در این بخش به ویژگی هایی اشاره می کنیم که یک فرهنگ را لایق و شایسته جهانی شدن به گونه مطلوب و عالی می کند.
فرهنگی که : عقاید و ارزش های آن عام )عمومی و همگانی( و جهانشمول باشد .
)یعنی اینکه : عقاید و ارزش های آن راجع به تمام انسانها و جوامع باشد؛ به درد تمامی مردم جهان بخورد. نه اینکه فقط مربوط به منطقه یا قوم و گروه خاصی باشد(
فرهنگی که :(به برخی حقایق و اصول مطلق قائل باشد . )همه چیز را نسبی و تفسیر پذیر فرض نکند(
(حقایق و اصولی مانند عدالت – آزادی- معنویت -انسانیت و ..... که مطلق و قطعی بوده و درهمه جا می بابست رعایت شوند.)فرازمانی و فرامکانی هستند.(حقایق و اصولی که از طریق آنها می توان عقاید و ارزش های دیگر را ارزیابی کرد و از ارزش های حق دفاع کرد.(
فرهنگی که : از ارزش جهانشمول معنویت برخوردار باشد .
تا بتواند به نیازهای ابدی و معنوی انسانها پاسخ داده و از دچار شدن انسانها به بحران های روحی و روانی جلوگیری کند.
)منظور از جهانشمول بودن این است که شامل تمام جهانیان باشد .برای تمام افراد جهان مفید باشد- به درد تمامی جهانیان بخورد(
فرهنگی که :از ارزش جهانشمول عدالت برخوردار باشد .
برای اینکه بتواند مانع قطبی شدن جهان و بهره کشی ظالمانه برخی از برخی دیگر شوند/ برای اینکه بتواند مانع پایمال شدن حقوق انسانها شود و از تفرقه میان جوامع و تباه شدن منابع و امکانات پیشگیری نماید.
فرهنگی که : بر حریت و آزادی انسان ها تاکید کند .
تا بتواند موجب رهایی انسان ها از قید و بندهایی شود که مانع رسیدن آنها به کمال و حقوق انسانی شان شده و زمینه ظلم را بر او فراهم می سازند.
فرهنگی که : از عقلانیت برخوردار باشد. عقلانیت در دو سطح :
عقلانیتی که پاسخگوی پرسش های بنیادین بشر درباره انسان و جهان باشد.
( عقلانیتی که پاسخگوی پرسش های هستی شناسانه – انسان شناسانه و معرفت شناسانه باشد .)
فرهنگی که فاقد این نوع عقلانیت باشد؛ نمی تواند از هویت خود دفاع کند .
عقلانیتی که پاسخگوی پرسش ها و نیازهای متغیر و روزمره انسانها باشد .
( پرسش ها و نیازهایی که در شرایط مختلف زمانی و مکانی تغییر می کنند.)
فرهنگ جهانی مطلوب می بایست بتواند بر اساس عقاید و ارزش های بنیادین خود به این نیازها و پرسش های متغیر (تغییر کننده)پاسخ دهد.
فرهنگی که : بر آزادی انسانها تاکید کند.
فرهنگی که انسان را موجودی آزاد و مختار بداند. نه اینکه فرهنگی جبرگرا باشد.
فرهنگ هایی هستند که منکر نقش انسانها در تعیین سرنوشت خود هستند، این فرهنگ ها انسانها را به موجوداتی منفعل تبدیل کرده، قدرت مقاومت را از آنها می گیرند و از این طریق؛ زمینه نفوذ و سلطه دیگران بر آنها را فراهم می کنند.
بدین ترتیب فرهنگ جهانی ضمن تاکید بر اشتراکات و شباهت ها بر تفاوت ها و پذیرش و احترام به تفاوت ها نیز تاکید می کند.
مراسم حج است که هر ساله انسانهایی از ملت ها، اقوام و نژادهای مختلف در یک زمان و مکان دور هم جمع شده و در کنار هم و در صلح و صفا به ادای مراسم و مناسک مشترک می پردازند.
محمود کرمی/ زنجان/خدابنده