی در حکم همان گروه است.
مثلا: احمد و رضا را دیدم
معطوف به مفعول
۲- بدل: اسم، عنوان، لقب یا صفتی است برای معرفی بیشتر اسم قبلش که با مکثی (در نوشتار با کاما) همراه است.
مثال: مولف سفرنامه، ناصر خسرو، لقب «حجت» داشت.
شیخ الرئيس، ابوعلی سینا، کتاب شفا را نوشت
* در این قبیل موارد همیشه اسم دومی بدل است، یعنی اگر جای اسمها عوض شود باز هم دومی بدل است.
اگر ضمایر مشترک پس از ضمایر منفصل بیایند، بدل هستند مثل: من خویشتن اسیر کمند نظر شدم / من خودم می دانم / تو خودت گفتی!!
ضمایر مشترک عبارتند از: خود، خویش، خویشتن
ضمایر منفصل عبارتند از: من، تو، او، ما، شما، ایشان
٣- تکرار: اگر واژه ای برای تأکید دوبار تکرار شود، دومی را تکرار می نامند.
سعید آمد سعید / گلستان را خواندم گلستا