نمونه سوالات تستی فصل 13 فارسی نهم همراه با جواب تشریحی

نیما یوشیج

پروین اعتصامی

قیصر امین پور

سهراب سپهری

واژه وندی

وابسته پیشین

واژه مرکب

قید تکرار

جهان

جان

خرقه

خاموش 

امان، مؤمن، ایمان

نجات، ناجی، منجی

ترخیص، رخصت، مرخص

غنی، اغنیا، غنیمت

نهاد، نهاد، متمم، مفعول

مفعول، نهاد، مضاف‌الیه، مفعول

مفعول، مضاف‌الیه، مضاف‌الیه، نهاد

مفعول، مفعول، نهاد، نهاد

به لطفم بخوان و مران از درم / ندارد به‌جز آستانت سرم

طمع دار سود و بترس از زیان / که بی‌بهره، باشند فارغ زیان

بغرّید بر من که عقلت کجاست؟ / چو دانی و پرسی سؤالت خطاست

دالارم در بَر، دلارام جوی / لب از تشنگی خشک، بر طَرْف جوی

اسم

صفت

فعل

قید

گلزار ز عیش لاله باران شد / سلطان زمین و آسمان آمد (فصل بهار و زمان شادی گل‌ها رسیده است)

چو خواهی که نامت بود جاودان / مکن نام نیک بزرگان نهان (پنهان کردن نام بزرگان موجب جاودانگی ماست)

آینه چون نقش تو بنمود راست / خودشکن آیینه شکستن خطاست (دانستن خوبی‌های خود سبب خودخواهی می‌شود)

اگر بماند دشمن از هر سو / خانه‌هامان تنگ خواهد شد / ناممان در دفتر تاریخ کوچک و کم‌رنگ خواهد شد. (با اشغال سرزمین‌مان بی‌خانمان و بی‌اعتبار می‌شویم)

آسمان از شوق دف می‌زند / شط خرمشهر کف می‌زند (تشخیص – جناس)

یوسف گم‌ گشته باز آید به کنعان غم مخور / کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور (تلمیح - کنایه)

نام تو رخصت رویش است و طراوت / زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند (مراعات‌نظیر – تشخیص)

گر تکبر می‌کنی با خواجگان سفله کن / ور تواضع می‌کنی با مردم درویش کن (تلمیح - تضاد)

نام تو رخصت رویش است و تراوت / زین سبب، برگ و باران تو را می‌شناسند

اینک ای خوب! فصل قریبی سرآمد / چون تمام غریبان تو را می‌شناسند

خاموش مباش زیر این خرقع / بر جان جھان، دوباره جان آمد

آماده امر و نھی و فرمان باش / ھُشدار، که منجی جھان آمد

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد / مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد

راستی را کس نمی‌داند که در فصل بهار / از کجا گردد پدیدار این همه نقش و نگار

طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق / تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش

اگر پرهای طاووس را به پارچه‌های پوشیدنی همانند سازی چون پارچه‌های زیبای پرنقش و نگار است.

پنج

چهار

سه

دو

محمود شبستری

رهی معیری

امام خمینی (ره)

فدایی مازندرانی

شعر میلاد گل اثر سعدی است.

رابعه عدویه از زنانِ عارف قرنِ دوم هجری است.

مخزن الاسرار، اثر نظامی گنجه‌ای، به نظم است.

کتاب چهارمقاله، اثر نظامی عروضی، به نثر است.

پیوند با احساسات لطیف انسانی

شرح جزئیات و ویژگی‌های پدیده‌ها

ایجاد شادابی و بشارت در شنونده

ایجاد روح دلاوری و شجاعت در شنونده

قافیه: ساخت، آمد – ردیف: رفت، پرداخت

قافیه: ندارد – ردیف: ساخت، پرداخت

قافیه: ساخت، پرداخت – ردیف: آمد، رفت

قافیه: ساخت، پرداخت – ردیف: این بیت ردیف ندارد

هی بیا با من، بران این خرس را / خرس را مگزین، مَهِل هم‌جنس را

نیست در ایام چیزی از وفا نایافت‌تر / کیمیا شد اهل، بل کز کیمیا نایافت‌تر

رخت تمنّای دل بر در عشّاق نه / تخت شهنشاه عشق بر سر آفاق نه

تا توانی می‌گریز از یار بد / یار بد بدتر بود از مار بد

عزیز مصر به‌رغم برادران غیور / ز قعر چاه درآمد به اوج ماه رسید. (کنایه – تضاد – جناس)

این طرف، ایرانیان تنها / این طرف تنها سلاح جنگ ایمان بود. (جناس – تکرار – کنایه)

چون سگ اصحاب کهف آن خرس زار / شد ملازم در پی آن بردبار (تلمیح – تشبیه – تکرار)

پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی / ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند. (تضاد – تشخیص – تناسب)

الف – ج

ب

الف

ج

دلی کز عشق او دیوانه گردد / وجودش با عدم هم خانه گردد

کسی کو بر وجود خود بلرزد / همان بهتر که در ویرانه گردد

رُخش شمع است عقل ار عقل دارد / ز نور شمع او دیوانه گردد

چو ماهی آشنا جوید در این بحر/ به کل ماهیان بیگانه گردد

میلاد گل و بهار جان آمد/ برخیز که عید می‌ کشان آمد

کاش من هم عبور تو را دیده بودم / کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند

چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد

جهان جمله فروغ روی حق دان / حق اندر وی ز پیدایی است پنهان