1- حرف ربط
دو جمله غیر مستقل را به هم ربط می دهند عبارتند از: اگر، وقتی که، زمانی که، بس که، با وجود این، به هر حال، با آنکه، چون، که، زیرا، همان که، تا اینکه، به شرط آن که، بلکه، بنابراین، به هر حال، چنانکه، چون که، چنانچه، چندان که و ...
جمله ای که حرف ربط قبل از آن باید به آن جمله پیرو می گویند و جمله ای که مفهوم اصلی را در بر دارد به آن پایه می گویند، اگر چه گاهی اوقات حرف ربط از جمله حذف می شود که در شناخت جمله باید آن حرف ظاهر شود. مثال:
اگر باران نبارد، خشک سالی می شود بیا برویم بیا تا برویم
حرف ربط پیرو پایه پایه پیرو
یاد آوری: «تا» انواع گوناگون دارد.
الف) حرف ربط: به معنی اینکه: بیا تا برویم
ب) حرف اضافه: هرگاه فاصله زمان یا مکان را باز گو کند: از اصفهان تا تهران چهار صد کیلومتر راه است.
ج) صوت یا شبه جمله: هر گاه به معنی مبادا باشد.
تا نه تصور کنی که از تو صبورم.
«که» گاهی به معنی زیرا می آید: حرف، ربط است.
«که» گاهی به معنی از می آید: حرف اضافه است.
به تمنای گوشت مردن به که تقاضای زشت قصّابان.
2- حروف هسپایگی:
که بین دو جمله ی هم پایه آورده می شود. عبارتند از: اما، ولی، وليكن، لكن، و، یا.
من به مدرسه رفتم ولی او نیامد حرف هم پایه
«و» گاهی اوقات حالیه می باشد که حرف ربط است و به معنی «در حالی که» است.
این بدان قدر است که عالمی بزرگ تصنیفی می کند در علمی و فرزندی دارد یکساله
حرف زبط. در حالی که.
«و» گاهی اوقات عطف می باشد که بین کلمات، جز فعل می آید و نقش همانند کلمه قبل و بعد را که یکسان می باشد بیان می کند.
3- حرف اضافه:
بر دو دسته است:
الف) ساده
ب) مركب
کلماتی هستند که قبل از اسم آورده و نقش متممی به اسم می دهند. مثل: از، به، با، در، بدون، بر، برای، بهر، بی، تا، چون (اگر به معنی مثل و مانند باشد)، مانند، غير، مثل، إلى، توسط.
به حروف اضافه مركب:
از بهر، به جهت، از برای، بوسیله ی، غیر از، در برابر، در قبال، در میان، از جمله ی، در خصوص
یاد آوری:
«را» اگر به معنی «برای» و «به» بیاید حرف اضافه است.
غلام را گفتم
به
منت خدای را عزوجل
برای