هنوز مدت زيادي از بازگشت مهاجران نگذشته بود که معلوم شد عين الدوله به آنان وعده دروغين داده و در پي آن است که با ايجاد اختلاف در ميان آنان و دستگيري، تبعيد و زنداني کردن رهبران قيام، جلوي حرکت هاي انقلابي ديگر را بگيرد. آيت اللّه طباطبايي چند بار به مظفّرالدين شاه نامه نوشت و خواسته هاي مردم و بي اعتنايي عين الدوله را به او يادآور شد. امّا اين نامه ها يا به دست شاه نرسيد و يا به آنها توجه نکرد. در نتيجه شعله هاي قيام بارديگر افروخته شد و مردم به خاطر بي اعتنايي شاه دست به قيام زدند، در اين ميان، چند نفر مجروح شدند و طلبه اي به شهادت رسيد. اين حادثه، خشم مردم را برانگيخت و آنان جنازه آن طلبه را به مسجدي در مرکز شهر رساندند. عين الدوله به سخت گيري بيشتر پرداخت و تهران حالت حکومت نظامي به خود گرفت. عين الدوله از علما خواست که به خانه هايشان بروند تا خواسته هاي آنان عملي شود. امّا رهبران مردم، پس از بحث و تبادل نظر، تصميم گرفتند اين بار در اعتراض به اقدام هاي دولت، به شهر مقدس قم مهاجرت کنند. اين مهاجرت که گسترده تر از مهاجرت قبل بود، به (مهاجرت کبري) معروف شد.
تهیه کننده: ماندانا فرهمند