نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

معتقدین به وجود نفس

پاسخ تایید شده
5 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | معتقدین به وجود نفس
bookmark_border یازدهم انسانی
book فلسفه (1)
bookmarks فصل 9 : چیستی انسان (1)
5 ماه قبل
0

معتقدین به وجود نفس

دیدگاه دکارت (فیلسوف فرانسوی):

دکارت، که درباره بدن و دربارۀ نفس تحقیق کرده بدن را ماشینی پیچیده میداند که به طور خودکار فعالیت می کند.

به عقیده دکارت بدن حقیقت من انسان را تشکیل نمی دهد.

از نظر دکارت «من» همان «روح» یا «نفس» است که مرکز اندیشه های ماست.

از نظر دکارت، روح است که استدلال میکند می پذیرد یا رد می کند.

از نظر دکارت روح و بدن کاملاً از یکدیگر مجزا هستند و خاصیتهای متفاوت دارند گرچه با یکدیگر هستند و روح از بدن استفاده میکند.

به نظر دکارت، روح از قوانین فیزیکی آزاد است اما بدن مانند دیگر اجسام از قوانین فیزیکی تبعیت میکند و آزاد نیست.

دیدگاه کانت فیلسوف آلمانی قرن (۱۸) :

كانت با استدلال دیگری که با استدلال دکارت متفاوت بود به اثبات حقیقت نفسانی انسان واراده و اختیار آن پرداخت و از این راه نفس مختار و اراده آزاد انسان را اثبات کرد.

به عقیده کانت، انسان یک موجود اخلاقی و برخوردار از وجدان اخلاقی است و یک چنین ویژگی بدون وجود اختیار واراده آزاد معنا ندارد.

به نظر کانت ، اختیار ویژگی نفس است نه بدن که یک امر مادی است .

دکارت و کانت اعتقاد دارند که انسان علاوه بر بدن یک حقیقت روحانی برتر دارد که اختیار و اراده مربوط به آن است.

 

تک ساحتی بودن انسان

ماتریالیست ها فیلسوفانی هستند که معتقدند همه موجودات از جمله انسان از نوعی ماده ساخته شده است.

به عقیده ماتریالیست، همه موجودات، فقط یک بعد و یک ساخت دارند که همان بعد مادی و جسمانی است.

ماتریالیست ها میگویند ذهن و روان چیزی جز مغز و سلسله اعصاب انسان نیست.

از نظر ماتریالیست ها انسان یک ماشین مادی بسیار پیچیده است، نه چیزی فراتر از آن

دیدگاه توماس هابز فیلسوف ماتریالیست قرن ۱۸ انگلستان  :

هابز، ذهن بشر را یک ماشین پیچیده مادی تلقی می کرد که شبیه یک دستگاه مکانیکی مثل موتور اتومبیل کار می کند.

دیدگاه مارکس فیلسوف ماتریالیست قرن ۱۹ ) :

مارکس انسان را فقط یک موجود مادی میدانست که نیازهای اصلی او را نیازهای مادی تشکیل میدهند و نیازهایی

مانند نیاز به اجتماع و قانون و نیاز به اخلاق همه به خاطر نیازهای مادی پیدا شده اند .

 

دیدگاه داروینیست ها

داروینیست ها که عقایدی نزدیک به ماتریالیست ها دارند فیلسوفانی هستند که از نظریه داروین درباره پیدایش حیات، تحول تدریجی موجودات زنده و پیدایش انسان از ،حیوان نتایج فلسفی گرفتند.

داروینیست ها می گویند انسان چیزی نیست جز یک حیوان راست قامت» با این تفاوت که از سایر حیوانات پیچیده تر است و همان طور که یک کرم با یک پرنده تفاوت ندارد و هر دو حیوان شمرده می شوند، انسان نیز با آنها تفاوت حقیقی جز پیچیدگی ندارد.

از نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها چون تفاوت واقعی میان انسان و سایر حیوانات وجود ندارد نمی توان برای او انسان ارزش ویژه ای قائل شد

از نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها توجه انسان به اخلاق و فضائل اخلاقی به این دلیل نیست که فضیلت گرایی در روح و فطرت او وجود دارد.

از نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها توجه انسان به اخلاق و فضائل اخلاقی، به این دلیل است که انسان ها وارد زندگی اجتماعی و زیست اجتماعی شده اند .

به نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها زیست اجتماعی است که انسان ها را وادار به ابداع اصول اخلاقی و رعایت آنها کرده است تا بتوانند با هم زندگی کنند.


سایر مباحث این فصل