تحولات عقل در دوره جدید اروپا ، عمدتا مربوط به حدود توانایی های عقل است .
به نظر فیلسوفان الهی ، عقول یا فرشتگان حقایق اشیا را شهود می کنند .
هراکلیتوس به هردو کاربرد عقل توجه داشته است .
دیوید هیوم ، روش فلاسفه قدیم را به بت تشبیه کرده بود .
تاریخ فلسفه با تاریخ عقل پیوندی ناگسستنی دارد .
مفهوم فلسفه با عقل و عقلانیت گره خورده است .
مفهوم دین ، ایمان و مفهوم عرفان ، عشق را تداعی می کند .
مقصود ارسطو از نطق ، همان قوه تعقل و تفکر انسان بود .
موجودات مجرد در افعال خود به ابزار مادی هم نیاز دارند .
در مواردی از خدا به عنوان «عقل کل» یاد شده است .
معمولا از فیلسوفان ، به عنوان مهم ترین مدافعان عقل یاد می کنند .
مفهوم عرفان عقلانیت را تداعی می کند .
مفهوم دین مارا به یاد شهود می اندازد .
ریاضی دانان مهمترین مدافعان عقل محسوب می شوند .
عقل استدلالی از بدو تولد در انسان شکوفا می شود .
پیشرفت در علوم تجربی نیازی به تقویت توانمندی عقلی ندارد .
کودک در بدو تولد توانایی استدلال کردن ندارد .
هراکلیتوس پیش از سقراط زندگی می کرد .
فرانسیس بیکن با ریاضیات به خوبی آشنا بود و تجربه گرا نیز بود .