مکالمه درس«Services» و معنی:

Listen to the conversation between Pedram and a tourist.

به مکالمه بین پدرام و گردشگر گوش کنید.

Tourist: Excuse me sir! Can you help me please?

توریست : با عرض معذرت آقا. آیا می توانید به من کمک کنید؟

Pedram: What can I do for you?

پدرام : چکاری می توان برای شما انجام دهم؟

Tourist: I want a postcard, an envelope and a stamp.

توریست : من یک کارت پستی، پاکت و تمبر می خواهم.

Pedram: Umm…, you can get them from a post office.

پدرام : اوهوم. آیا می توانید آن ها را از اداره پست تهیه کنید؟

Tourist: Where is the post office?

توریست : اداره پست کجاست؟

Pedram: Actually it’s near here. It’s just round the corner.

پدرام : در واقع نزدیک این جاست.  آن همین دور و اطراف هست.

Tourist: Good! Thank you. What time does it open?

توریست:خوب است ! ممنونم.چه ساعتی باز میکند؟

Pedram: It opens at 8.

توریست : در ساعت 8 باز می کند.

Tourist: Thanks a lot!

پدرام :بسیار متشکرم.

آوای زبان درس«Services» و معنی:

Clara: Excuse me sir! I’m lost.

کلارا: ببخشید آقا! من گم شدم

Police officer: Don’t worry. What’s your name?

پلیس: نگران نباش . اسم شما چیه؟

Clara: My name’s Clara.

کلارا: اسم من کلارا است

Police officer: Where do you live?

پلیس: کجا زندگی میکنید؟

Clara: On Main Street, near the gas station.

کلارا: درخیابان اصلی نزدیک پمپ بنزین(گاز)

Police officer: Don’t worry. I can take you home.

پلیس: نگران نباش من میتونم تو رو به خونه برسونم

Clara: Thank you sir.

کلارا: ممنون اقا

قواعد درس«Services»

سوال پرسیدن با Wh Question

در زبان فارسی ما یک سری کلمه داریم که برای گرفتن اطلاعات و پرسش درباره چیزهای مختلف از آن ها استفاده می کنیم. این کلمات که به آن ها کلمه پرسشی می گوییم معمولا با حرف «چ» شروع می شوند

مثل: چرا؟ چگونه؟ چند؟ چه؟ چطور؟ چقدر؟ چند تا؟ چی؟ چه کسی؟ چه چیزی؟....

ما در جواب سوال هایی که با کلمات پرسشی شروع می شوند «بله» و «خیر» ساده نمی توانیم بگوییم بلکه مجبوریم یک سری اطلاعات را در اختیار سوال کننده بگذاریم.

مثلا : چرا دیروز به تلفن من جواب ندادی؟ چون من دیروز ...

کلمات پرسشی کلماتی هستند که برای پرسش در مورد شخص، مکان، زمان، تعداد و یا مالک یک چیز به کار می روند.

در زبان انگلیسی دو دسته سوال وجود دارد.

دسته اول سوالات yes/no questions هستند. برای پاسخ این دسته از سوالات ابتدا باید با بله یا خیر پاسخ داد و اگر نیاز به توضیح بیشتری بود پس از تایید یا رد سوال توضیح را ارائه دهید.

دسته ی دوم سوالات information questions نام دارند. این گونه سوالات را نمی توان با بله یا خیر پاسخ داد. برای پاسخ به این گونه سوالات باید حتما اطلاعاتی راجع به موضوع سوال شده ارائه شود.

کلمات پرسشی به دو دسته تقسیم می شوند:

الف) کلمات پرسشی دسته ی اول:

بعد از کلمات پرسشی دسته ی اول همواره جمله به شکل سوالی بکار می رود.

ب) کلمات پرسشی دسته ی دوم:

بعد از کلمات پرسشی دسته ی دوم ابتدا اسم بکار رفته و پس از اسم, جمله به شکل سوالی بکار می رود.

برای سوالی کردن جملات انگلیسی به وسیله ی کلمات پرسشی مراحل زیر را انجام می دهیم.

١- کلمه ی پرسشی مورد نظر را در ابتدای جمله سوالی قرار می دهیم.

۲- پس از کلمه ی پرسشی جمله را به شکل سوالی در می آوریم.

٣- با توجه به معنی کلمه ی پرسشی و طبق جداول فوق کلمه یا کلمات حذفی را از جمله حذف می کنیم.

۴- چنانچه کلمه ی پرسشی جزء کلمات پرسشی نوع دوم باشد، اسم را در جمله پیدا کرده و آن را پس از کلمه ی پرسشی قرار می دهیم . (اسم همیشه بعد از کلمه ی حذفی قرار دارد).

تذکر:

چنانچه کلمه ی حذفی در ابتدای جمله قرار داشته باشد فقط کافی است که آن را از جمله حذف کنیم و به جای آن، کلمه ی پرسشی مورد نظر را قرار داده و بقیه ی جمله را بدون تغییر بازنویسی کنیم.

مثال های زیر تفهیم این کلمات را برایتان ساده می سازد.

There is a book on the table.            (What) What is there on the table?

They saw him yesterday.                  (When) When did they see him?

My father is at home.                        (Where) Where is he?

He is Mr Irani.                                    (Who) Who is he?

قیدهای تکرار adverb of frequency

از قید تکرار در زبان انگلیسی یا همان adverb of frequency برای مشخص کردن دفعات تکرار عملی استفاده می کنیم یا حتی می توانیم بگوییم اتفاقی هر چند وقت یک بار می افتاد.

در آموزش زبان انگلیسی یکی از پایه ای ترین گرامر که باید به زبان آموزان آموخت همین قیود تکرار هستند.

چهار قانون طلایی برای استفاده صحیح از قید تکرار در زبان انگلیسی

1- به زبان خیلی ساده قید تکرار قبل از فعل اصلی قرار می گیرد.

                                                               Adverb + Main verb

* I always watch TV in the morning.

* She never listens to music because she is a real Muslim.

2- بعد از فعل To be

                                                                 To Be + Adverb

* He is always ill.

* We were never tired as break layers.

3- اگر از فعل کمکی در جمله استفاده کنیم (Have, can, must, could, would, should, might, will) قید بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار می گیرد.

                                                      Auxiliary + Adverb + Main verb

* He can never learn English.

* I have always been tired in my classes.

4- در جملات سوالی از Frequency adverb بعد از فاعل استفاده می کنیم

* Why do you always get up so early?

:«Servicesواژگان درس»