صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

ریشه و شاخه های فلسفه

پاسخ تایید شده
2 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | ریشه و شاخه های فلسفه
bookmark_border یازدهم انسانی
book فلسفه (1)
bookmarks فصل 2 : ریشه و شاخه های فلسفه
2 ماه قبل
0

 

ریشه و شاخه های فلسفه

از این بخش فلسفه در صدد بحث و بررسی اصل و حقیقت وجود و مسائل پیرامون آن است.

فیلسوفان تلاش میکنند قوانین و احکامی که مربوط به خود هستی و وجود است به دست آورند

مثلا بدانند که آیا در هستی قانون علیت جاری است یا نه.

از آنجا که معرفت به وجود،فرع بر امکان شناخت آن است،انان میخواهند توانایی انسان در شناخت هستی راهم بررسی کنند و بدانند بشر چگونه و با چه ابزاری میتواند به شناخت هستی بپردازد؛مثلا میخواهند بدانند که آیا انسان میتواند قانون علیت را دریابد و به وجود چنین قانونی در جهان مطمئن باشد؟

بخش اصلی ریشه و فلسفه را به دو بخش تقسیم میکنیم:

۱ هستی شناسی که درباره قوانین و احکام کلی و عام حاکم بر هستی و وجود بحث میکند.

۲معرفت شناسی که توانایی انسان در شناخت هستی را مورد مطالعه قرار می دهد.

(پاورقی کتاب:فلسفه که علم درباره هستی است ، در حقیقت همان وجود شناسی است و معرفت و علم به عنوان یکی از اقسام هستی ، در داخل همان وجود شناسی قرار میگیرد.اما به علت مباحث فراوانی که در معرفت شناسی هست، این بخش توسعۀ فراوانی یافته و امروزه با عنوان مستقل معرفت شناسی مورد بحث قرار میگیرد.)

 

شاخه های فلسفه

شاخه های دانش فلسفه ، آن دسته از دانش های فلسفی هستند که قوانین بنیادی وجودشناسی و معرفت شناسی را به محدوده های خاص منتقل می سازند و قوانین بنیادی آن محدودۀ از وجود را بیان میکنند.

به طور مثال،اگر کسی در وجود شناسی پذیرفته شده باشد که (وجود بر دو قسم مادی و محد از ماده است) چنین کسی در انسان شناسی فلسفی خود میتواند بگوید که (انسان) نیز دارای دو بعد مادی و مجرد است . حال، کسانی که معتقد باشند انسان دارای این دو بعد است، در علم روان شناسی به بعد مجرد او هم میپردازند و جایگاه آن را در رفتار و تربیت نشان میدهند.

با تامل فیلسوفانه در حوزه های مانند اخلاق، دین،تاریخ و طبیعت شاخه های از فلسفه مانند فلسفۀ اخلاق،فلسفۀ دین،فلسفۀ تاریخ و فلسفه طبیعت شکل میگیرد. امروز دامنۀ این فلسفه ها بسیار توسعه یافته و هر رشته علمی، دارای شاخه ای از فلسفه نیز هست ، مانند فلسفه فرهنگ، فلسفۀ تکنولوژی و فلسفۀ حقوق.

این قبیل شاخه های فلسفه را (فلسفه های مضاف) می نامند؛زیرا کلمه ی فلسفه به کلمه ای که نام آن دانش یا موضوع خاص است ، اضافه شده است؛مانند (فلسفه فیزیک) که به کلمۀ (فیزیک) اضافه شد.

1 فلسفه های مضاف و علوم

مبانی و زیر بناهای علوم در فلسفه های مضاف قرار دارند و آنچه در فلسفه های مضاف پذیرفته شود،اساس و شالودۀ نظریات در علوم قرار میگیرد.

2 فلسفه علوم اجتماعی:

فلسفه علوم اجتماعی،یکی از شاخه های مهم فلسفه است.

یکی از مسائل مورد توجه در این شاخه از فلسفه این است که آیا جامعه اصالت و اهمیت دارد یا فرد؟(مبحث بعدی)


سایر مباحث این فصل