|
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
|
دمیدن |
طلوع کردن |
سحرزاد |
زاییدۀ سحر |
|
دف |
ساز کوبهای |
نغمه |
آواز |
|
هلا |
آگاه باش، هان |
منکر |
انکار کننده |
|
جانان |
دلبر |
زخم |
ضربه |
|
که |
زیرا که |
خموش |
ساکت بودن |
|
هان |
آگاه باش |
فرط |
شدت، فراوانی |
|
آلاله |
شقایق، لاله وحشی |
بیعت کردن |
پیمان بستن |
|
آدینه |
جمعه |
گنجینه |
دفینه، خزانه |
|
رنجش |
دل آزردگی |
دیرینه |
کهن، قدیم |
|
گشودن |
باز کردن |
||
|
چرخ جنون می زنند |
رقص عاشق وار، رقص درویشانه |
||
|
جانانه |
با همه وجود، از ته قلب، عاشقانه |
||
|
مرهم |
التیام دهنده، دارویی که روی زخم گذارند |
||
|
مدار |
جای دور زدن و گردیدن، پیرامون، پهنه، مسیر |
||
|
شهر پر آینه |
منظور آرمان شهر است که پس از ظهور اتفاق خواهد افتاد |
||
|
دست خون |
در قمار، آخرین دور بازی برای کسی که همه چیز خود را باخته و خشمگین باشد و بر سر عضوی از اعضای بدن خود یا کسان خود گرو ببندد؛ دست خونین |
||
|
کبوتر چاهی |
یک گونه از رده پرندگان و خانواده کبوترسانان است. که در اصطلاح عامیانه به آن کبوتر نیز می گویند. گونهٔ کبوتر چاهی نیای زیرگونه های کبوتر اهلی و کبوتر وحشی (کبوتران اهلی وحشی شده) است. |
||