درسنامه کامل زبان انگلیسی (3) فصل 2 Look it Up
تعداد بازدید : 3.76Mخلاصه نکات زبان انگلیسی (3) فصل 2 Look it Up - درسنامه شب امتحان زبان انگلیسی (3) فصل 2 Look it Up - جزوه شب امتحان زبان انگلیسی (3) نوبت اول فصل 2 Look it Up
معنی واژگان درس «Look it Up»
معنی واژگان درس
abbreviation | علامت اختصاری |
access | 1-دسترسی داشتن به 2-دسترسی |
achieve | دست یافتن به ، رسیدن به |
advanced | پیشرفته |
aid | کمک ، وسیله کمکی |
allow | اجازه دادن به |
although | گرچه، اگرچه |
anthill | تپه مورچه ،لانه مورچه |
app | برنامه کاربردی |
arrange | مرتب کردن |
arrangement | ترتیب ،آرایش |
astronaut | فضانورد |
average | 1-میانگین 2-حدوسط |
bilingual | دوزبانه |
carbon | کربن |
circle | دور.....خط کشیدن |
collocation | با هم آوایی ، ترکیب ،همنشینی |
combination | ترکیب |
communicative | خوش مشرب ، خوش صحبت |
compare | مقایسه کردن |
compile | تالیف کردن |
complete | 1-کامل کردن 2-کامل |
confusing | گیج کننده |
connection | ارتباط ، اتصال |
contain | حاوی ... بودن ،شامل...بودن |
convert | تبدیل کردن ، تغییر دادن |
crowded | شلوغ |
database | پایگاه اطلاعاتی |
definition | تعریف |
design | طراحی کردن |
directly | مستقیما |
disconnect | قطع کردن ، از هم جدا کردن |
disconnection | جدایی ، قطع |
effectively | به طور موثری |
elementary | مقدماتی ،ابتدایی |
endanger | به خطرانداختن،درمعرض خطرقراردادن |
enter | وارد شدن |
entry | (فرهنگ لغت) مدخل، ورودی |
essential | لازم ،ضروری |
exact | دقیق |
expand | گسترش دادن ،افزایش دادن |
far away |
خیلی دور |
fat | 1-روغن،چربی 2-چاق |
figure out | فهمیدن ، محاسبه کردن |
final | پایانی ، آخر |
floor | کف ، زمین |
freshwater | آب شیرین |
generally | به طور کلی ،معمولا |
guide | راهنما |
guy | آدم ، مرد |
host | 1-مقدار،تعداد زیادی 2-میزبان |
identify | تشخیص دادن ، شناسایی کردن |
immediate | فورا ، بلافاصله |
incomprehensible | غیر قابل فهم |
increasingly | به طور فزاینده ای ، بیشتر و بیشتر |
infection | عفونت، بیماری عفونی |
inner | داخلی ، درونی |
insect | حشره |
intermediate | متوسط |
introduction | مقدمه |
invisible | نامرئی |
issue | موضوع ، مسئله |
jump into | 1-پریدن 2-بلافاصله اقدام کردن |
level | سطح |
list | 1-فهرست 2-فهرست کردن |
look up | پیدا کردن (لغت در دیکشنری) |
magnet | آهن ربا ، مغناطیس |
magnifying glass | ذره بین |
middle | 1-میانی 2-وسط |
monolingual | یک زبانه |
ocean | اقیانوس |
offer | 1-ارائه کردن 2-پیشنهاد کردن |
order | ترتیب ، نظم دادن ، دستور دادن |
origin | منشا، ماخذ ، مبدا |
ostrich | شترمرغ |
pattern | الگو ، نمودار |
PC | کامپیوتر شخصی |
plus | به علاوه ، علاوه بر |
1-جیب 2-جیبی،کوچک | |
pollution | آلودگی |
primarily | عمدتا، اساسا |
provide | فراهم کردن ، تهیه کردن |
purpose | قصد ، هدف |
recommend | توصیه کردن ، پیشنهاد کردن |
saltwater | آب شور |
search | جست و جو |
site | وب سایت |
snake | مار |
spelling | املا |
stand | دکه ،کیوسک روزنامه فروشی |
stand for | مخفف .... بودن |
suffer | رنج کشیدن ، ناراحتی کشیدن |
superhuman | فوق بشری |
support | تامین کردن ، حمایت کردن از |
suppose | فکر کردن، فرض کردن |
surround | دور... را گرفتن ، احاطه کردن |
sweet | شیرین |
symbol | نشانه ، علامت |
term | کلمه ، وازه ، اصطلاح ، دوره |
thinking | فکری ، فکر |
throughout | در سرتاسر ، در تمام |
thus | بنابراین ، در نتیجه |
top | 1-بالا 2-نو،قله |
transmit | فرستادن ، انتقال دادن |
treasure | گنجینه ، گنج |
two-page | دو صفحه ای |
unchangeable | تغییر ناپذیر |
unexpectedly | به طور غیرمنتظره ای، ناگهان |
unsuccessfully | بدون موفقیت |
unsystematically | بدون هیچ نظمی |
user | کاربر (کامپیوتر) |
vibration | لرزش ، ارتعاش |
watcher | ناظر ، تماشاگر |
web browser | جست وجوگر وب |
whereas | درصورتی که، در حالی که |
wherever | هرجا(که) ، هر کجا (که) |
widely | 1-بسیار 2-به طور گسترده ای |
wing | بال |
wisely | خردمندانه ، عاقلانه |
wonder | تعجب کردن ، از خود پرسیدن |
واژگان کتاب کار
abbreviation | علامت اختصاری |
being | موجود ، مخلوق |
living being | موجود زنده |
Biography | زندگی نامه |
bite | 1-گاز،نیش 2-گزیدن،نیش زدن |
colony | گروه جمعیت ،جماعت |
commercial | 1-تجاری 2-اقتصادی |
drought | خشکسالی |
expression | عبارت ، اصطلاح ، حالت |
find out | فهمیدن ، پی بردن |
generate | به وجودآوردن ، تولید کردن |
huge | خیلی بزرگ ، عظیم |
organize | 1-مرتب کردن 2-سازماندهی کردن |
painful | دردناک ،ناراحت کننده |
pajamas | پیژامه،زیرشلواری |
part of speech | نوع کلمه |
passenger | مسافر |
reproduce | تولید مثل کردن |
resource | منبع ، سرچشمه |
scale | مقیاس ، میزان |
scavenger | زباله گرد |
technical | فنی ، تخصصی |
volume | جلد ، حجم |
waterway | کانال، آبراهه ،راه آبی |
wingless | بی بال ، بدون بال |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
- گام به گام تمامی دروس پایه (3)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)
واژگان مترادف درس «Look it Up»
واژگان مترادف درس
achieve | get , reach ,gain | رسیدن به، دست یافتن به |
a host of | a lot of | مقدار زیادی، تعداد زیادی |
aid | help | کمک |
allow | let | اجازه دادن |
convert | change | تغییر دادن، تبدیل کردن |
communicative | talkative | پر حرف، خوش صحبت |
complete | whole , entire | کامل، تمام |
crowded | full , busy | شلوغ |
elementary | simple , basic | ساده، ابتدایی |
endanger | risk | به خطر انداختن |
essential | important , necessary | مهم، ضروری |
expand | develop,increase | گسترش دادن ،افزایش دادن |
figure out | understand , find | فهمیدن |
final | last , end | آخر |
generally | usually; mostly ,largely | به طور کلی ، معمولا |
guy | man , person | مرد، آدم |
immediately | at once | فورا |
increasingly | more and more | بیشتر و بیشتر |
inner | inside | داخلی، درونی |
intermediate | average , middle | متوسط |
issue | subject , topic , problem | موضوع، مسئله |
primarily | mostly , largely | عمدتا |
purpose | goal | هدف |
recommend | suggest , advise | پیشنهاد کردن |
section | part , piece , area | بخش |
several | some, various | چندین، چند |
single | alone , one | تک و تنها |
support | help | کمک کردن به، پشتیبانی کردن از |
suppose | think , guess , believe , imagine | فکر کردن |
thus | so , therefore | بنابراین |
transmit | send | انتقال دادن |
whereas | while | در حالی که |
جزوات جامع پایه (3)
جزوه جامع زبان انگلیسی (3) فصل 1 Sense of Appreciation
جزوه جامع زبان انگلیسی (3) فصل 2 Look it Up
جزوه جامع زبان انگلیسی (3) فصل 3 Renewable Energy
قواعد درس «Look it Up» ضمایر موصولی
ضمیر موصولی(Relative pronouns)
ضمیر موصولی: ضمیری است که اولا به جای یک اسم یا ضمیر قرار می گیرد و ثانیا دو جمله را به هم وصل می کند . ضمایر موصولی را معمولا (که) ترجمه می کنیم.
این ضمیر موصولی در مورد انسان هم در حالت فاعلی و هم در حالت مفعولی کاربرد دارد.
ضمیر موصولی (whom) :
این ضمیر موصولی در مورد انسان فقط در حالت مفعولی کاربرد دارد .
ضمیر موصولی(which) :
این ضمیر موصولی در مورد غیر انسان هم در حالت فاعلی و هم در حالت مفعولی کاربرد دارد.
ضمیر موصولی (that):
این ضمیر موصولی در مورد انسان و غیر انسان هم در حالت فاعلی و هم در حالت مفعولی کاربرد دارد.
در واقع این ضمیر را می توان معمولابه جای (which-who-whom)استفاده کرد.
ضمیر موصولی (whose):
این ضمیر موصولی مالکیت را نشان می دهد در واقع می گوید که اسم قبل از آن مالک اسم بعد ازآن می باشد.
ضمیر موصولی (where):
این ضمیر موصولی نشان می دهد که در مکان قبل از آن کاری انجام شده است .
می توان به جای (where) از (+whichحرف اضافه) یا (حرف اضافه+ which) استفاده کرد.
1 قبل از ضمیر موصولی (that) حرف اضافه یا ویرگول قرار نمی گیرد.
2 قبل یا بعد از ضمیر موصولی(where)حرف اضافه قرار نمی گیرد.
3 اگر بعد از ضمایر موصولی فاعل قرار گیرد ، ضمیر موصولی در حالت مفعولی می باشد و می توانیم بدون هیچ تغییری ضمیر موصولی را حذف کنیم.
4 هرگاه ضمایر موصولی به جای یک اسم یا یک ضمیر قرار گیرند،به خاطر داشته باشید که آن ضمیر یا اسم حتما باید از جمله حذف شود.
قواعد درس «Look it Up» بند موصولی
بند موصولی (Relative Clause)
هرگاه بخواهیم اسمی را توصیف کنیم از صفت استفاده می نمائیم.
حال اگر اسمی را با یک جمله که با یک ضمیر موصولی آغاز می شود توصیف کنیم ،به ان بند موصولی(Relative Clause) گویند.
همانطور که قبلا ذکر شد، اگر بعد از ضمایر موصولی فاعل قرار گرفته باشد ، جمله در حالت مفعولی است و می توان ضمیر موصولی را بدون هیچ تغییری حذف کرد .
اگر بعد از ضمیر موصولی(who-which-that)فعل قرار بگیرد ،جمله در حالت فاعلی می باشد و نمی توان ضمیر موصولی را بدون تغییر جمله حذف کرد.
هرگاه بخواهیم ضمیر موصولی را در حالت فاعلی حذف کنیم باید به صورت زیر عمل کنیم.
حالت اول: اگر بعد از ضمیر موصولی فعل (to be)باشد، ضمیر موصولی و فعل (to be)را حذف می کنیم و تغییری در جمله ایجاد نمی کنیم.
حالت دوم : اگر بعد از ضمیر موصولی فعل(to be)نباشد ، ضمیر موصولی را حذف می کنیم و فعل بعد از آن را به صورت(ing)دار می نویسیم.
- آنچه که بعد از حذف ضمیر موصولی در حالت فاعلی از بند موصولی باقی می ماند را عبارت وصفی یا(adjective phrase)گویند.
- برای تعریف یک کلمه می توانیم از بند موصولی استفاده کنیم.
A baker is a person who sells bread.
A mosque is a place in which we pray.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
- گام به گام تمامی دروس پایه (3)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)
قواعد درس «Look it Up» جمله شرطی (نوع دوم)
Conditional sentence (Type П )
همانطور که در سال یازدهم توضیح دادیم ،جمله شرطی جمله ای است که خود از دو جمله ی شرط وجواب شرط تشکیل شده است . درابتدای جمله شرط از کلمات شرط مثل(unless-if )استفاده می شود .
اگر جمله شرطی با if شروع شود ،در انتهای جمله اول به یک ویرگول نیاز است.
شرطی نوع اول : به این شرط که به آن شرطی ممکن الوقوع هم می گویند . امکان و شرط فعل در زمان آینده می باشد . در شرطی نوع اول در جمله ی شرط از زمان حال ساده و در جواب شرط از آینده ساده استفاده می شود.
شرطی نوع دوم: به این شرطی (حال غیر ممکن) یا غیر واقعی هم می گویند . چراکه امکان وقوع فعل در زمان حال غیر ممکن است .
If I were you, I would study hard.
اگر جای تو بودم سخت مطالعه می کردم.
این جمله نشان می دهد که من به جای شما نمی توانم باشم و بنابراین سخت هم مطالعه نمی کنم.
ساختار های جمله ی شرطی نوع دوم اینگونه است :
- گذشته ساده اینگونه ساخته می شود ;اگر فعل باقاعده باشد به آن ( ed) اضافه می کنیم و اگر بی قاعده باشد گذشته آن را باید حذف کنیم.
آینده در گذشته ساده هم اینگونه ساخته می شود:
(would/could/might+ ( شکل ساده فعل
- در شرطی نوع دوم برای تمام ضمایر (چه مفرد- چه جمع )می توانیم از were استفاده کنیم.
If he were rich, he could help his parents.
- یادتان باشد که برای سئوالی کردن جمله های شرطی ، از افعال موجود در جواب شرط برای سوال کردن استفاده می کنیم .
Will you buy a car if you had enough money?
Could he drive your car if you let him?
- در واقع مفهوم شرطی نوع دوم عکس واقعیت است در زمان حال.
جزوات جامع پایه (3)
جزوه جامع زبان انگلیسی (3) فصل 1 Sense of Appreciation
جزوه جامع زبان انگلیسی (3) فصل 2 Look it Up
جزوه جامع زبان انگلیسی (3) فصل 3 Renewable Energy
قواعد درس «Look it Up» پسوند ها و پیشوند ها
پسوند ها و پیشوند ها (Prefixes and suffixes)
اگرشما با برخی از پیشوندها و پسوندها آشنایی پیدا کنید و کاربرد انها را بدانید می توانید بر معلومات واژگانی خود بیفزایید.
:Prefixes
پیشوندها حرف یا حروفی هستند که قبل از یک واژه قرار می گیرند و لغت را از نظر معنایی تغییر می دهند . پیشوندها معمولا واژه را از نظر دستوری تغییر نمی دهند یعنی اگر اسم باشد اسم باقی می ماند، اگر صفت باشد صفت باقی می ماند.
مثال
(خوشحال) happy | (ناراحت) unhappy |
(بازی کردن) play | (دوباره بازی کردن) replay |
- تعداد پیشوند ها بسیار زیاد است (حدود 131)اما چندتا از مهم ترین آنها را به خاطر بسپارید . یادتان باشد اکثر پیشوندهایی که شما می شناسید از نوع متضاد ساز هستند.
- پیشوند های (anti-dis-in-il-im-ir-mis-non-un) متضاد ساز هستند.
mishear - nonsmoker- incorrect- antibody-……..
- پیشوند en فعل ساز است و over به معنی بیشتر از حد است.
enable- overweight
- پیشوند multi به معنی چند و mini به معنی کوچک و pre پیش از می باشد.
multimedia_ minibus _pre-university
- پیشوند re به معنی دوباره و mid به معنی وسط و auto به معنی خودکار است.
restart – midterm – automobile
:Suffixes
پسوندها حرف یا حروفی هستند که به آخر کلمه اضافه می شوند و کلمه را از نظر دستوری تغییر می دهند . یعنی اسم را به صفت ، صفت را به قید، فعل را به اسم و ..... تبدیل می کنند.
تعداد پسوندها بسیار زیاد است (حدود 90) اما شما سه گروه مهم آنها را به خاطر بسپارید .
1-پسوندهای اسم ساز:
مهم ترین این پسوند ها عبارتند از(ee-hood- tion - sion - ion - age- ian - ance -ence - er - or- ness - ment -ity –ist)
مثال
sickness -artist -permission-actor - marriage - historian- activity -farmer-station- protection- employeegovernment- guidance -reference - childhood
2-پسوند های صفت ساز :
مهم ترین این پسوند ها عبارتند از (y - ful –able – ed- ing - ical – less - ive -al –ous)
مثال
rainy – powerful – countable – tired – boring -hopeless - chemical – protective – practical – dangerous
3-پسوند قید ساز:
با اضافه کردن ly به بعضی از صفات ساده می توانیم قید حالت بسازیم که فعل را توصیف می کند.
مثال
slowly – carelessly – sadly
- اگر صفتی ly داشته باشد با قرار دادن آن در قاعده زیر می توانیم قید بسازیم.
In a……….way(manner)
مثال
In a lovely way – in a friendly way
واژگان متضاد درس «Look it Up»
واژگان متضاد
واژه | معنی | واژه متضاد |
few | تعداد کمی | a host of |
quiet | ساکت | communicative |
incomplete | ناتمام | complete |
clear | واضح | confusing |
advanced | پیشرفته | elementary |
protect | محافظت کردن از | endanger |
save ,take care of | مواظبت کردن از | endanger |
go , leave | ترک کردن، رفتن | enter |
decrease , reduce | کاهش دادن | expand |
first , beginning | اول | final |
later | بعدا | immediately |
clear | روشن، واضح | incomprehensible |
less | کم تر | increasingly |
outside | بیرونی | inner |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
- گام به گام تمامی دروس پایه (3)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)