. علل عرضی
در پیدایش هر پدیده ممکن است چند عامل به صورت مجموعه و با همکاری یکدیگر مشارکت کنند؛ مثلاً برای رویش یک گل مجموعه ای از باغبان خاک، آب، نور و حرارت دست به دست هم میدهند و با مشارکت یکدیگر گل را پدید می آورند؛ یا مثلاً وقتی دو نفر دسته های یک گلدان بزرگ را میگیرند و جابه جا میکنند هر کدام از این دو نفر نیروی خاصی را وارد می کند که باعث جابه جایی گلدان میشود در هر دو مثال هر یک از این عوامل و عناصر اثر خاصی را، مستقل از دیگری اعمال میکند تا گل بروید یا گلدان جابه جا شود. این گونه علل را علل عرضی» می گویند. در علل عرضی هر عامل به طور مستقیم نقش خاصی را برعهده دارد که با نقش دیگری متفاوت است.
۲.علل طولی
: گاهی تأثیر چند عامل در پیدایش یک پدیده این گونه است که یک عامل در عامل می گذارد و عامل دوم در عامل سوم تأثیر میکند تا اثر عامل اول را به معلول منتقل کند. برای مثال، به هنگام نوشتن چند عامل در طول هم در انجام این کار دخالت دارند :
نفس یا روح که اراده نوشتن می کند؛
ساختار عصبی بدن که با ارادۀ نفس موجب حرکت دستمان می شود؛
دست که قلم را به حرکت در می آورد
؛ قلم که با حرکت خود در صفحه جملات را می نگارد.
کل کار نوشتن را به هر یک از این عوامل میتوان نسبت داد؛ بدین معنا که اگر هر یک از این عوامل نبود، عمل نوشتن ممکن نمی شد اما هر علتی به ترتیب علت بودن خود را از عامل بالاتر می گیرد. قلم می نویسد، اما حرکت آن ناشی از حرکت دست است حرکت دست به نوبه خود محصول کار دستگاه عصبی است. این کار هم ناشی از اراده ای است که برآمده از نفس شماست. این علت ها را «علل طولی» می گویند