نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

متن و معنی درس

پاسخ تایید شده
8 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | متن و معنی درس
bookmark_border دوازدهم انسانی
book عربی دوازدهم انسانی
bookmarks فصل 4 : نِظامُ الطَّبيعَةِ
8 ماه قبل
0

نِظامُ الطَّبيعَةِ

نظام [مندی] طبیعت

تَوازُنُ الطَّبيعَةِ جَميلٌ. خَلَقَ اللّهُ لِلطَّبيعَةِ نِظاماً يَحْکُمُ جَميعَ الْمَوْجوداتِ مِنْ نَباتٍ وَ حيَوَانٍ و کائنِاتٍ أخُرْیٰ يَعيشُ بَعْضُها عَلیٰ بَعْضٍ؛ فَیَتَحَقَّقُ التَّوازُنُ و الإسْتِقرارُ فيهأ. وَ أَيُّ خَلَلٍ في نِظامِها يُؤَدّي إلیٰ تَخريبِها وَ مَوْتِ مَنْ فيها.

ترازمندی(تعادل) طبیعت چه زیباست! خداوند نظمی برایش آفریده است که بر همۀ باشندگان (موجودات) از گیاه و جانور و موجودات دیگر که از یکدیگر تغذیه می کنند، فرمان می رانَد؛ در نتیجه تعادل و آرامش (ثبات) در آن تحقّق می یابد. و هر گونه ناهماهنگی (شکافی، نقصی) در نظم آن به ویران سازی اش و مرگ هر کس در آن است منجر می شود.

وَ مِنْ مُهَدَّداتِ نِظامِ الطَّبيعَةِ:

«تَلَوُّثُ الْهَواءِ الَّذي يُسَبِّبُ أمَطارا حَمضيَّةً.»

وَ «الْإکْثارُ فِي اسْتخِدامِ المُبيداتِ الزِّراعيَّةِ وَ الْأسمِدَةِ الْکيمياويَّةِ.»

وَ «إيجادُ النُّفاياتِ الصِّناعيَّةِ وَ الْمَنزِليَّةِ.»

از جمله تهدید کنندگان نظام طبیعت [اینها هستند]:

«آلودگی هوا که موجب باران های اسیدی می شود»

و «زیاد روی در به کارگیری حشره کش های کشاورزی و کودهای شیمیایی.»

و «ایجاد پسماندهای (زباله های) صنعتی و خانگی.»

فَيَتِّمُ التَّوازُنُ فِي الطَّبيعَةِ مِنْ خِلالِ وُجودِ رَوابطَ مُتداخِلةٍ بيْنَ الکْائناتِ الحَيَّةِ وَ بيئَتِها، وَلكنْ ظَلَمَ الْإنسانُ الطَّبيعَةَ في نَشاطاتِهِ الَّتي تُؤَدّي إلَی اخْتِلالِ هٰذَا التَّوازُنِ ظُلماً واسِعاً!

تعادل در طبیعت از راه وجود روابط کاملاً در هم تنیده میان موجودات زنده و محیط آنها انجام می شود؛ انسان در فعّالیّتهایش که منجر به به هم خوردنِ (اختلال) این تعادل می شود، چقدر نسبت به طبیعت ستمگر است!

و الْآنَ لِنَقرَأ هذه القِصَّة قِراءةَ دقَيقةَ لكَي نَطَّلِعَ عَلیٰ أَفْعالِ الْإنسانِ الْمُخَرِّبَةِ لِلْبيئَةِ:

اینک باید این داستان را با دقّت بخوانیم تا از کارهای ویرانگرِ انسان نسبت به محیط زیست آگاه (مطّلع) شویم.

يُحْکیٰ أنَ مُزارعا کانَتْ لَهُ مَزرَعَةٌ کَبيرَةٌ فيها خَضْراواتٌ وَ أَشجارٌ کَثيرَةٌ. وَ کانَ يُرَبّي في مَزرَعَتِهِ أنَواعَ الطُّيورِ، ذاتَ يَومِ لاحَظَ الْمُزارِعُ أنَّ عَدَدَ أفَراخ الطُّيورِ يَنْقُصُ تدريجيّأ. بَدَأ الْمُزارِعُ يُفَکِّرُ في سَبَبِ ذٰلِكَ وَ يُراقِبُ الْمَزرَعَةَ لَيلاً وَ نَهارا؛ً

حکایت می شود که کشاورزی کشتزار بزرگی داشت که در آن سبزیجات و درختان بسیاری بود. و در کشتزارش گونه های پرندگان پرورش می داد، یک روز کشاورز ملاحظه کرد که شمار (تعداد) پرندگان، اندک اندک (به تدریج) کم می شود. (رو به کاهش است.) کشاورز شروع کرد به اندیشیدن در مورد دلیل این[موضوع] و از کشتزار شب و روز مراقبت می کرد؛

فَلاحَظَ أنَّ عَدَدا مِنَ الْبوماتِ تسْکُنُ قُرْبَ الْمَزرَعَةِ، فَتَهْجُمُ عَلَی الْفَراخِ هُجوما کَبيراً وَ تأْکُلُهأ. فَقَرَّرَ المُزارِعُ التَّخَلُصَ مِنْها، وَ هٰکذَا فعَلَ.

پس ملاحظه کرد که شماری (تعدادی) از جغدها نزدیک کشتزار زندگی می کنند؛ به جوجه ها حمله می کنند و آنها را می خورند. کشاورز بر آن شد که از دست آنها خلاص شود، و همین کار را کرد.

وَ بعْدَ شُهورٍ شاهَدَ المُزارِعُ أنَّ الخَضْراواتِ بِالمَزرَعَةِ تَتَعَرَّضُ لِلْأکَلِ وَ التَّلَفِ؛ وَ لَمّا راقبَ الْأَمرَ مُراقَبَةً شَديدَةً، لاحَظَ أَنَّ مَجموعَةً کَبيرَةً مِنْ فِئْرانِ الحَقْلِ تهْجُمُ عَلیَ الخَضْراواتِ وَ تأَکْلُها.

و پس از چند ماه کشاورز دید که سبزیجات در کشتزار، دستخوشِ (در معرضِ) خوردن و از بین رفتن قرار می گیرند؛هنگامی که به شدّت مراقب موضوع بود، ملاحظه کرد که مجموعۀ بزرگی از موشهای دشت به سبزیجات حمله می کنند و آنها را می خورند.

أخَذَ المُزارِعُ يفَکِّرُ: «لمِاذَا ازْدادَ عَدَدُ فِئْرانِ الحَقْلِ ازْدياداً كبَيراً»؟!

کشاورز شروع به اندیشیدن کرد:«چرا شمار موشهای دشت بسیار افزایش یافته است؟!»

فَذَهَبَ إلیٰ خَبيرِ الزِّراعَةِ وَ اسْتَشارَهُ. فَقالَ لَهُ الْخَبيرُ:

«کيَفَ يکَونُ ذلٰكَ، وَ هُناكَ بوماتٌ کَثيرَةٌ في مِنطَقَتِکُم»؟!

به نزد کارشناس کشاورزی رفت و از او مشورت خواست. کارشناس به او گفت: «چگونه امکان دارد؟، در حالی که جغد های بسیاری در منطقه شما وجود دارد؟!»

قالَ لَهُ الْمُزارِعُ: «إنّي تَخَلَّصْتُ مِنَ الْبوماتِ بِقَتْلِ الْکَثيرِ مِنْها.»

کشاورز به او گفت :« من بی گمان با کشتن بسیاری از آنها از [دست] جغدها خلاص شدم.»

قالَ الْخَبيرُ: «إنَّكَ تَعَدَّيْتَ عَلیٰ نِظامِ الطَّبيعَةِ تَعَدّيَ الظّالِمينَ، فَالْبوماتُ کانَتْ تَتَغَذّیٰ عَلیٰ فِئْرانِ الحَقْلِ إضافَةً إلی الْفَراخِ. وَ بعْدَ التَّخَلُّصِ مِنْ أکْثَرِ البْوماتِ ازْدادَ عَدَدُ فِئْرانِ الحَقْلِ. کانَ الواجِبُ عَليَكَ تصَحيحَ هٰذَا الخَطأَ بِالحِفاظِ عَلیٰ طُيورِكَ لا بِقَتْلِ الْبوماتِ؛ فَإِنِ اسْتَمَرَّتِ الْحالَةُ هٰکَذا، فَسَتُشاهِدُ مَشاکِلَ جَديدَةً فِي الْبيئَةِ الَّتي تَعيشُ فيها مُشاهَدَةً مُؤْلِمَةً.»

کارشناس گفت:« چه کار ویرانگری برای طبیعت! همانا تو ستمکارانه به نظام طبیعت دست درازی کردی. زیرا جغدها افزون بر جوجه ها از موش های کشتزار تغذیه می کردند. و بعد از خلاصی از دست بیشتر جغدها، شمار موش های کشتزار افزایش یافت. تو باید این اشتباه را با مراقبت از پرندگانت تصحیح می کردی نه با کشتن جغدها؛ زیرا اگر این حالت همین طور ادامه یابد مشکلات تازه ای را در زیستگاهی که در آن زیست می کنی به گونه ای دردناک مشاهده خواهی کرد.»

وَ هٰکَذا قَرَّرَ الْمُزارِعُ الْحِفاظَ عَلَی الْفْراخِ وَ السَّماحَ لِلْبوماتِ بِدُخولِ مزَرعَتِهِ. فَازداد عدَدُها مَرَّة أُخریٰ، وَ أکَلَتْ فئْرانَ الحَقلِ، وَ عادَتِ الْبيئَةُ إلیٰ حالَتِهَا الطَّبيعيَّةِ.

این چنین کشاورز بر آن شد از جوجه ها نگهداری کند و به جغدها اجازه دهد به کشتزارش وارد شوند. [با این کار] بار دیگر شمارشان افزود، [جغدها] موش های کشتزار را خوردند، و آن محیط به حالت طبیعی اش برگشت.


سایر مباحث این فصل