افراد در موقعیت های گوناگون با پرسش «کیستی؟» مواجه می شوند یا از خودشان می پرسند «براستی من کیستم؟»
آنچه در پاسخ به پرسش کیستی گفته می شود و با آن هر شخص از افراد دیگر متمایز می گردد «هویت» فرد را تشکیل می دهد.
آیا هویتمان را خودمان می سازیم؟ در پاسخ به این سوال مهم باید گفت
الف ما در شکل گیری بعضی ویژگیهای هویتی مانند مکان یا زمان تولد یا دختر یا پسر بودن نقشی نداریم پس این بخش از هویت ما «انتسابی» می باشد.
ب بسیاری از ویژگی های هویتی مانند صفات اخلاقی و روانی را خودمان شکل می دهیم یا در شکل گیری آنها نقش و سهم زیادی داریم، پس این بخش از هویت ما «اکتسابی» است.
هویت دارای دو بعد فردی و اجتماعی است. هویت فردی نیز شامل دو بعد جسمانی و نفسانی است بنابراین هویت انسان سه بعد دارد که عبارتند از:
۱- بعد جسمانی «بدن»
۲- بعد نفسانی «نفس و ویژگی های اخلاقی و روانی»
۳- بعد اجتماعی «نقش ها و عضویت فرد در جامعه»
1 سه بعد هویت ما از یکدیگر جدا نیستند بلکه با هم تعامل یا ارتباط متقابل و دو سویه دارند و بر یکدیگر اثر می گذارند.
2 هویت هر جامعه ایی بر اساس عقاید، آرمان ها و ارزش های آن جامعه شکل می گیرد و قواعد، هنجارها و نمادهای آن متناسب با عقاید، آرمان ها و ارزش ها سازمان می یابند. بنابراین هویت اجتماعی هر فرد، درون یک جامعه و بر اساس عقاید و ارزش های آن شکل می گیرد
مثال
۱ در جامعه قبیله ای، هویت اجتماعی افراد اغلب بر اساس جایگاه آنها در قبیله مشخص می شود.
۲ مثال دیگر اینکه در جامعه سرمایه داری، هویت اجتماعی افراد بیشتر به دارایی و توان اقتصادی آنها وابسته است.
۳ مثال سوم اینکه در جامعه دینی، هویت اجتماعی افراد بر اساس عقاید و ارزش هایی تعیین می شود که آن دین محترم می شمارد. مثلا اسلام هویت افراد را با «تقوا» «عدالت» «علم» ارزیابی می کند.