عقاید و ارزش های اسلامی با پذیرش انسانها به عرصه فرهنگ بشری راه می یابند.
آغاز نبوّتّ (پیامبری)پیامبر اسلام (خداوند متعال؛ پیامبر خود را برای تبلیغ توحید و فرهنگی اسلامی در جامعه بشری برانگیخت)
تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر اسلام پس از 13 سال دعوت و مقاومت در برابر فشارهای نظام قبیله ای عرب.
از بین بردن موانع پیش روی اسلام در شبه جزیره عربستان؛ در طی 10 سال حکومت اسلامی( در سال نهم هجرت؛ گروه های مختلف برای پذیرش اسلام از سراسر شبه جزیزه عربستان به مدینه آمدند)
شبه جزیره عربستان قبل از ظهور اسلام؛ فرهنگ جاهلی و قبیله ای داشت. شمال غرب جزیره، تحت نفوذ و سلطه امپراتوری روم و جنوب شرقی آن تحت تأثیر و سلطه شاهنشاهی ایران بود.
(این دوران از زمان رحلت پیامبر (ص) آغاز شد و در طول خلافت اُمَوی، عباسی و عثمانی ادامه یافت.)
در دوران خلافت؛ ارزش ها ، هنجارها و رفتارهای قبیله ای و جاهلی عرب دوباره نمایان شد و بتدریج جامعه اسلامی را در چارچوب مناسبات قبیله ای و عشیره ای سامان بخشید.
ارزش ها، هنجارها و رفتارهای قبیله ای و جاهلی عرب در عصر نبوی تا فتح مکه، ابتدا آشکارا در برابر اسلام مقاومت کرده و سپس در پوشش نفاق (ریا و ظاهرسازی) خزیده بود. در دوران خلافت به محض مهیا شدن شرایط؛ همین ویژگی های جاهلی عرب مجدداً ظاهر شد. (مکان هایی مانند: مسجد جامع سامراء در دوره خلافت عباسیان/ مسجد اُموی در دمشق در دوره خلافت اُمویان/ کاخ دُلمه باغچه در استانبول ترکیه در دوره خلات عثمانی ها که در ساخت آن ۱۴ تن ورقه طلا بکار رفته است. نمونه هایی از ظاهر شدن ارزش ها و رفتارهای قبیله ای و جاهلی عرب محسوب می شوند. بناهایی که نماد تجمّل گرایی/ نابرابری اجتماعی/ و .. است.)
مقاومت آشکار در برابر اسلام )از آغاز نبوت پیامبر(ص) تا فتح مکه
خزیدن در پوشش نِفاق و ظاهرسازی(پس از فتح مکه و تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر(ص))
نمایان شدن دوباره و ساماندهی جامعه اسلامی در چارچوب مناسبات قبیله ای و عشیره ای
در دوران خلافت ؛ عقاید و ارزش های جهانی دین اسلام؛ فارغ از عملکرد قدرت های سیاسی و با تلاش عالمان مسلمان؛ از مرزهای جغرافیایی و سیاسی جوامع مختلف عبور کرده و بر قدرت های سیاسی آن جوامع، تأثیر گذارد.
فرهنگ اسلامی بدلیل قدرت و غنای خود، گروه های مهاجم بیگانه را نیز در درون خود هضم و جذب می کرد و دستکم آنان را ناچار می ساخت تا برای استمرار و بقای خود، در ظاهر از مفاهیم و ارزش های اسلامی استفاده کنند. البته این در حالی است که : غلبه و استیلای قدرت هایی چون: سلجوقیان، خوارزمشاهیان، مغولان، عثمانی و ...که در چارچوب فرهنگ قومی و قبیله ای رفتار می کردند نیز مانع از آن می شد تا ظرفیت های فرهنگ اسلامی و ارزش های اجتماعی آن بطور کامل آشکار شود.
عبور از مرزهای سیاسی و جغرافیای جوامع مختلف ( با تلاش عالمان دینی)
هضم و جذب گروه های مهاجم در درون خود (بدلیل قدرت و غنای بالای خود)
فقدان آشکار شدنِ کاملِ ظرفیت ها و توانایی ها (بدلیل استیلای گروه های مهاجم)
در دوره استعمار : دوات های استعماری غربی؛ بخش های مختلف جوامع اسلامی را تحت نفود و سلطه سیاسی خود درآوردند و قدرت نظامی و صنعتی آنان، بیشترِ رجال سیاسی و دولتمردان اسلامی را مقهور و مجذوب خود می ساخت.
در دوره استعمار: قدرت سیاسی جوامع اسلامی، از استبداد ایلی و قومی به استبداد استعماری تبدیل شد.
قدرت سیاسی جوامع اسلامی تا قبل از استعمار ریشه در مناسبات قومی و قبیله ای داشت. اما در دوره استعمار از طریق سازش با دولت های غربی با قدرت استعمارگران پیوند خورد.
استبداد ایلی و قومی به رغم هویت غیراسلامی خود، بدلیل اینکه پشتوانه ای خارج از جهان اسلام نداشت؛ از رویارویی مستقیم با فرهنگ توانمند اسلامی دوری می گزید و تلاش می کرد با رعایت ظواهر اسلامی. ظاهر دینی خود را حفظ کند. اما استبداد استعماری بدلیل اینکه در سایه قدرت و سلطه جهان غرب عمل می کرد، در جهت گسترش نیازهای اقتصادی و فرهنگی جهان غرب، چاره ای جز حذف مظاهر فرهنگ اسلامی نداشت.(حذف مظاهر فرهنگ اسلامی با هدف تأمین منافع افتصادی و فرهنگی جهان غرب.)
در دوران خلافت (اُمَویان/عباسیان/ عثمانی ها) شیوه حکومت در جوامع اسلامی بصورت استبداد ایلی و قومی همراه با ظاهرسازی اسلامی بود اما در دوران استعمار .شیوه حکومت در جوامع اسلامی بصورت استبداد استعماری همراه با حذف مظاهر فرهنگ اسلامی بود.
استبداد ایلی و قومی: ریشه در مناسبات قومی و قبیله ای دارد و برای حفظ قدرت؛ ظاهر دینی خود را حفظ می کند.
استبداد استعماری: ریشه در پیوند با دولت استعماری دارد (ریشه در حمایت و پشتیبانیِ دولت استعماری دارد)و برای حفظ قدرت؛ و در جهت تأمین نیازهای اقتصادی و فرهنگی دولت استعماری؛ مظاهر فرهنگ اسلامی را حذف می کند.
مثال
استبداد ایلی و قومی
ناصر الدین شاه قاجار که برای حفظ ظاهر دینی، دستور ساخت بنای تکیه دولت در تهران را داد(تکیه دولت؛ بنایی بود برای برگزاری مراسم عاشورا و اجرای تعزیه)
مثال
استبداد استعماری
رضا شاه که در تاریخ 17 دی ماه 1314 دستور منع استفاده از چادر، روبنده و روسری برای زنان و دختران را صادر کرد.
محمود کرمی/ زنجان/خدابنده