درسنامه کامل عربی (2) رشته انسانی فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ
تعداد بازدید : 3.75Mخلاصه نکات عربی (2) رشته انسانی فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ - درسنامه شب امتحان عربی (2) رشته انسانی فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ - جزوه شب امتحان عربی (2) رشته انسانی نوبت اول فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ
اِسٌمُ التَّفضیلِ
اِسٌمُ التَّفضیلِ وَ اسٌمُ الٌمَکانِ
تعریف: به اسمی که برتری شخصی یا شیء را بر دیگری بیان می کند و از «ثلاثی مجرد» بر وزن «أفعل» ساخته می شود. مانند: اکرم، أعلم.
اگر در زبان فارسی به دنبال اسم تفضیل بگردیم معادل اون در زبان فارسی «صفت عالی» یا «صفت برتر» است. به عنوان مثال می گوییم: (من برتر از تو هستم) این پیش وند «تر» صفت برتر است یا وقتی می گوییم (ایران بهترین کشور دنیا است) این پسوند «ترین» صفت عالی در زبان فارسی است.
أفعل تفضیل از موارد زیر ساخته نمی شود.
۱. مثلا از رنگ ها ساخته نمی شود مثال: خضر: به معنای سبز
۲. از عیب های موجود در جسم. مثال: عمی: کور
مثال های دو مورد بالا
برای مثال ما نمی تونیم این بگوییم ( هو اعمی منک) یعنی او از تو کورتر است . قاعده ما بر این است که چون صفت عالی باشه نه بر عیب و نقص دلالت کنه ترجمش درسته اما برخلاف قانون نحو هست.
یا بگوییم هذه البقره أخضر من هذه البقر: این گاو سبزتر از این گاوه؟؟؟ چرا غلطه؟؟؟ چون بر رنگ دلالت
کرده است.
ما هو ليس الصحيح (دبیرستان شهید رجایی تهران تهران)
جواب: گزینه ۴
تشریح گزینه ها
گزینه ۱: چون بر صفت برتر (أکبر: بزرگتر) اشاره کرده درسته . گزینه ۲: چون (خیر: بهترین) به معنای صفت عالی(ترین) اشاره دارد درسته . ۳ : این هم صفت عالی (أصغر کوچکتر دلالت دارد) درسته. گزینه ۴.چون بر
عیب دلالت کرده غلط است.
عين ليس أفعل تفضيل. (سنجش)
١. زينبُ أسودُ مِن فاطمة ۲. الاسدُ أقوى من الرّجلِ
۳. أنتَ أفضلُ من أخيك ۴. الزيدان أفضلُ الناس
جواب: گزینه ۱
شرح گزینه ها
۱. چون که به رنگ دلالت کرده است یعنی (أسود: سیاه) در نتیجه صحیح نیست. ۲. چون بر صفت برتر یعنی (أقوى: قویتر) دلالت دارد درست است ۳. همچون گزینه ۲ صفت برتر (آفضل: بهتر) ۴. مانند گزینه ۲و۳
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه انسانی- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه انسانی
- گام به گام تمامی دروس پایه انسانی
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه انسانی
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه انسانی
- فلش کارت های آماده دروس پایه انسانی
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه انسانی
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه انسانی
نکات بسیار مهم ترجمه و تحلیل
نکات بسیار مهم ترجمه و تحلیل
در کجاها اسم تفضیل به معنای صفت برتر (یعنی تر) و در کجاها به معنای صفت عالی (یعنی ترین) ترجمه می شود؟
۱. دانش آموزان باهوش, به جمله خیلی خوب نگاه کنید اگر بعد از اسم تفضیل حرف جر (مِن) بیاید صفت برتر ترجمه می شود.
آسيا أكبر من أوروبا ترجمه: آسیا بزرگتر از اروپا است
اول افعل تعجب را پیدا می کنیم که میشه (اکبر) چون که بعد از آن حرف جر من آمده پس به صورت صفت برتر ترجمه میشه یعنی (پسوند ، تر)
فاطمة أكبر من زینب ترجمه: فاطمه بزرگتر از زینب است.
باز هم به جمله نگاه کنید چون بعد از أكبر حرف جر من آمده پس یه صورت صفت برتر ترجمه می شود.
۲. اگر بعد از اسم تفضیل مضاف الیه بیاید به صورت صفت عالی (ترین) ترجمه می شود یعنی خود أفضل تفضیل مضاف واقع شود.
آسيا أكبر قارة في العالم ترجمه: آسیا بزرگترین قاره در دنیا است.
به جمله نگاه می کنیم بعد از اسم تفضیل «أكبر» حرف جری نیامده پس صفت برتر ترجمه نمیشه ولی ما بعد از اسم تفضیل یک اسم می بینیم یعنی (قارۀ) که مضاف الیه واقع شده و خود أكبر نقش مضاف را گرفته است، چون که بعد از اسم تفضیل مضاف الیه ما داریم به صورت صفت عالی ترجمه می شود.
نکات برتر
مضاف نقش نیست بلکه با توجه به جایگاهش در جمله نقش می گیرد.
مثال
جاء رسول الله الى المدينه رسول خدا به مدینه آمد.
رسول در اینجا نقش فاعل (جاء) را دارد به همین خاطر مرفوع شد؛ در عربی هر کلمه میتواند یک نقش بپذیرد نه دو نقش به همین خاطر چون که مضاف نقش نیست کلمه که میتواند مضاف واقع شود نقش دیگری داده می شود.
مثال
جاهد على في سبيل الله علی(ع) در راه خدا جهاد کرد.
در این جمله (سبیل الله)، سبیل مضاف و الله مضاف الیه است ولی چون سبیل قبل از آن حرف جر (فی) آمده مجرور شده.
مثال
قرأت قصصها الجميلة: قصه های زیبایش را خواندم.
گاهی اسم تفضیل با وزنهای دیگری می آید.
جزوات جامع پایه انسانی
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 2 صِناعَةُ التلَّميع في الْأَدََبِ الفْارِسيِّ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 3 عَجائِبُ الْمَخلوقاتِ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 4 تأثیرُ اللُّغَةِ الْفارِسيَّةِ عَلَی اللُّغَةِ الْعَرَبيَّةِ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 5 اَلصِّدْقُ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 6 اِرْحَموا ثَلاثاً
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 7 لا تَقْنَطوا
چهار حالت اسم تفضیل
برای اسم تفضیل چهار حالت وجود دارد:
۱. همراه با حرف جر من: هر گاه که اسم تفضیل خالی از «ال» و «اضافه» باشد ،اسم تفضیل آن لزوما به صورت مفرد مذکر می آید.
مثال: الأسد أقوى من البقره: شیر قوی تر از گاو است
مثال: أنت أكرم من أخیک: تو گرامی تر از برادرت هستی.
توضیح: چون که أقوى و أکرم که اسمهای تفضیل ما در این جمله هستند، الف و لام نگرفته و اضافه هم نشده اند به صورت مفرد مذکر آمده اند.
۲. همراه با ألف باشد: به هیچ عنوان با حرف جر من نمی آید و در این حالت، عموما به صورت مثنی و جمع و با ما قبل خود در مذکر و مؤنث و مثنی و جمع، باید مطابقت کند.
مثال: الرجلان الأفضلان فی البیت: دو مرد با فضیلت در خانه هستند.
مثال: المرأتان الفضليان فی المبیت: دو زن با فضیلت در خوابگاه هستند.
توضیح : چون که اسم تفضیل همراه با «ال» آمده در جنس و عدد باید با ماقبل خود مطابقت کند.
۳. مضاف به اسم معرفه .باشد، در این صورت مطابق آن با جنس و عدد الزامی نیست
مثال: الزيدان أفضل أفضلا الناس: دو زید برترین مردم هستند.
مثال: مريم أفضل فضلى الناس. مردم برترین مردم است.
توضیح: چون که اسم بعد از أفعل تفضیل معرفه آمده مطابقت یا عدم مطابقت آن با ماقبلش الزامی نیست.
۴. مضاف به اسم نکره. مطابقت مضاف الیه آن با ما قبلش الزامی است.
مثال: على أقوى رجل: علی قوی ترین مرد است.
مثال: الزيدان أفضل رجلين دو زید برترین مردان هستند.
توضیح: چون (علی) مفرد مذکر است پس (رجل) هم باید به صورت مفرد مذکر به کار می رود یا رجلینِ با الزیدان در مثنی بود مطابقت می کند.
*نکته برتر*
تفاوت (آخَر با آخِر)
۱. تفاوت معنایی: کلمه (آخَر) به معنای (پایان) است اما (آخِر) به معنای (دیگر)
۲. هر دو مشتق هستند. أخِر بر وزن أفعَل اسم تفضيل و آخِر اسم فاعل است.
۳. آخِر منصرف است و میتواند هر نوع اعرابی را بپذیرد اما آخَر غیر منصرف است و تنوین و کسره نمی گیرد و فقط فتحه و ضمه میگیرد البته اضافه کنیم که غیر منصرفها به هیچ عنوان تنوین نمی گیرند اما به کسره را به شرطی میگیرند که ال بگیرند و اضافه شوند.
۴. کلمه (آخِر) با گرفتن تای تانیث مؤنث میشود ولی (آخَر) چون بر وزن أفعل است و تفضیل مونث آن می شود اُخری.
اِسٌمُ التَّفضیلِ (نمونه سوال)
عين ما فيه اسم تفضیل (کنکور انسانی)
١. لنبتعد عن الأعمالِ التي تجعل الأراذل يحكمون علينا
٢. أُحبُّ صديقي الذي يُفكِرُ في أعمالِه و أساليبِه دائماً
٣. كتب التلميذُ واجباتَه مُتأخِّراً فما أرضى معلمه عنه
۴. أسخط الصبورُ الشَيطانَ بحلمِه أمام المشاكل
جواب گزینه ۱
تحلیل گزینه ها:
۱. باید از کارهایی که آدمهای شرور ما را محکوم می کنند، دوری کنیم.
* عموما اسم هایی که بر وزن (أفاعل) هستند مفرد آنها بر وزن (أفعل) هست، کلمه (الأراذل) وزن فاعل است که مفرد (أرذل) میشود که بر وزن أفعل تفضیل خواهد بود.
تجزیه و تحلیل:
ل + نبتعد: لام مکسور و برای امر غایب به کار میرود ( نبتعد) فعل مضارع متكلم مع الغير و مجزوم به وسیله لام و علامت جزم آن ساکن در آخر فعل. (عن) حرف جر. (الأعمال) جمع مكسر و مجرور به حرف جر. (التي) صفت برای اعمال و محلا مجرور. (تجعل) فعل و فاعل هی مستتر که به أعمال بر میگردد .(الأراذل ) مفعول به و منصوب. (يحكمون علينا) يحكمون فعل و فاعل آن واو ( علينا) حرف جر و (نا) مجرور به حرف جر محلا.
۲. دوستم را به خاطر این که به قوانین و کارهایش همیشه فکر می کند، دوست دارم.
* در این گزینه أفعل تفضيل وجود ندارد أحبُّ هم فعل است. أساليب هم بر وزن افاعیل است نه أفاعل
تجزیه و تحلیل:
(أحب): فعل و فاعل آن أنا مستتر است. (صدیقی) مفعول به و منصوب (مضاف)، ی مضاف الیه و مجرور. (الذی) صفت برای صدیق چون صدیق مذکر است الذی آمده. (يفكر) فعل و فاعل آن هو مستتر که به صدیق بر می گردد. (فی أعمالِه) في، حرف جر، أعماله، مجرور به حرف جر و مضاف و ه مضاف اليه و مجرور محلا. ( أساليبه) عطف به أعمال و بالتبعیه از آن مجرور چون واو عطف آمده است . (دائما) حال و منصوب.
۳. دانش آموز تکلیفش را دیر نوشت پس معلمش از او راضی نبود.
* در این گزینه أفعل تفضیلی وجود ندارد ما أرضى ماضی منفی است.
تجزیه و تحلیل:
(كتب): فعل ماضی و مبنی بر فتح. (التلميذ) فاعل و مرفوع. (واجباته) مفعول به و منصوب. ه مضاف الیه و مجرور. (متأخرا) حال و منصوب. (ما أرضى) ماضی منفی «ــمای نافیه» . (معلمه) فاعل و مرفوع، ه مضاف اليه و مجرور. (عنه) مجرور به حرف جر محلا.
۴. آدم صبور شیطان را با بردباریش در مقابل مشکلات، خشمگین می کند.
* أسخط فعل ماضی است أفعل تفضیل نیست
تجزیه و تحلیل :
(أسخط) فعل ماضی بر وزن باب أفعال. (الصبور) فاعل و مرفوع. (الشيطان) مفعول به و منصوب.
(بحلمه) مجرور به حرف جر، ه مضاف اليه و مجرور. (أمام) مفعول فيه و منصوب. (المشاكل) مضاف اليه و مجرور چون که مفعول فيه اسم بعد از خود را مجرور می کنند چون اضافه می شوند.
عيّن ما ليس من أفعل تفضيل. (کنکور انسانی)
۱. لا أحد أرحم بك من ربِک
٢. مَن كانَ جاهلاً فهو أفقرُ الناسِ علماً
۳. ما أجمل الحياة إن كانت لها أهداف جميلة
۴. هذا أغلى الملابس التي أشتريتها حتّى الآن
جواب گزینه ۳
تحلیل گزینه ها:
۱. هیچ کسی مهربان تر از پروردگارت نسبت به تو نیست.
* أرحم بر وزن أفعل تفضیل و پیشوند تر را هم در ترجمه دارد.
تجزیه و تحلیل:
(لا) لاى نفى جنس. (أحد) اسم لاى نفى جنس مبنی بر فتح و محلا منصوب. (أرحم) خير لاى نفى جنس و مرفوع. (بک) مجرور به حرف جر. (من ربک) رب مضاف، ک مضاف اليه و مجرور محلا.
۲. هر کسی که جاهل باشد او از نظر علم فقیرترین مردم است.
* أفقر الناس چون اضافه شده و به معنای ترین نیز هست پس افعل تفضیل محسوب می شود.
۳. چقدر زندگی زیباست اگر برای آن هدف های زیبایی باشد.
* برای تحلیل این گزینه باید تجزیه و ترکیب کنیم. (ما أجمل الحياه) «ما» مای نکره تامه در نقش مبتدا و مرفوع. «أجمل» فعل و فاعل آن هو مستتر وجوبا در نقش خبر و مرفوع. «الحیاه» مفعول به و منصوب. دیدم که أجمل فعل است نه افعل تفضیل.
۴. این گران قیمت ترین لباسی است که تا به حال خریده ام.
* «أغلى الملابس» چون که بر وزن أفعل است و اضافه هم شده، أفعل تفضیل است.
عيِّن ما ليس فيه اسم تفضيل (المپياد)
١. هو أعلم بمن ضلَّ في سبيلِه
٢. خيِرُ المطاعمِ ما فيه الطعام سالماً
٣. إنّ اللهَ أعلمُ بمَن يهدي إلى صراطِ المستقيم
۴. جاء صديقي إلى بيتي و أهدى إلىَّ كتاباً
پاسخ گزینه ۴
تشریح گزینه ها:
۱. او داناتر به کسی است که در راهش گمراه شد.
* چون أعلم معنای تر را میدهد اسم تفضیل محسوب می شود، مراقب باشد مَن موصول است حرف جر مِن نیست ما از ترجمه متوجه شدیم که معنای اسم تفضیل می دهد.
تجزیه و تحلیل:
(هو) مبتدا و محلا مرفوع. (أعلم) خبر و مرفوع. (بمَن) مجرور به حرف جر چون موصول است و مبنی محلا مجرور. (ضلَ) فعل ماضی و مبنی بر فتح و فاعل آن هو مستتر. (في سبيله) مجرور به حرف جره مضاف اليه و مجرور.
۲. بهترین رستوران ها آن است که بهترین غذاها را داشته باشد.
* چون در اینجا خیر اضافه شده و پیشوند ترین را دارد پس اسم تفضیل است.
تجریه و تحلیل:
(ما) در نقش خبر و محلا مرفوع، چون موصول عام است و مبنی. (سالما) نقش حال را دارد. مشتق بر وزن فاعل و منصوب. یکی از شرایط حال مشتق بودن است.
۳. همانا خداوند به کسی که به راه راست هدایت می شود، آگاه تر است.
* باز هم این گزینه پیشوند تر را دارد پس اسم تفضیل است.
۴. دوستم به خانه ام آمد و کتابی را به من هدیه کرد.
* أهدى الىّ حواستون باشه بچه ها فعل رو از اسم تفضیل جدا کنید فقط از طریق معنا امکان دارد چون وزن و ظاهر فعل با اسم تفضیل هیچ فرقی ندارد اولین کاری که باید انجام بدین ترجمه است.
في أى عبارة ما جاء اسم تفضيل
۱. حىَّ على خيرِ العمل
٢. ليلهُ القدرِ خيرٌ من ألف شهر
٣. يُوصينا رسول الله (ص) إلى العمل الخير
۴. خيرُ الناسِ مَن يساعد المساكين
پاسخ گزینه ۳
تشریح گزینه ها:
۱. بشتابید به سوی بهترین کار
* «خیر» چون که اضافه شده و معنای ترین را هم دارد.
۲. شب قدر بهتر از هزار سال است.
* خیر با حرف جز من آمده و صد درصد اسم تفضیل است.
۳. پیامبر خدا(ص) ما را به انجام کار نیک توصیه می کند.
* چون الف و لام گرفته در اینجا نقش صفت را برای «العمل» دارد اسم تفضیل نیست.
۴. بهترین مردم کسی است که به نیازمندان کمک کند.
* چون که اضافه شده و پیشوند «ترین» گرفته است.
تجریه و تحلیل گزینه ۴:
«خیر» مبتدا و مرفوع «الناس» مضاف الیه و مجرور. «مَن» با حرف جر مِن اشتباه نگیرید، مَن موصول که به معنی کسی که میم آن فتحه دارد؛ اما حرف جر مِن میم آن کسره دارد. در اینجا در نقش خبر و محلا مرفوع چون که مبنی است. «یساعد» فعل و فاعل آن هو مستتر. «المساکین» مفعول به و منصوب با فتحه چون جمع مکسر است.
عيّن ما لا يشتمل اسم تفضيل
١. أدع إلى سبيل ربك بالحكمة و الموعظةِ الحسنةِ
٢. وَجَدنا سراويل أفضل من متجر صديقي
٣. سبحانَ الذي أسرى بعبدِه ليلاً من المسجدِ الحرام إلى المسجد الأقضى
۴. كانت مكتبةُ جندى شابور أكبرُ مكتبةٍ في العالمِ القديم
جواب گزینه ۱
۱. به راه پرودگارت با حکمت و اندرز نیکو فرا بخوان
* هیچ گونه اسم تفضیلی وجود ندارد
۲. شلوار بهتری را در فروشگاه دوستم پیدا کردیم
۳. پاک و منزه خدایی را که بندهاش را شبانه از مسجد الاحرام به مسجد الاقضی برد
۴. کتابخانه جندی شاپور از بزرگترین کتابخانه در عصر قدیم بود.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه انسانی- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه انسانی
- گام به گام تمامی دروس پایه انسانی
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه انسانی
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه انسانی
- فلش کارت های آماده دروس پایه انسانی
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه انسانی
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه انسانی
تفاوت دو کلمه خیر و شر
تفاوت دو کلمه خیر و شر
خیر و شر دو کلمه نادری هستند که جزء أفعل تفضیل محسوب میشوند بدین صورت که اصل این دو «أخيَر» و «أشرّ» بوده که به دلیل کثرت استعمال همزه این دو افتاده است و به صورت خیر و شر تبدیل شده اند.
دو کلمه «خیر» و «شر» بر وزن أفعل تفضیل نیستند در صورتی در جمله معنای «بهتر» یا «بهترین»، «بدتر» یا «بدترین» باشند افعل تفضیل خواهد بود و این زمانی است که این دو کلمه مضاف و کلمه بعد از آنان مضاف الیه واقع شود.
مثال : هذا الرجلُ من شر النّاس این مرد از بدترین مردم است.
توضیح: در اینجا «شر» مضاف» و «الناس» مضاف الیه است، بدین سبب که شر در این عبارت اضافه شده و معنای (تر) دارد پس افعل تفضیل است.
تركيب میکنیم: هذا (مبتدا و محلا مرفوع چون مبنی است) الرجل عطف بیان برای هذا چون جامده و بعد از ضمیر اشاره قرار گرفته و بتبیعیه از هذا و مرفوع. مِن (حرف جر). شر (مجرور به حرف جر و علامت آن کسره ظاهرى). الناس (مضاف الیه و مجرور به کسره ظاهری)؛ (من شرالناس) کل این جمله خبر و محلا مرفوع
مثال: الصلاه خير من النوم: نماز بهتر از خواب است.
توضیح : بیاید این جمله رو ترکیب کنیم: الصلاه (مبتدا و مرفوع علامت رفع ظاهری) خیر (خبر و مرفوع به ضمه ظاهرى) مِن (حرف جر) النوم (مجرور به حرف جر و علامت آن کسره ظاهری)
اگر بعد از «خیر» و «شر» حرف جر «مِن» بیاید بدون شک اسم تفضیل است. چون بعد از خیر حرف جر (مِن) آمده پس صدر درصد اسم تفضیل است. پس دانش آموزان عزیز اگر مِن رو بعد از خیر و شر دیدید شک نکنید که اسم تفضیل است به همین سادگی.
مثال : العلمُ خيرٌ من الجهل عند كبار الاسلام: علم نزد بزرگان اسلام از جهل بهتر است.
توضیح: باز هم چون که بعد از «خیر» حرف جر «مِن» آمده بدون شک اسم تفضل است .
اگر «خیر» و «شر» الف ولام بگیرند و معنای (خوب و نیک) داشته باشند بدون شک اسم تفضیل نیستند و بیشتر در این حالت نقش صفت را میگیرند و صفت مشبه هستند.
مثال: العملُ الخیرُ لا یضرَّک: کار خوب به تو ضرر نمی رساند.
تشریح: چون که در اینجا (الخیر) صفت است و الف و لام گرفته اسم تفضیل نیست و صفت مشبه است.
ترکیب میکنیم: العمل (مبتدا و مرفوع علامت رفع ضمه ظاهری) الخیر (صفت برای العمل و مرفوع رضعه ظاهر علامت رفع ضمه ظاهری) لایضرک فعل مضارع و هو مستتر فاعل آن که به العمل بر می گردد و لا نیز لا نفی و غیر عامل و این فعل با فعالش در محل رفع، خبر برای مبتدای ما است.
اگر (خیر) به معنای (خوبی و نیکی خوب بودن یا نیک بودن) بدهد مصدر است و اسم تفضیل نیست چون که اسم تفضیل جزء مشتقات است اما مصدرها به کلی جامد هستند.
مثال: خیرکم کثیرا: خوبی شما بسیار است.
جزوات جامع پایه انسانی
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 2 صِناعَةُ التلَّميع في الْأَدََبِ الفْارِسيِّ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 3 عَجائِبُ الْمَخلوقاتِ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 4 تأثیرُ اللُّغَةِ الْفارِسيَّةِ عَلَی اللُّغَةِ الْعَرَبيَّةِ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 5 اَلصِّدْقُ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 6 اِرْحَموا ثَلاثاً
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 7 لا تَقْنَطوا
نکات برتر(اِسٌمُ التَّفضیلِ)
نکات برتر
تمامی اسم های تفضیل غیر منصرف هستند یعنی هیچ نوع تنوینی را در هیچ شرایطی نخواهند گرفت و کسره را در دو حالت میگیرند زمانی که اضافه شوند یا ال بگیرند در این میان فقط (خیر و شر) در میان اسم تفضيل ها منصرف هستند و می توانند تنوین وکسره را بپذیرند.
عيّن كلمة «خير» و «شر» لیست اسم تفضیل (انسانی خارج از کشور)
۱. خَيْرُ الناسِ مَن يساعدُ الآخرينَ في حاجتهِم اليومية
٢. إن تلوُّث الهواءِ من شرِّ المهدِّدات لنظامِ الطبيعة
۳. السعادةُ بعد الغلبهِ على المصاعبِ عملٌ خيرٌ للإنسان
۴. هَجَمتِ الفئران على المزارع و هذا العملُ من شرِّ المخرِّباتِ للطبيعة
جواب گزینه ۳
تشریح گزینه ها
۱. بهترین مردم کسی است که دیگران را در نیازهای روزانیشان یاری کند.
*در این گزینه چون که خیر اضافه شده به(الناس) و معنای ترین را میدهد پس اسم تفضیل محسوب میشود.
تجزیه و تحلیل:
(خیر) مبتدا و مرفوع علامت رفع آن ضمه ظاهری. (الناس) مضاف اليه و مجرور با کسره ظاهری. مَن موصول خاص و خبر و محلا مرفوع چون که موصولات همگی مبنی هستند. (یساعد) فعل مضارع از باب مفاعله و متعدی و فعل و فاعل هو مستتر. (الآخرين) مفعول به و منصوب (فی) حرف جر. (حاجتهم) حاجت مجرو به حرف جر و مضاف و هم مضاف الیه و محلا مجرور. (اليوميه) صفت حاجت و مجرور
۲. همانا آلودگی هوا از بدترین تهدیدهایی برای نظام طبیعت است.
*در این گزینه نیز چون که اضافه شده و معنای ترین را میدهد پس اسم تفضیل است.
تجزيه و تحليل :
(إن) از حروف مشبه بالفعل. (الهواء) مضاف اليه و مجرور. (من) از حروف جر. (شر) مجرور به حرف جر. (المهددات) مضاف اليه و مجرور. (النظام) مجرور به حرف جر. (الطبيعه)
۳. سعادت بعد از غلبه بر مشکلات برای انسان، کار خوبی است.
*چون معنای مصدری دارد یعنی خوبی و بدی پس اسم تفضیل نیست.
تجزیه و تحلیل:
این جمله معنای شرطی می دهد. (السعاده) مبتدا و مرفوع علامت رفع آن ضمه ظاهری. (بعد) ظرف زمان (الغلبه) مضاف الیه و مجرور و علامت آن کسره ظاهری. (علی) حرف جر. (المصاعب) بر وزن مفاعل غیر منصرف چون ال گرفته جر گرفته است. (عمل خیر) (عمل) خبر و مرفوع علامت رفع تونین رفع چون مضاف نشده و ال نگرفته میتواند تنوین بگیرد.(خیر) صفت برای عمل و مرفوع. (للإنسان) مجرور به حرف جر.
۴. موشها به مزارع حمله کردند و این کار از بدترین تخریب کننده های طبیعت است.
*در این گزینه نیز چون که اضافه شده و معنای ترین را می دهد. پس اسم تفضیل است.
تجزیه و تحلیل:
(هجمت) فعل ماضی مفرد مونث مبنی بر فتح. (الفئران)، جمع مکسر، فاعل و مرفوع با فتحه ظاهری. (على المزارع) على: حرف جر. (المزارع) مجرور به حرف جر، غیر منصرف چون که ال گرفته میتواند کسره بگیرد. (هذا) مبتدا و محلا مرفوع. (العمل) عطف بیان بالتبعیه از هذا و مرفوع. (مِن) حرف جر. (شرّ) مجرور به حرف جر. (المخربات) مضاف اليه و مجرور. (للطبيعه) مجرور به حرف جر.
عيّن كلمه «خير» لاتكونُ اسم تفضیل( آزمون لیمو ترش)
١. من يعمل الخيرَ يُشاهد ثمرتَه مُشاهدة
۲. أعمالُك خيرٌ منى لأن أُمَك راضية عنك
۳. اِعلم يا بُنيَّ خيرُ الأمورِ أوسطُها
۴. هو خيرٌ مِن رأيتُه في حياتي
پاسخ گزینه ۱
تشریح گزینه ها
۱. هر کس کار خیری انجام دهد ثمره آن را می بیند چه ثمره ای
*در اینجا چون خیر ال گرفته و معنای خوبی و بدی میدهد اسم تفضیل نیست.
تجزیه و تحلیل:
(من) اسم شرط. ( يعمل) فعل و فاعلش هو مستتر، فعل شرط و مجزوم . (الخير) مفعول به و منصوب يشاهد جواب شرط و مجزوم. (ثمرته) مفعول به و منصوب، ه مضاف الیه و محلا .مجرور. (مشاهده) مفعول مطلق
۲. کارهای تو بهتر از من است چونکه مادرت از تو راضی است.
*چون با حرف جر «من» آمده پس صد درصد افعل تفضیل است.
تجزیه و تحلیل:
(أعمالک )مبتدا و مرفوع، ک مضاف الیه و محلا مجرور. (خیر) خبر و مرفوع. (منی) حرف جر، ی مجرور به حرف جر محلا. (أن) حروف مشبيه بالفعل. (أمك) اسم حروف مشبيه بالفعل و منصوب، ک مضاف اليه و مجرور. (راضیه) خبر حروف مشبیه بالفعل و مرفوع. (عنک) حرف جر، مجرور به حرف جر محلا.
۳. بدان این فرزندم بهترین کارها میانه روترین آنان است.
*چون خیر اضافه شده و معنای ترین میدهد پس افعل تفضیل است.
تجزیه و تحلیل:
(اعلم) فعل امر مفرد مذكر مخاطب (أنت). یا بنی منادی مضاف منصوب. (خیر) مبتدا و مرفوع. (الامورِ) مضاف اليه و مجرور. (أوسطها) أوسط خبر و مرفوع، ها مضاف اليه و محلا مجرور.
۴. او بهترین کسی است که در زندگی خود دیده ام.
*بعد از آن حرف جر من آمده...
تجریه و تحلیل:
(هو) مبتدا و محلا مرفوع. (خیر) خبر و مرفوع. (منی) حرف جر، ی مجرور به حرف جر. (رأیته) فعل و فاعل«تُ» و مفعول «ه». (فی حیاتی) مجرور به حرف جر ، ی مضاف اليه و محلا مجرور.
عين الصحيح عن نوعيه «خیر» و «شرّ» (سنجش)
١. كنا خيرَ أمه حصولاً على الأهداف.(مصدر)
۲. إن تعتمد على اللهِ تشاهد خيرهَ في الدنيا. (اسم تفضيل)
۳. مَن غلب شهوتُه عقله فهو شر من البهائم (مصدر)
۴. من يستهزئ بالأصداقاءِ فهو شرِّ المخلوقاتِ جداً. (اسم تفضيل)
جواب گزینه ۴
تشریح گزینه ها
۱. ما برای رسیدن به هدف هایمان بهترین امت بودیم.
*چون در این گزینه خیر اضافه شده و پسوند ترین را هم در ترجمه دارد پس افعل تفضیل است نه مصدر چون مصدر به معنای خوب یا بد یا خوبی یا بدی می باشد.
تجزیه و تحلیل:
(کنا) نا اسم کان و محلا مرفوع. (خیر) خبر كان و منصوب. (أمه) مضاف اليه و مجرور. (حصول) حال و منصوب. (على الأهداف) مجرور به حرف جر.
۲. هر کس که به خداوند اعتماد کند خیرش را در دنیا می بیند.
*در این گزینه خیر به معنای خوبی ترجمه شده است درست است که اضافه شده ولی معنای مصدر را می دهد.
۳. هر کس شهوتش بر عقلش چیره شود از بدترین چهارپایان است.
*چون که با حرف جر مِن آمده صد درصد اسم تفضیل است معنای ترین را هم داره دیگه؟؟
۴. کسی که دوستان را مسخره کند واقعا از بدترین مخلوقات است.
*چون که اضافه شده و معنای صفت عالی را هم دارد پس اسم تفضیل است.
عيّن كلمه «خیر» لیست اسم تفضيل
١. مَن حسَّن خلقه فهو خيرُ مؤمن
٢. نسمّى الآخرينَ بأسماءِ كلُّها خير
۳. اشتريت خيرَ قميضٍ كانَ من متجر صديقى
۴. خيرُ الأمورِ للتلاميذ أداءُ واجباتهم المدرسية
پاسخ گزینه ۲
تحلیل گزینه ها
۱. کسی که اخلاقش خوب باشد او بهترین مومن است.
*در این گزینه چونکه «خیر» اضافه شده و پسوند «ترین» هم دارد.
۲. دیگران را با نامهایی که همگی آنان خوب هستند، صدا می کنیم.
*اسم فاعل آخِر می شود آخرین که به معنای دیگران است.
۳. بهترین پارچه را که در فروشگاه دوستم بود، خریدم.
۴. بهترین کارها برای دانش آموزان انجام تکالیف درسی شان است.
اسْمُ الْمَكان
اسْمُ الْمَكان
اسم مشتقی است که به مکان که فعل در آن انجام گرفته دلالت دارد.
مثال: جمع مکسر : مسجد : مساجد/ مَکتَب: مَکاتِب / مدرسه: مدارس.
اگر اسم مکان بر وزن ثلاثی مزید باشد بر وزن سه وزن بالا ساخته نمی شود بلکه حرف مزارع را حذف کرده و به جای آن «مُ» میگذاریم و حرف ماقبل آخر را فتحه می دهیم.
مثال:
عين ما فيه اسم المكان؟ (سنجش)
١. اشتريتُ أساوِر الصديقتي بمناسبة ميلادها
۲. اللهم ! أنت منزل الكتاب، سریع الحساب
۳. يجب على الطبيب أن يبذل كلّ جهده في معالجة المَرضى
۴. لاعب يُسجّل في مرمى فريقه فهو أحمق
پاسخ گزینه ۲,۴
تشریح گزینه ها
۱. برای دوستم النگوهایی را به مناسبت جشن تولدش خریدم.
* هیچ اسم مکانی وجود ندارد.
۲. پروردگارا تو خانه کتاب و سریع الحساب هستی.
* منزل بر وزن مفعل پس اسم مکان است
۳. دکتر باید تمام تلاشش را برای معالجه بیمار بکند.
* ندارد.
۴. بازیکن به دروازه گروهش گل زد پس او نادان است.
* مرمی بر وزن مَفعِل به معنای دروازه (محل پرتاب کردن توپ)
عيّن لا يشامل اسم الزمان؟ (انسانی خارج از کشور)
١. أدع الى سبيل ربك بالحكمةِ و الموعظةِ الحسنةِ
٢. وَجَدَنا سَراويلَ أفضلَ من متجرِ صديقي
٣. سبحانَ الَّذي أسرى بعبده ليلاً من مسجدِ الاحرام الى مسجدِ الأقضى
۴. كانت مكتبةُ جندى شابور أكبرَ مكتبةٍ في العالمِ القديم
پاسخ گزینه ۱
تشریح گزینه ها
۱. به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا بخوان.
۲. شلوارهای بیشتری را در فروشگاه دوستم یافتیم
*کمه «متجر» به معنای جایی که اجناس را میفروشند و بر وزن مفعِل می باشد.
۳. پاک و منزه است خدایی که شبانه بندهاش را از مسجد الاحرام به مسجد الاقضی فرستاد.
*در این گزینه هم «مسجد» بر وزن مفعل است و اسم مکان.
۴. کتابخانه جندی شاپور بزرگترین کتابخانه در دنیای قدیم بود
*کلمه «مکتبه برورن مفعله و اسم مکان است.
عيّن ما ليس فيه اسم مكان. (سنجش)
١. نحن بحاجه الى كتبٍ كثيرٍ في قريتِنا
٢. عند الصباحِ تناولنا فطورَنا في مطعمِ الفندق
٣. ذهبتُ مع صديقى الى الملعبِ لمشاهدةِ مباراةِ كرةِ القدم
۴. كانت قيمه الملابسِ فى سوقِ شارعتنا أرخصَ من سوق شارعِتكم
پاسخ گزینه ۱
تشریح گزینه ها
۱. ما به کتابهای بساری در شهرمان نیازمندیم
۲. صبحانه یمان را صبح در رستوران هتل خوردیم
*«مطعم» بر وزن مفعل و اسم مکان است
۳. با دوستم به ورزشگاه برای تماشای فوتبال رفتیم
*«الملعب» بر وزن مَفعَل و اسم مکان است
۴. قیمت لباسها در بازار خیابان ما ارزان تر از بازار خیابان شما است
* «الملابس» بر وزن مفاعل که جمع اسم مکان بر این وزن است پس اسم مکان است.
عيّن ما ليس فيه اسم مكان(المپیاد)
١. ذهبتُ مع أصدقائى الى المكتبةِ العلميةِ
٢. ليس في هذا المكان مكتشفَ العلميةِ
٣. نحن منتظرٌ في هذا المكان حتى تعودَ
۴. شاهدتُ في طهرانَ أشجاراً جميلةً
پاسخ گزینه ۴
۱. با دوستم به کتابخانه علمی رفتیم
* «المکتبه» بر وزن مفعله و اسم مکان است
۲. در این مکان اکتشاف علمی نیست
* «مکتشف» بر وزن افتعال و غیر ثلاثی مجرد هست و چون در اینجا مکان اکتشاف منظور هست.
اسم مکان محسوب میشود.
۳. ما در این مکان منتظر تو هستیم تا برگردی
* «منتظر» هم بر وزنی غیر ثلاثی مجرد ساخته شده و چون منظور مکانی است که در آن منتظر کسی
میشوند پس اسم مکان محسوب میشود.
۴. در تهران درختان زیبائی دیدم
* خیلی ها فک میکنن که اسامی شهرها و کشورها اسم مکان هستند اما این طور نیست بلکه باید بر وزن مفعَل ، مفعِل، مفعله یا غیر ثلاثی مجرد که ساختنش از قبل گفته شد باشد.
عيّن ما ليس فيه اسم تفضيل
1. صُنِعت ملاعبُ كثيرةً بعدَ ثورةِ الإسلاميةِ في بلدِنا
٢. جمع الفلاحون محاصيلَ في مزارعهم
۳. يبنى المصناع كثيراً في بلدان
۴. ذهبت الى اصفهان لزيارة أكابر
جواب گزینه ۴
۱. ورزشگاهای زیادی بعد از انقلاب اسلامی در کشور ما ساخته شدند.
* «ملاعب» بر وزن مفاعل و اسم مکان است
٢. کشاورزان محصولها را در مزرعه هایشان جمع کردند.
* «محاصل» بر وزن مفاعل
۳. ساختمانهای بسیاری در کشورها ساخته شدند
* «المصانع» بر وزن مفاعل
۴. دانش آموزان عزیز طهران اسم مکان نیز بلکه اسم یه شهری است.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه انسانی- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه انسانی
- گام به گام تمامی دروس پایه انسانی
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه انسانی
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه انسانی
- فلش کارت های آماده دروس پایه انسانی
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه انسانی
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه انسانی
نکات برتر(اسْمُ الْمَكان)
نکات برتر
دانش آموزان باهوش خودم حواستون باشه اسامی شهرها و کشورها اسم مکان نیست چون که بر سه وزن «مفعَل، مفعِل، مفعله» و جمعش مفاعل، نیامده است و طبق فرمون ساختن اسم مکان بر وزن غیر ثلاثی مجرد هم نیست یعنی حذهی مضارع و گذاشتن مُ به جای آن و حرف ماقل آخر را فتحه دادن البتع نه در هر فعلی.
عيّن ما يدل على المكان. (سنجش)
١. وجدنا كتاباً عن مكارمِ الأخلاق تحت منضدة
٢. عندما أذهبُ إلى جامعه صباحا أشاهدُ مواقف الحفلات مملوءة من المسافرين
۳. إدفعوا مَظالم الناسِ بلإحسان اليهم
۴. على الحكّامِ أن يشاركوا الرِّعيه في مكارة الدِّهر
جواب سوال ۲
تشریح گزینه ها
۱. زیر میز کتابی از مکارم اخلاقی را پیدا کردیم
* «مِنضده» اسم شیء است و بر وزن مفعَل و مفعِل و مفعله نیست. دقت کنید منضده میم آن کسره دارد ولی مفعله میم آن فتحه دارد.
۲. هنگامی که صبح به سوی دانشگاه رفتم جایگاه اتوبوسها را پر از مسافر دیدم.
* «مواقف» بر وزن مفاعل است چون که جایگاه استادن منظور است پس اسم مکان است.
۳. بدیهای مردم را با نیکی به آنان از بین ببرید.
* «مظالم» درست است که بر وزن مفاعل است اما هر وزن مفاعلی اسم مکان نیست بلکه فقط از طریق ترجمه می توان تشخیص داد.
۴. حاکمان باید در سختی ها (حیله های) روزگار با مردم مشورت کنند.
* هیچ گونه اسم مکانی ندارد.
جزوات جامع پایه انسانی
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 1 مَواعِظُ قَیِّمَةٌ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 2 صِناعَةُ التلَّميع في الْأَدََبِ الفْارِسيِّ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 3 عَجائِبُ الْمَخلوقاتِ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 4 تأثیرُ اللُّغَةِ الْفارِسيَّةِ عَلَی اللُّغَةِ الْعَرَبيَّةِ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 5 اَلصِّدْقُ
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 6 اِرْحَموا ثَلاثاً
جزوه جامع عربی (2) رشته انسانی فصل 7 لا تَقْنَطوا
حوار
حوار
فی سوقِ مَشهَد |
|
در بازار مشهد |
|
اَلزّائِرَهُ الْعَرَبیَّهُ |
بائِعُ الْمَلابِسِ |
خانم زائر عرب |
فروشنده لباسها |
سَلامٌ عَلَیکُم. |
عَلَیکُمُ السَّلامُ، مَرحَباً بِکِ. |
سلام علیکم |
علیکم السلام. خوش آمدید. |
کَم سِعرُ هٰذَا الْقَمیصِ الرِّجالیِّ؟ |
سِتّونَ أَلْفَ تومان. |
قیمت این پیراهن مردانه چقدر است؟ |
۶۰ هزار تومان |
أُریدُ أَرخَصَ مِن هٰذا. هٰذِهِ الْسَعارُ غالیَهٌ. |
عِندَنا بِسِعْرِخَمسینَ أَلْفَ تومان. تَفَضَّلی اُنظُری. |
ارزانتر از این میخواهم. این قیمتها گران (بالا) است. |
به قیمت ۵۰ هزار تومان داریم. بفرما ببین. |
أَیُّ لَوْنٍ عِندَکُم؟ |
أَبیَضُ وَ أَسوَدُ وَ أَزرَقُ وَ أَحمَرُ وَ أَصفَرُ بَنَفسَجیٌّ. |
چه رنگهایی دارید؟ |
سفید و سیاه و آبی و قرمز و زرد و بنفش. |
بِکَم تومان هٰذِهِ الْفَساتینُ؟ |
تَبدَأُ الْأَسعارُ مِن خَمْسَهٍ وَ سَبْعینَ أَلْفاً إلیٰ خَمسَهٍ و ثَمانینَ أَلْفَ تومان. |
این پیراهنهای زنانه چند تومن است؟ |
قیمتها از ۷۵ هزار شروع میشود تا ۸۵ هزار تومن. |
اَلْأَسْعارُ غالیَهٌ! |
سَیِّدَتی، یَخْتَلِفُ السِّعْرُ حَسَبَ النَّوعیّاتِ. |
قیمتها گران (بالا) است! |
خانم ، قیمت بر حسب جنس فرق دارد. |
بِکَم تومان هٰذِهِ السَّراویلُ؟ |
اَلسِّروالُ الرِّجالیُّ بِتِسعینَ أَلْفَ تومان، وَ السِّروالُ النِّسائیُّ بِخَمسَهٍ وَ تِسْعینَ أَلْفَ تومان. |
این شلوارها چند تومان است؟ |
شلوار مردانه ۹۰ هزار تومان و شلوار زنانه ۹۵ هزار تومان است. |
أُریدُ سَراویلَ أَفضَلَ مِن هٰذِهِ. |
ذٰلِکَ مَتْجَرُ زَمیلی، لَهُ سَراویلُ أَفضَلُ. |
شلوارهایی بهتر از این میخواهم. |
آن مغازهٔ همکار من است، شلوارهای بهتری دارد. |
فی مَتجَرِ زَمیلِهِ … |
|
در مغازهٔ همکارش … |
|
رَجاءً، أَعْطِنی سِروالاً مِن هٰذَا النَّوعِ وَ … کَم صارَ الْمَبلَغُ؟ |
صارَ الْمَبلَغُ مِئَتَینِ وَ ثَلاثینَ أَلْفَ تومان. أَعْطینی بَعدَ التَّخْفیضِ مِئَتَینِ وَ عِشْرینَ أَلْفاً. |
لطفأ، شلواری از این نوع (جنس) و … به من بده. قیمت چند (مبلغ چقدر) شد؟ |
مبلغ ۲۳۰ هزار تومان شد. بعد از تخفیف، به من ۲۲۰ هزار بده. |