نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

خلاصه نکات علوم و فنون ادبی (1) فصل 11 قافیه - درسنامه شب امتحان علوم و فنون ادبی (1) فصل 11 قافیه - جزوه شب امتحان علوم و فنون ادبی (1) نوبت اول فصل 11 قافیه



قافیه و ردیف در شعر

شعر

سخنی است خیال انگیز، موزون و سرشار از عاطفه و احساس

 

وزن

به شعر زیبایی می بخشد و آن را اثرگذار می سازد. وزن برای شعر لازم است. بدون وزن از میزان زیبایی و تاثیرگذاری شعر کاسته می شود.

 

قافیه و ردیف در شعر

خورشیدم و شهاب قبولم نمی کند ./. سیمرغم و عقاب قبولم نمی کند (محمدعلی بهمنی)

 

قافیه

واژه های که غالبا در پایان مصراع ها آورده می شود و حرف یا حروف آخر آنها مشترک است (شهاب- عقاب)

قافیه به زیبایی شعر می افزاید و گوش را نوازش می دهد.

حروف قافیه

حرف یا حروف مشترکی که در آخر واژه های قافیه می آید. (حروف قافیه: اب)

 

ردیف

کلمه یا کلماتی که بعد از واژۀ قافیه،عیناً (از نظر لفظ و معنی) تکرار می شود. (ردیف: قبولم نمی کند)



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



قواعد قافیه

قواعد قافیه

قاعدۀ 1

مصوّت (ا) به تنهایی اساس قافیه است: رعنا – ما – خدا – نوا

مثال: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را ./. که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

مصوّت (و) به تنهایی اساس قافیه است : بو-گیسو – او – رو - خو

مثال: یار بد، مار است هین بگریز از او ./. تا نریزد برتو زهر آن زشت خو

قاعدۀ 2

مصوّت + یک یا دو صامت پس از خود قافیه را می سازد :

مصوت کوتاه +یک صامت : بَر، سَر /پدَر،سَر/آمَد،بَد

مصوت کوتاه +دو صامت : بسَت، دَست/ هَشت، گَشت/بخَت،سَخت

مصوت بلند +یک صامت : شاهین، کمین /دین،چنین/دیر،شیر

مصوت بلند + دو صامت : داشت، نگاشت/باخت،ساخت/ دوست،پوست

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد ./. یک نکته ازاین معنی گفتیم و همین باشد

«ین» (مصوت+صامت) حروف قافیه و «حزین» و «همین» واژه های قافیه هستند. این الگویی قافیه در شعر فارسی رایج است.

کسی دانه نیک مردی نکائت ./. کزو خرمن کام دل برنداشت (سعدی)

«اشت» (مصوت+صامت+صامت) حروف قافیه و «نکاشت» و «برنداشت» واژه های قافیه

نکونام و صاحب دل و حق پرست ./.  خط عارضش خوش تر از خط دست (سعدی)

«حق پرست» و «دست» واژه های قافیه و «ست» (مصوت+صامت+صامت) حروف قافیه

 

تبصره1

ممکن است به آخر واژه های قافیه یک یا چند حرف الحاق شود. حرف یا حروف الحاقی نیز جزو حروف

مشترک قافیه اند و رعایت آنها لازم است

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی ./. دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

«ا+یی» حروف قافیه و «ا» حرف اصلی (طبق قاعده 1) و «یی» حروف الحاقی





حروف الحاقی و روش پیدا کردن قافیه در شعر

حروف الحاقی کدامند

  1. شناسه فعل (رفتیم)
  2. مخفف زمان مضارع «بودن» (ـَـ‌م، ی، یم، ید، -َند) (خوبیم)
  3. ضمیر متصل (کتابم)
  4. پسوند (دیوارها)
  5. «ی» در آخر بعضی واژه های مختوم به «ا» و «و». (خدای، جای، مو، بوی)

 

روش پیدا کردن قافیۀ شعر

  1. مشخص کردن ردیف
  2. مشخص کردن واژه های قافیه
  3. مشخص کردن حروف الحاقی
  4. مشخص کردن حروف اصلی

قٌدما ،آخرین حرف اصلی قافیه را، «رَوی» می نامیدند.

 

قافیۀ درونی چیست

گاهی شاعر برای غنی تر کردن موسیقی شعر،در درون مصراع قافیه ای به کار می برد که به آن قافیه ی درونی می گویند.

(قافیه ی درونی معمولا در وسط مصراع اول، پایان مصراع اول و وسط مصراع دوم می آید)

مثال

در رفتن جان از بدن گویند هرنوعی سخن ./. من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود (سعدی)

مُرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم ./. دولت عشق آمد ومن دولت پاینده شدم (مولانا)

دیده ی سیر است مرا،جان دلیر است مرا ./. زَهره ی شیر است مرا،زُهره ی تابنده شدم (مولانا)

 

ذوقافیتین چیست

شعری که دارای دو قافیۀ پایانی است به آن ذوقافیتین می گویند. در این حالت، (قافیۀ اصلی، در واژه های آخر مصراع ها است)

مثال

طُرفه می دارند یاران صبر ومن بر داغ و درد ./. داغ و دردی کز تو باشد خوشتر است از باغ و وَرد

شکل نوشتاری حروف قافیه نیز باید مشابه و همسان باشد. بنابراین «حضیض»َ، «لذیذ» و «غلیظ» نمی توانند هم قافیه شوند، زیرا اگرچه در پایان، تلفظ مشترکی دارند، اما شکل نوشتاری حرف اخرشان متفاوت است.

 

قافیه در شعر نو

قافیه در شعر نو، محدودیت های شعر کهن را ندارد و شاعر خود را اسیر قافیه نمی سازد، بلکه معمولاً در هر بخش سروده، دو یا چند مصرع قافیه دار به کار گرفته می شود.

مثال

از تهی سرشار

جویبار لحظه ها جاری ست

چون سبوی تشته کاندر خواب بیند آب وانر آب بیند سنگ

دوستان ودشمنان را می شناسم من

زندگی را دوست دارم

مر را دشمن

وای اما با که باید گفت این؟ من دوستی دارم

که به دشمن باید از او التجا بردن

جویبار لحظه ها جاری....... (مهدی اخوان ثالث)






محتوا مورد پسند بوده است ؟

5 - 0 رای