گام به گام نگارش صفحه 10 درس تماشاخانه نگارش پنجم
تعداد بازدید : 47.81Mپاسخ نگارش صفحه 10 نگارش پنجم
-گام به گام نگارش صفحه 10 درس تماشاخانه
-نگارش صفحه 10 درس 1
-1. با توجّه به تصویر، کارهای زیر را انجام دهید:
از تصویرها، موضوعی برای نوشتن انتخاب کنید.
درباره ی موضوعِ انتخاب شده، دو بند بنویسید.
موضوع اول: کوه و نشانه ای از خدا
از سفر کوه نوردی به تازگی برگشته بود. چون به این ورزش علاقه داشتم، سؤالاتی را از او پرسیدم. او این گونه پاسخ داد: وقتی شما به پای کوه می رسی، از عظمت کوه، لرزه بر اندامت می افتد و با خود می گویی خدایا تو چقدر بزرگی. از زلالی آب رودی که از آن جا می گذرد، شاد می شوی و به پاکی و زلالی آن غبطه می خوری. صدای شر شر آب تو را به سکوت وا می دارد، تا بتوانی دقیق تر به صدای خدا گوش کنی، سپس شروع به بالا رفتن از کوه می کنی. وقتی به نوک قله می رسی و زیر پای خود را می بینی، متوجّه می شوی که چقدر کوچک و ضعیفی و با خود می گویی خدایا به من رحم کن.
موضوع دوم: موجوداتی به نام کوه
کوه ها موجوداتی عجیب هستند. با اینکه به ظاهر زنده نیستند و رشد و نموّی ندارند و تنها بعد از سالیان سال به علت حرکات ورقه های سطح زمین، یا به واسطه فوران آتش نشانی خود را وسعت می دهند، اما انگار با زبان بی زبانی با طبیعت و همه موجودات زنده ی آن صحبت می کند.
با ما صحبت می کنند گویا که جاندار هستند. به تنهایی به آن جا قدم که گذاری، متوجه حضوری بس عجیب و سنگین می شوی. از لا به لای صخره هایش که می گذری، با خود می انگاری که سالیان سال چطور به این سطح تعالی و راسخی قدم گذارده است. و آنجاست که می خواهی از ته دل فریاد زنی، من هم هستم، منی که چون فرهاد کوه کن، می خواهم همچون یک کوه سر سخت و ایستاده تا همیشه باشم.
موضوع سوم: پاییز فصل عاشقی
خنکای هوا که نوید به پایان رسیدن گرمای طاقت فرسای تابستان را به ما می دهد، مژده ی رسیدن رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای برگ های درختان سرتاسر کوچه ها را می دهد و انگار که زمین عاشق شده است. هنگامی که پاییز می شود، زمین، این رنگ های پر از زیبایی را بخاطر مهر و عطوفت فراوان خود به آدم ها هدیه می کند و به آنان می گوید که الان فصل عشق است و زمان عاشق شدن، زمان برگذاری محفل دوست داشتن و دوست داشته شدن است و نه اینکه اولین ماه پاییز مهر است و بایستی پاییز را با مهرورزی و عشق شروع کرد.
پاییز را با عشق شروع کنیم و آتش آن را دیوانه وار بیفزاییم تا گرمای حاصله از این مهر و عطوفت، سرمای زمستان رو به پیشش را بزداید!
موضوع چهارم: ماه مهر
مهر ماه، ماه عجیبی است. با خودش پاییز را می آورد و رنگ های پاییزی را. رنگ های زیبا و ستودنی اش را. قرمز، زرد، نارنجی، قهوه ای. با خودش برگ ریزان درختان را می آورد. انگار که دارند در مجلس عروس و دامادی شاباش پخش می کنند. و اما درختان سرسبز را نرم نرمک برای خواب زمستانی آماده می کند.
مهر ماه، ماه باز شدن مدارس و دانشگاه هاست. ماه دیدار دوستان قدیمی و پیدا کردن دوستان جدید. ماه شروع افزایش علم و ادب، ماه آداب آموزی و علم اندوزی.
2. یکی از صداهای زیر را در ذهنتان تجسم کنید و درباره ی آن یک بند بنویسید.
صدای آبشار
نمونه 1
صدای آبشار همچون صدای شور و هیجان جمعیت زیادی از بچه هاست، بچه هایی که از شور و اشتیاق فریاد خوشحالی و شادابی می زنند. بچه هایی که در چشمان آنان، صمیمیت و دوستی موج می زند.
نمونه 2
انگار که در فراسوی ذهنم جنگلی پر بیشه قرار دارد که در آن به آرامی قدم می زنم و صدای خش و خش برگ های زیر پایم در صدای عظیم این آبشار بزرگ گم می شود، آبشاری که می بینم انگار که از آسمان به زمین می ریزد، گویی آسمان درهای مهر خود را گشوده است و زمین تشنۀ آب را سیراب می نماید.
نمونه 3
در کور سوی مسیر غاری، نوری ضعیف بر دیواره های پر از خم و پیچ دیده می شود و صدایی ضعیف از جریانِ ...
جریانِ آب! آه خدا را شکر! راه نجاتی را فکر می کنم یافته ایم که در انتهای آن، آبشاری عظیم است که تن هایمان را شستشو داده و جان هایمان را تازه می کند. خدا را شکر!
صدای به هم خوردن برگها
نمونه 1
در شب تاریک، قدم زدن در مسیرهای جنگلی گاهی اوقات آدم را می ترساند. این صدای خش خش برگ ها که با برخورد پا بر روی آن صدایی ایجاد می شود و وزش باد که برگ های درختان را به حرکت در می آورد، آدمی را به یاد آن می اندازد که در سرزمین عجیب و غریبی قدم نهاده است که هر لحظه ممکن است اتفاقی غیر قابل تصور بوجود آید.
نمونه 2
باد که در روزهای بهاری در لا به لای درختان می وزد، صدای زیبایی را به راه می اندازد و از این صدای به هم خوردن برگ ها، ادم وادار می شود که کمی قدم به بیرون گذارد و در مسیر درختان حرکت کند و روحش را با نوازش بادی که می وزد، جلا بخشد.
نمونه 3
برگ ها از خود صدا تولید نمی کنند و هنگامی که بادی می وزد و یا هوایی به خاطر تغییرات لحظه ای فشار جا به جا می شود، برگ ها حرکت کرده و در حین برخورد به یکدیگر، صدایی تولید می کنند که گاهی روح و روان آدمی را مسحور صدای خود می کنند.
صدای زنبور
نمونه 1
صدای وز وز زنبور من را به خودش جذب کرد، کنجکاو شدم تا ببینم او چکار می کند. به همین دلیل او را دنبال کردم. زنبور با آن صدای زیبای خود به سمت گل ها می رفت و روی تک تک آنها می نشست. از برادر بزرگم که با من همراه شده بود، پرسیدم او چکار می کند؟ برادرم گفت : زنبورها برای تولید عسل، از شهد گلها استفاده می کنند. وقتی کارش به اتمام رسید، به کندویی رفت که در بالای درخت قرار داشت. برادرم گفت : آن ها برای تخلیه عسل تولیدی خود به آنجا می روند. خانه ای زرد، کوچک ولی جالب!
نمونه 2
صدای زنبور که خیلی شبیه به آوای وز وز است، از به هم خوردن بال های این حشره ایجاد می شود. زنبور با تکان دادن بال های خود، هوای مجاورش را جا به جا کرده و باعث حرکت کردن در آسمان می شود.
نمونه 3
صدای زنبور نشان دهنده فعالیت بسیار بالای این حشرات است. صدا نماد عملکرد سخت کوچکینه هاست که در جمعآوری شیرین ترین عسل روزگار خود، تلاش مضاعف دارند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه