کنایه سپرکردن کنایه از مقاومت کردن است
سختی کمان کنایه از قدرت و زورمندی و زورگویی است
شیران استعاره از مردان بزرگ و دلیر است
سگان استعاره از مردان پست و فریبکار است
عو عو استعاره از نیرو قدرت ظاهری است
جهان و زمان قافیه هستند در بیت اول
مقصود شاعر از رمه مردم تحت یک حکومت است
بیت چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد به ناپایداری ظالم و ظلم اشاره میکنید
بیت ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن / تاثیر اختران شما نیز بگذرد تلمیح به اعتقادی کهن دارد
شعر غرش شیران سروده سیف فرغانی است
در بیت گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست جمله چهار جزئی وجود دارد
فاخر - فخر - فخیم هم خانواده نیستن
معنی عبارت «الدهر یومان یوم لک و یوم علیک» روزگار دو روز است، روزی به سود تو و روزی به ضرر تو است
دربه باغ اندرون لاله نوشکفته / عقیق است گویی به پیروزه اندردو حرف اضافه برای یک متمم به کار رفته است
در بیت سزای توست چون گریه گل گریه تلخ پشیمانی / که گفتا ای غنچه غافل دهن پیش صبا بگشا همه آرایههای «استعاره، تشخیص، تشبیه، حس آمیزی» وجود دارد
معنی کلمه ملال ینی اندوه افسرده
در کلمه محنت: محن ـ امتحان جمع و همخانوادهٔ واژه موردنظر، به ترتیب درست آمده است
عبارت « خلف صدق نیاکان هنرور خود بود» یعنی جانشین راستین اجداد و پدران هنرمند خود بود
مفهوم بیت : گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید امیدواری , غم دوری , ناز معشوق است
روابط معنایی کلمات "رهبروپیشوا"ترادف است
روزگار دو روز است، روزی به سود تو و روزی به ضرر تو. معنی عبارت «الدهر یومان یوم لک و یوم علیک» است
تعدیل - معتدل - عدالت هم خانواده نیستند
در عبارت گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست جمله چهار جزئی وجود دارد
شعر غرش شیران سروده سیف فرغانی است
در بیت ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن / تاثیر اختران شما نیز بگذرد تلمیح به اعتقادی کهن وجود دارد
در به باغ اندرون لاله نوشکفته / عقیق است گویی به پیروزه اندر دو حرف اضافه برای یک متمم به کار رفته است
با توجه به بیت «در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت // این عوعو سگان شما نیز بگذرد»، جملهی غلط واو عطف وجود دارد. است
معنی عبارت کنایی «گذشتن رونق زمان» پستی میشود
در بیت سزای توست چون گریه گل گریه تلخ پشیمانی / که گفتا ای غنچه غافل دهن پیش صبا بگشا همه آرایههای «استعاره، تشخیص، تشبیه، حس آمیزی» وجود دارد
مفهوم بیت «ما بارگه دادهایم، این رفت ستم بر ما / بر قصر ستمکاران گویی چه رسد خذلان» با بیت چون داد عادلان به جهان در، بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد متناسب است
معنی واژۀ «داد» در بیت «به داد و دهش گیتی آباد دار / دل زیردستان خود شاد دار» با واژۀ «داد» در بیتِ چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد یکسان است.
منظور از بیت «آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام // بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد» اجل به همگان میرسد. است
در کدام گزینه تعداد وابستهها کمتر است؟
۷کلمه تعدیل معتدل عدالت هم خانواده هستند
مفهوم آیه «کل نفس ذائقه الموت: هر کس مرگ را خواهد چشید» در بیت آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام / بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد مشهود است
در آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام / بر حلق و دهان شما نیز بگذرد (نهاد) نقش واژه مشخص شده نادرست است
معنی کلمه ملال اندوه است
این بیت چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد به ناپایداری ظالم و ظلم اشاره دارد
در محنت: محن ـ امتحان جمع و همخانوادهٔ واژه موردنظر، به ترتیب درست آمده است
در بیت هم مرگ، بر جهان شما نیز بگذرد / هم رونق زمان شما نیز بگذرد وابسته وجود دارد
سرودۀ زیر، یادآور کدام بیت درس است؟
ما بارگهِ دادیم، این رفت ستم بر ما بر قصر ستمکاران، گویی چه رسد خِذلان خاقانی
چون دادِ عادلان به جهان در، بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
کلُّ نَفْسٍ ذائقه الْمَوْتِ. سوره آلعمران،
هم مرگ، بر جهان شما نیز بگذرد / هم رونقِ زمان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیرِ خاص و عام / بر حلق و بر دهانِ شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکُشت / هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
از متن درس، برای حدیث و آیۀ زیر، نمونه بیتی مرتبط بیابید و بنویسید.
الدّهرُ یَومانِ یومٌ لَکَ و یَومٌ عَلَیکَ. امام علی(ع)
ای مُفتَخَر به طالع مسعود خویشتن / تأثیر اختران شما نیز بگذرد
در بیت زیر، مقصود شاعر از «رمه»، «چوپان گرگْطبع» و «گرگیِ شبان» چیست؟
ای تو رمه سپرده به چوپانِ گرگْطبع این گرگیِ شبان شما نیز بگذرد
رمه: مردم تحت یک حکومت
چوپان گرگْطبع: حاکم ستمگر و ظالم
گرگیِ شبان: ستم و ظلم حاکم
با توجّه به توضیح زیر، معنی و مفهوم بیت اوّل درس را به نثر روان بنویسید.
سیفالدّین محمّد فَرغانی، در سد ۀ هفتم هجری، هنگامی که شهرهای بزرگ و آباد ایران، در آتش بیداد مغولان میسوخت، این شعر را سرود. سیف در این سروده، از رفتار ظالمانۀ فرمانروایان و تاختوتاز سپاه مغول، با بیان کوبندهای انتقاد میکند.
ای حاکمان و سپاهیان مغول! سرانجام مرگ به سراغ شما نیز خواهد آمد و روزگار گرمی بازار و رواج قدرت شما نیز به پایان خواهد رسید.
در بیت زیر،کنایهها را بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد
قافیه و ردیف را در بیت نخست این سروده مشخّص کنید.
قافیه ← جهان ـ زمان
ردیف ← شما نیز بگذرد
تفاوت معنایی فعل «کُشت» را در ابیات زیر توضیح دهید.
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن کاو بندهپرور آید
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
کشت در بیت اول به معنی «نابود کرد، از بین برد» و بکشت در بیت دوم به معنی «خاموش کرد» آمده است
در شعری که خواندید، پنج واژۀ مهمّ املایی بیابید و بنویسید.
رونق ـ محنت ـ غرّش ـ خاص و عام ـ چراغدان ـ طالع مسعود ـ تأثیر ـ گرگْطبع
مفهوم«آدم در نقشهاش ز»با این بیت فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی / یک نکتهات بگویم خود را مبین که رَستیتناسب معنایی دارد
چشمۀ کوچک چو به آنجا رسید / وان همه هنگامۀ دریا بدید در این بیت «و» نشانۀ ربط یا پیوند است
عنی عبارت «الدهر یومان یوم لک و یوم علیک»روزگار دو روز است، روزی به سود تو و روزی به ضرر تو
کل نفس ذائقه الموت: هر کس مرگ را خواهد چشید» در بیت آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام / بر حلق و بر دهان شما نیز بگذردمشهود است
مفهوم راه دست خودش هم نیست: خودش هم مهارت ندارد.
شرح رخدادهای روزگار از مصادیق «حسب حال» یا «زندگی نامه»است
محنت: محن ـ امتحانجمع و همخانوادهٔ به ترتیب درست آمده است
مفهوم نقش بندیاش دلگشا بود و رنگ را نگارین میریخت: مهارت در نقشه کشی است
عبارت « خلف صدق نیاکان هنرور خود بود» یعنیجانشین راستین اجداد و پدران هنرمند خود بود
عبارت « خلف صدق نیاکان هنرور خود بود» یعنی جانشین راستین اجداد و پدران هنرمند خود بود
مفهوم کلی عبارت زیر هنرمندی معلم است
«معلم، مرغان را گویا میکشید؛ گوزن را رعنا رقم میزد؛ خرگوش را چابک میبست؛ سگ را روان گرته میریخت.»
مفهوم جمله زیر درست است
نقش بندیاش دلگشا بود و رنگ را نگارین میریخت: مهارت در نقشه کشی
مفهوم معلم دور نبود. (صمیمی بودن) در کمانک مقابل آن نادرست نوشته شده است
مفهوم عبارت زیر با بیت «آدم در نقشهاش نبود و بهتر که نبود. در پیچ و تاب عرفانی اسلیمی، آدم چه کاره بود؟!» تناسب معنایی دارد
خاطره نگاری: کلاس نقاشی در مورد نوع ادبیات درسهای کتاب فارسی دهم درست نیست
مفهوم عبارت چابک میبست: سریع میکشید.ست
دوتا تا از واژههای زیر نادرست معنا شده است
«گُرده: بالای کمر / رندانه: زیرکانه / مخمصه: بدبختی / اسلیمی: طرحهایی مرکب از پیچ و خمهای متعدد که شبیه عناصر طبیعت هستند. / کلّه: میان دو کتف / رعنا: خوش قد و قامت / مشوّش: آشفته / خَلف صدق: جانشین راستین / غارب: برآمدگی پشت پای اسب / وقب: هر فرو رفتگی اندام چون گودی چشم / گرته برداری: نسخهبرداری از روی یک تصویر یا طرح / بیرنگ: طرح اولیه / آخره: قوس زیر گردن»
دوتا تا از واژههای زیر نادرست معنا شده است
بیت می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار / این موهبت رسید ز میراث فطرتم «واوِ» ربط دارد
ترکیبهای زیر در مجموع یک نادرستی املایی دارند
«غنیمت وجود آشنا / بیقوله ای در ییلاقی / اهل و عیال / بحران بلوغ / زندگی مرفّه / شندرغاز بانک / تنگی معیشت / تصلّای غم غربت / زندگی بیتلاطم / مجسّمهی قاطر / ارزیابی شتابزده»
نقش دستوری «صاد» هرگز جانوری از پهلو نکشید.با واژهی مشخص شده، با نقش دستوری واژهی «جانور» یکسان است
آرایههای «کنایه، تشبیه و ایهام در کدام بیت در چشم او که خود چشم زمانۀ ما بود، آرامشی بوددیده میشود؟
در زنگ نقاشی دلخواه و روان بود.نشانۀ ربط یا پیوند دیده میشود
در بیت چشمۀ کوچک چو به آنجا رسید / وان همه هنگامۀ دریا بدید «و» نشانۀ ربط یا پیوند است
در عبارت چون از در رفتیم، گرمابهبان و هر که آنجا بودند، همه بر پای خواستند و بایستادند غلط املایی وجود دارد
در میان گروه کلمات زیر، املای سه واژه نادرست است
«خلف صدق - مخمسه و بدبختی - مجسمۀ فراعنه - وَقب حیوان - اهل و عیال - گل و خوار - برهنگی و عاجزی - خدای عذَّ و جل»
بخشی از رخداد یک روز از سفر از مصادیق «حسب حال» یا «زندگی نامه»شرح رخدادهای روزگار از نیست
معنی ۴ واژه درست است
«مشوّش: آشفته و پریشان، گُرده: پشت، رعنا: زیبا، اسلیمی: اسلامی، آلایش: پاکی»
مفهوم عبارت صورت از او چیزی میطلبید: از نگاهش پیدا بود که چیزی میخواهد.درست نیست
عبارت معلم هرگز جانوری جز از پهلو نکشید. آرایۀ «کنایه» وجود ندارد
برای هر واژۀ مشخّص شده، یک مترادف از متن درس بیابید.
بر در بخت بد فرود آید هرکه گیرد عنان مرکبش، آز ناصرخسرو
طالع
همّت بلند دار که نزد خدا و خلق باشد به قدر همّت تو اعتبار تو ابن یمین
رونق