هرکدام از علل ناقصه به تنهایی می توانند معلول را پدید آورند .
دیدگاه دموکریتوس با معنای دوم و سوم اتفاق سازگار است .
فیلسوف وظیفه ای در قبال مفاهیم عامیانه ندارد و کار او پرداختن به امور مهم و بنیادین است.
فیلسوفی وجود ندارد که به طور صریح و روشن با معنای اول اتفاق موافق باشد .
«اتفاق» از کلماتی است که در گفت و گو های روزمره همه اقوام و ملل کاربرد ندارد .
معنای دوم اتفاق این است که میان اشیاء و آثار ها سنخیتی وجود دارد .
کتاب الهیات شفا از ملاصدرا است .
هیچ فیلسوفی با معنای اول اتفاق موافق نیست .
معنای چهارم اتفاق مربوط به علم ناقص و محدود ما نسبت به حوادث پیرامونی است .
هرگاه وجود تنها یک علت باعث پیدایش معلول شود آن علت را تامه می نامند.
در مواردی که یک معلول یا پدیده از مجموعه ای از عوامل و علت ها پدید می آید به هر یک از آن عوامل، علت ناقصه گفته می شود.
گروهی از فیلسوفان که به خداوند و علت نخستین برای جهان معتقد نیستند غایتمندی زنجیره حوادث را نیز انکار می کنند.
مهم ترین کتاب فلسفی ملاصدرا الهیات شفا نام دارد که در همین کتاب به مبحث اتفاق و شانس نیز پرداخته است.
اگر کسی بگوید حرارت سبب یخ بستن آب می شود اصل سنخیت را انکار کرده است.