نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

دانش فلسفه

پاسخ تایید شده
4 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | دانش فلسفه
bookmark_border یازدهم انسانی
book فلسفه (1)
bookmarks فصل 1 : چیستی فلسفه
4 ماه قبل
0

 

دانش فلسفه

بدون در دست داشتن پاسخ درست و قانع کننده برای سوال های اساسی و بنیادی،تصمیم گیری های انسان به نتیجه و سر انجام روشنی نخواهد انجامید.

تلاش های بشر برای پاسخ قانونمند (به سوال های اساسی) موجب ظهور دانش(فلسفه)گشته است.

دانش فلسفه عهده دار بررسی قانونمند سوال های اساسی و بنیادی است.

از همون آغازین روزهای حیات فکری انسان،افرادی به اهمیت پرسش های ویژه و اساسی پی بردند و با دقت و تأمل فراوان ، برای دستیابی به پرسش صحیح تلاش کردند.

 

واژه فلسفه

لفظ فلسفه ریشه ی یونانی دارد.

این لفظ عربی شده کلمه( فیلسوفیا) است.

فیلسوفیا مرکب از دو کلمه ی فیلو به معنای دوستداری و سوفیا به معنای دانایی است.

پس کلمه ی فیلسوفیا به معنی دوستداری دانایی است .

واژه ی فلسفه در آن زمان ها اختصاص به این دانش خاص نداشت و همه ی دانش ها را شامل می‌شد .

کسی که این واژه ها را بر سر زبان ها انداخت و عمومی کرد، فیلسوف بزرگ یونان (سقراط) بود. دانشمندان سقراط و قبل از او خود را (سوفیست) یعنی دانشمند میخواندند.

ممکن است بپرسید چرا سقراط خود را سوفیست نخواند و از لفظ فیلسوف که به معنی دوستدار دانش است استفاده کرد؟

 

دیدگاه سوفیست ها

سوفیست ها بیشتر به تعلیم سخنروی و وکالت اشتغال داشتند.

دغدغه برخی از سوفیست ها ، بیان واقع و دفاع از حقیقت نبود.

سوفیست ها ،پیروزی بر رقیب را مهمترین هدف می‌دانستند.

سوفیست ها در استدلال های خود بیشتر از مغالطه کمک می‌گرفتند که به ظاهر درست بنظر میرسید، اما در واقع غلط بود.

سوفیست ها برای حقیقت و واقعیت ارزش و اعتباری قائل نیستند.

سوفیست ها ،هرکس هرچه خودش میفهمد همان حقیقت و واقعیت است.

 

تغییر معنی کلمۀ سوفیست

بعد ها کلمۀ سوفیست ( دانشمند) مفهوم اصلی خود را از دست داد و مفهوم مغالطه کار به خود گرفت و کلمۀ(سفسطه) هم که در زبان عربی از لفظ (سوفیست)گرفته شد، معنای مغالطه کاری پیدا کرد.

 

دلایل سقراط برای انتخاب لفظ فیلوسوفوس

سقراط به دلایل زیر،مایل نبود اورا سوفیست بخوانند و از این رو خود را فیلوسوفوس(فیلسوف) یعنی دوستدار دانش نامید.

تواضع و فروتنی در برابر دانایی و علم

شاید به خاطر هم ردیف نشدن سوفیست ها

رفته رفته کلمه سوفیست به مفهوم دانشمند ارتقا پیدا کرد.

رفته رفته کلمه فلسفه مترادف با دانش شد.

با گذشت زمان و پیشرفت دانش های مختلف ، بر هر یک از شاخه ها دانش نام ویژه ای گذاشته شد و به تدریج کلمۀ فلسفه فقط برای همین دانش خاص به کار رفت.

 

ویژگی های فلسفه

دانش فلسفه چه تفاوتی با سایر دانش ها دارد ؟مرز و حدود این دانش ها کجاست؟

کدام گفت و گو را گفت و گویی فلسفی میدانند؟

مسائل فلسفی کدام اند و چگونه از مسائل دیگر علوم جدا میشوند؟

برای پاسخ به سوال های بالا ، میگوییم که هر دانشی از دو جهت از سایر دانش ها متمایز و جدا میشود :

۱ از جهت موضوعی که آن دانش درباره آن بحث میکند.

۲ از جهت روشی که در آن دانش مورد استفاده قرار میگرد.

تفاوت علوم مختلف فلسفه

۱موضوع فلسفه،بنیادی ترین موضوعات

موضوع عبحث علوم مختلف

هر علمی درباره موضوع خاصی بحث میکند

دانش ریاضیات درباره مقدار و کمیت است.

شیمی درباره ساختمان مواد و ترکیب میان آنهاست.

اخلاق درباره چگونگی کسب فضیلت ها و دوربین از بدی هاست.

سایر علوم هرکدام به موضوعی خاص از میان موضوعات جهان و زندگی انسان می پردازند و بحث میکنند.

 

موضوع بحث فلسفه

فلسفه درباره بنیادی ترین و نهایی ترین موضوعات جهان و انسان است و پاسخ گوی عمیق ترین دغدغه های بشری است.

فیلسوف در اصل وجود و حقیقت جهان، طبیعت و انسان کاوش میکند و اینها اموری هستند که پایه و اساس سایر علوم به شمار می آیند.

 ۲ استفاده از روش عقلی و استدلالی

ابتدا به این مسئله ها توجه کنید:

۱مجموعه زوایای مثلث چند درجه است؟

۲چرا هوا معمولا در زمستان سرد میشود؟

۳چرا در اکثر کشور ها طلاق افزایش یافته؟

۴چرا هر حیاتی پایانی دارد؟

۵ آیا جهان ابتدا ‌ انتها دارد؟

برای کسب دانش در علومی مانند فیزیک ، شیمی،زیست شناسی،اقتصادو جامعه شناسی از روش های تجربی استفاده میکنیم.

در مسائل فلسفی ، از جهت روش ، مانند مسائل ریاضی هستند که استفاده از حواس و ابزار به حل آنها کمک نمی‌کند و فقط با عملیات فکر و استدلالی باید به جواب مسئله ها دست یافت.

 


سایر مباحث این فصل