نمونه سوالات تستی فصل 12 جامعه شناسی دهم همراه با جواب تشریحی

تعامل جهان اجتماعی با حفظ لایه‌های عمیق خود و اخذ عناصری در محدودهٔ لایه‌های سطحی – کنار گذاشتن عناصر مشرکانه و اساطیری توسط ایرانیان – گسترش معانی فرهنگ

دادو‌ستد جهان اجتماعی در لایه‌های عمیق و پدید آوردن تغییرات لازم در عناصر اخذ شده - پذیرش عقاید و ارزش‌های توحیدی اسلام توسط ایرانیان - گسترش معانی فرهنگ

دادو‌ستد جهان اجتماعی در لایه‌های عمیق و پدید آوردن تغییرات لازم در عناصر اخذ شده - کنار گذاشتن عناصر مشرکانه و اساطیری توسط ایرانیان – بیشتر بودن حاملان و عاملان فرهنگ

تعامل جهان اجتماعی با حفظ لایه‌های عمیق خود و اخذ عناصری در محدودهٔ لایه های سطحی – پذیرش عقاید و ارزش‌های توحیدی اسلام توسط ایرانیان – بیشتر بودن حاملان و عاملان فرهنگ

جهان اجتماعی خود باخته جهانی است که ارزش‌ها و هنجارهای خود را بر مبنای گذشته خود توسعه می‌دهد.

جهان اجتماعی خود باخته جهانی است تمام ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی خود را بر مبنای سکولاریسم بنا کرده است.

جهان اجتماعی خود باخته جهانی است که به روش تقلیدی عمل می‌کند به طوری که تنها فرهنگ گذشته خود را تداوم می‌بخشد و مانع از وارد شدن فرهنگ جدید می‌شود.

جهان اجتماعی خودباخته، به روش تقلیدی عمل می­‌کند و ارتباطش را با فرهنگ و تاریخ خود از دست می‌دهد. بنابراین نه می‌تواند فرهنگ گذشتۀ خود را تداوم ببخشد یا گسترش دهد و نه می‌تواند آن را رها کند و از آن بگذرد و به جهان اجتماعی دیگری که مبهوت و مقهور آن شده است، ملحق شود

عناصر عقلی این دو فرهنگ را عیناً وارد جهان اجتماعی خود کرد.

عناصر اساطیری آن هم همراه عناصر عقلی وارد جهان اجتماعی اسلام شد.

تنها عناصر عقلی این دو فرهنگ را اخذ کرد و به تناسب جهان‌شناسی توحیدی در آن دخل و تصرف کرد.

تحت تأثیر عناصر مشرکانه و اساطیری آن‌ها قرار گرفت

در تعامل با فرهنگ اسلامی، عقايد و ارزش‌های توحيدی آن را پذيرفت و به دنيای اسلام ملحق شد.

جهان غرب توانست در سطح عقايد و ارزش‌های اجتماعی خود استوار بماند و زمينه‌ی گسترش خود را در محدوده‌ی هنجارها فراهم كند.

با عبور از عقايد و ارزش‌ها مسيحيت قرون وسطی، به عقايد و ارزش‌های دنيوی و سكولار روی آورد و هويت جديدی پيدا كرد.

جهان غرب پس از مواجهه با فرهنگ اسلامی توانست فرهنگ اساطيری خود را تغيير دهد و با نگاهی توحيدی به انسان و جهان بنگرد.

غرب‌ستیزی

غرب‌زدگی

غرب‌انکاری

غرب‌گستری

تزلزل فرهنگی

از خودبیگانگی تاریخی

غرب‌زدگی

از خود بیگانگی فطری

با نگاه توحیدی به خود و جهان

با نگاه انسانی به خود و جهان

با نگاه غریزی به خود و جهان

با نگاه زاهدانه به خود و جهان

عناصر حقیقی جهان

حقیقت خود

حقیقت جهان اجتماعی

گزینه‌های (۱) و (۲)

جهان اجتماعی بر اساس آرمان‌ها و ارزش‌های خود با جهان‌های اجتماعی دیگر دادوستد داشته باشد.

جهان اجتماعی با حفظ عقاید خود با جهان‌های اجتماعی دیگر تعامل داشته باشد.

جهان اجتماعی خارج از محدوده‌ی هنجارها و شیوه‌ی زندگی، عناصریر را از جهان اجتماعی دیگر بگیرد و بدون تغییر در آن‌ها زمینه‌ی پیشرفت خود را فراهم کند.

جهان اجتماعی در محدوده‌ی هنجارهای خود عناصری را از جهان اجتماعی دیگر بگیرد و در صورت لزوم تغییراتی را در آن ایجاد کند و از این طریق زمینه‌ی پیشرفت خود را فراهم سازد.

تنها جهان اجتماعی توحيدی است كه درهای آسمان و زمين را به سوی انسان می‌گشايد و او را با حقيقت خود و جهان هستی آشنا می‌كند.

در جهان‌های اساطيری و توحيدی انسان از حقيقت خود و هستی دور می‌ماند و تصويری كه در اين جهان‌ها از انسان ارائه می‌شود سرابی از حقيقت است و امكان رسيدن به آرامش در اين جهان بسيار كم است.

جهان اجتماعی مشركانه‌ی اساطيری و جهان اجتماعی سكولار و دنيوی، آدمی را نه تنها از حقيقت جهان، بلكه از حقيقت خود نيز بيگانه می‌كند.

انسانی كه به خودآگاهی می‌رسد، خويش و جهان را آيات و نشانه‌های خداوند می‌يابد و همواره انيس و هم‌نشين خداوند است.

عناصر عقلی اين دو فرهنگ را اخذ كرد، به تناسب جهان‌شناسی توحيدی خود در علوم مختلف آن‌ها تصرف كرد و عناصر اساطيری و مشركانه‌ی اين دو فرهنگ را نپذيرفت.

تحولات هويتی پيدا كرد، به پذيرش عناصر غيرعقلی اقدام كرد و در علوم مختلف آن‌ها تصرف كرد.

با حفظ اصول خود به تعامل پرداخت و تمامی عناصر اين دو فرهنگ را پذيرفت.

به عقايد و آرمان‌های خود پشت كرد، در محدوده‌ی هنجارها عناصری از فرهنگ‌های ديگر اخذ كرد و به بازسازی آن عناصر پرداخت.

هر نهاد اجتماعی شیوهٔ قابل قبول تأمین همهٔ نیازهای افراد را معین می‌سازد.

خانواده، تعلیم و تربیت، سیاست و اقتصاد از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی‌اند.

نهادها در تمامی جهان‌های اجتماعی وجود دارند ولی انواع متفاوتی دارند.

وقتی اجزا و لایه‌های جهان اجتماعی را در ارتباط با هم در نظر بگیریم، نهاد اجتماعی آشکار می‌شود.

هويت خود را از ياد برده باشد - مخالف فطرت انسان باشد.

بر اساس فطرت انسان شكل نگرفته باشد – عقايد حق و باطل را در كنار هم دارا باشد.

بر اساس فطرت انسان شكل نگرفته باشد – از عقايد حق برخوردار نباشد.

فرهنگ تاريخی خود را فراموش كند – از عقايد حق برخوردار نباشد.

ارزش‌های مسیحیت قرون وسطا

عقاید و ارزش‌های دینی و معنوی

عقاید و ارزش‌های فرهنگی ایران

ارزش‌های اساطیری و مشرکانه

عناصر عقلی اين دو فرهنگ را اخذ كرد، به تناسب جهان‌شناسی توحيدی خود در علوم مختلف آن‌ها تصرف كرد و عناصر اساطيری و مشركانه‌ی اين دو فرهنگ را نپذيرفت.

تحولات هويتی پيدا كرد، به پذيرش عناصر غيرعقلی اقدام كرد و در علوم مختلف آن‌ها تصرف كرد.

با حفظ اصول خود به تعامل پرداخت و تمامی عناصر اين دو فرهنگ را پذيرفت.

به عقايد و آرمان‌های خود پشت كرد، در محدوده‌ی هنجارها عناصری از فرهنگ‌های ديگر اخذ كرد و به بازسازی آن عناصر پرداخت.

عقل و دین

عقل و توحید

عقل و فرهنگ 

عقل و عقلانیت 

هر نهاد اجتماعی شیوهٔ قابل قبول تأمین همهٔ نیازهای افراد را معین می‌سازد.

خانواده، تعلیم و تربیت، سیاست و اقتصاد از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی‌اند.

نهادها در تمامی جهان‌های اجتماعی وجود دارند ولی انواع متفاوتی دارند.

وقتی اجزا و لایه‌های جهان اجتماعی را در ارتباط با هم در نظر بگیریم، نهاد اجتماعی آشکار می‌شود

خسیس 

مصرف نکردن

درست مصرف کردن

کم مصرف کردن

انسان شناسی

نیازمندی ها

توحید

ولایت

قدرت فرهنگی

سطح برتر دانش

قدرت اقتصادی و سیاسی

فرهنگ تاریخی