یکی از ویژگی های انسان پرسشگری است.
کودکان در همان سنین ابتدایی از حوادث پیرامون خود سوال میکنند و کنجکاوی خود را با گفتن کلمه ((چرا )) به پدر و مادر خود نشان می دهند؟
هر سوالی برای ما پیش می آید ، گویای آن است که چیزی را نمیدانیم و به دنبال دانستن آن هستیم.
تفکر،واسطۀ رسیدن انسان از مجهولات به معلومات و از پرسش ها به پاسخ هاست.
با قدرت تفکری که خداوند در وجود ما قرار داده ، پاسخ سوال ها را میآییم و امور روزانۀ خود را سامان می دهیم . پس می توان گفت که:
بدون تفکر کاری از دست انسان ساخته نیست
مراحل اندیشه ورزی و تفکر در انسان به صورت زیر است :
1 تفکر غیر فلسفی
زمانی که انسان با همان سوال های معمولی و روزانه روبه روست و به دنبال پاسخ انهاست.(مرحله ی اول تفکر)
2تفکر فلسفی
اگر انسانی از مرحله ی اول تفکر عبور کرد و با جدیت و پیوسته به سوال های دستۀ دوم (سوال های اساسی و بنیادی) پرداخت ،وارد مرحله دوم تفکر شد .
این انسان، ممکن است یک کارگر یا فیزیک دان یا پزشک یا دانشجو و دانش آموز باشد ، اما همین که وارد این وادی شد و چنین پرسش های (اساسی و بنیادی) را جدی گرفته و به دنبال یافتن پاسخ بر آمده ، در حال تمرین ((تفکر فلسفی)) است . مراحل تفکر فلسفی نیز به صورت زیر است:
فطرت اول : مشغول بودن به امور عادی زندگی و تفکر در آنها.
فطرت دوم: ورود به پرسش های اساسی و تفکر در آنها (مرحله عالی و برتر)
ملاصدرا ماندن در فطرت اول را شایسته انسان نمی داند و از انسان ها میخواهد که بکوشند از فطرت اول عبور کنند و به فطرت ثانی که مرحله ای برتر و عالی تر است ، برسند.