مثال
برای فهم راحت این بحث من دست به یک تشبیه زده ام. فرض کنید قرار است از شیراز (مبداء) به مسافرِتِ یزد (مقصد) بروید. خب، حالا چهار مرحله را طی خواهید کرد:
مثالی که زدم فقط جهت یادگیری بود. واقعیت این است که این سفرها و طی این مراحل در نفس انسان رخ می دهد .حالا به جای مبداء (خلق- مردم) بگذارید و به جای مقصد (حق – خدا)؛ و مسیر را دوباره تکرار کنید. (توجه کنید که این کارها به کمک خدا( با حق) صورت میگیرد):
سفر | تشبیه و نام گذاری | مرحله عرفانی | مباحث عقلی ملاصدرا در کتاب اسفار |
اول | شبیه رفتن از منزل به یک مکان مهم (از خلق به حق) | عبور از طبیعت و همچنین عبوراز ماورای طبیعت و رسیدن به خدا تاجایی که حجابی نباشد. | مباحث عمومی فلسفه (وجود، ماهیت، علیت و ... ) |
دوم |
شبیه گشت و گذار در آن مکان (با حق و در حق) |
سیر در اسماء و صفات خدا به کمک خدا | مباحث توحید و صفات خداوند |
سوم | شبیه برگشتن از آن مکان به سمت منزل (سفر از حق به سوی خلق به همراه حق) | بازگشت از خدا به سمت مردم در عین توجه داشتن به خدا و اینکه همه چیز را مظهر و جلوه خدا دیدن | مباحث افعال الهی، ربوبیت و حکمت الهی |
چهارم | شبیه اطلع رسانی و کمک به مردم برای رفتن به آن مکان (سفر در خلق با حق) |
به کمک خداوند مردم را هدایت کرده و آنها را نیز سالک راه حق کند. |
مباحث علم النفس (انسان شناسی) و شکل گیری آن تا رسیدن به معاد |
اشعار زیر به سفر سوم عرفا اشاره دارند:
یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الابصار
****
به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای تو بینم
تهیه کننده : دکتر حمیدرضا عبدلی