عَیِّن الخَطأ:
لا يُقَدر المُتِكبر الجَبار أن يَزرَع بَذر الحِكْمة في قَلْبه : خود بزرگ بین ستمگر نمیتواند بذر حکمتی در قلب بکارد.
لأنّ القلب يُبنى من الصخور، ولكن هذه الحكمة: زيرا قلب از صخره ها ساخته میشود لیکن این حکمت،
تنبَت في قَلب المُتَواضع و تَعمُر فيه مُدة طَويلة: در قلب شخص فروتن میروید و در آن مدتی طولانی ماندگار می شود.
كأن التَواضع قَرين العَقل و التَكبُر دَليل الجَهل: گویی که تواضع همنشین عقل است و تکبیر نشانه جهل.
«الحکمة: حکمت» معرفه است ولی در این گزینه نکره ترجمه شده است، همچنین ضمیر در «قلبه» ترجمه نشده است، «المتکبر» معرفه است.