شامل جوامع روستایی/شهری/عشایری/اجتماعی/اقشار و گروه های مختلف اجتماعی/محلات اجتماعی و ........می شوند. هرکدام از آنها فرهنگ ( باورها- ارزش ها- هنجارها- سنت ها- آداب و رسوم و شیوه زندگی ...)خاص خود را دارند.
لذا زندگی در هر کدام از آنها؛ منابع و قواعد معینی را برای کنشگری ما تعیین می کنند.
بنابراین بسته به اینکه در کدام اجتماع انسانی؛ به عبارت دیگر؛ در کدام کشور اشهر/ روستا/در کدام محله/ قشر /طبقه يا گروه اجتماعی زندگی کنیم.
کنشگری ما منابع معینی خواهد داشت و تحت تاثیر قواعد و ضوابط مشخصی خواهد بود.
( سبک یا شیوه زندگی مشخصی خواهیم داشت)
شیوه زندگی شامل: شیوه تغذیه/ شیوه گذران اوقات فراغت/ شیوه پوشش/ شیوه روابط اجتماعی و.... می باشد.
که تحت تاثیر منابع و قواعد اجتماعی (ساختارهای اجتماعی) می باشد.
بدین ترتیب کنشگری ما تحت الشعاع و تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی خواهد بود.
اما نکته مهم اینجاست که شاید به نظر برسد که ساختارهای اجتماعی بیشتر محدود کننده کنش های ما هستند و قدرت کنشگری ما را مقید می سازند. در حالیکه این فقط یک روی سکه است. درست است که ساختارهای اجتماعی محدودکننده آزادی کنشگران هستند. اما در عین حال همین ساختارهای اجتماعی بشدت توانایی بخش هم هستند. به گونه ای که اگر این ساختارها نباشند. قدرت کنشگری انسان در خلاء مانده و به هیچ روی به کنش های معنی دار و نتیجه بخش نمی انجامند.
مثال
کنشگرانی مانند کریس رونالدو يا لیونل مسی را در نظر بگیرید. این کنشگران اجتماعی يا بازیکنان فوتبال ماهر. مهارت بسیار بالایی در بازی با توپ دارند. اما چه چیزی باعث می شود که این افراد بتوانند مهارت بالای خود را عملیاتی کنند. اگر ورزشی بنام فوتبال با منابع معین (شامل : ورزشگاها- چمن مناسب- کنفدراسیون فیفا و ...) يا قواعد معین (شامل : قواعد داوری- قواعد مربوط به زمان بازی- قواعد تاکتیکی و ...) وجود نداشت؛ آیا امکان اين بود که امروزه نوابغی مثل مسی و رونالدو را داشته باشیم. بنابراین خلق و پیدایش نوابغی چون مسی و روناندو ناشی از دوعامل است.
مهارت و هوش فوتبالی آنها یا همان قدرت کنشگری آنها.
منابع و قواعد بازی فوتبال که موجب می شود مهارت های این بازیکنان امکان عملیاتی شدن را داشته باشد.
تهیه کننده: محمود کرمی