1736019749.png)
جواب ترجمه متن درس صفحه 77 درس 6 عربی نهم (تَغييرُ الْحَياةِ)
تعداد بازدید : 78.77Mپاسخ ترجمه متن درس صفحه 77 عربی نهم
-گام به گام ترجمه متن درس صفحه 77 درس تَغييرُ الْحَياةِ
-ترجمه متن درس صفحه 77 درس 6
-شما در حال مشاهده جواب ترجمه متن درس صفحه 77 عربی نهم هستید. ما در تیم مای درس، پاسخنامههای کاملاً تشریحی و استاندارد را مطابق با آخرین تغییرات کتاب درسی 1404 برای شما گردآوری کردهایم. اگر به دنبال بهروزترین پاسخها برای این صفحه هستید و میخواهید بدون نیاز به اتصال به اینترنت، علاوه بر پاسخهای گام به گام، به گنجینهای از مطالب درسی دسترسی پیدا کنید، حتماً اپلیکیشن مایدرس را نصب نمایید.
تَغْییرُ الْحَیاةِ
تغییر زندگی
1 اِبتَدَأَ الْعامُ الدِّراسيُّ الْجَديدُ وَ ذَهَبَ تَلاميذُ الْقَريَةِ إِلَی الْمَدرَسَةِ. کانَتِ الْقَریَةُ صَغیرَةً وَ جَمیلَةً. دَخَلَتِ الْمُدَرِّسَةُ فِي الصَّفِّ الرّابِعِ. کانَ الصَّفُّ مُزدَحِماً. قالَتِ الْمُدَرِّسَةُ لِلْبَنينَ: «اِجْلِسوا عَلَی الْيَمينِ» وَ قالَتْ لِلْبَناتِ: «اِجْلِسْنَ عَلَی الْيَسارِ»
2 هيَ شاهَدَتْ تِلميذَةً راسِبةً باِسْمِ «سارة». رسَبَتْ «سارة» عِندَها فِي السَّنَةِ الْماضیةِ ؛فَحَزِنَتْ وَ ذَهَبَتْ لِمُشاهَدَةِ مِلفُّها لِلاِطِّلاعِ عَلَی ماضيها.
3 في مِلَفِّ السَّنَةِ الأُولَی: هيَ تِلميذةٌ جَيِّدَةٌ جِدّاً. تَکتُبُ واجِباتِها جَيِّداً. هيَ نَشيطَةٌ و ذَکيَّةٌ.
4 وَ في مِلَفِّ السَّنَةِ الثّانيَةِ: هيَ تِلميذةٌ جَيِّدَةٌ جِدّاً. لٰکِنَّها حَزينَةٌ. أُمُّها راقِدَةٌ فيِ المْسُتشَفیَ.
5 وَ في مِلَفِّ السَّنَةِ الثّالِثَةِ: هيَ فَقَدَتْ والِدَتَها في هٰذِەِ السَّنَةِ. هيَ حَزينةٌ جِدّاً.
6 وَ في مِلَفِّ السَّنَةِ الرّابِعَةِ: هيَ تَرَکَتِ الدِّراسَةَ وَ لا تُحِبُّ المَدرَسَةَ وَ تَنامُ فِي الصَّفِّ.
7 الْمُدَرِّسَةُ لامَت نَفْسَها وَ غَيَّرَتْ طَريقَةَ تَدريسِها.
8 بَعدَ مُدَّةٍ في حَفْلَةِ ميلادِ الْمُدَرِّسَةِ جَلَبَ التَّلاميذُ هَدايا لَها وَ جَلَبَتْ سارة لِمُدَرِّسَتِها هَديَّةً في وَرَقَةِ صَحيفَةٍ. کانَتِ الْهَديَّةُ زُجاجَةَ عِطرِ أُمِّها، فيها قَليلٌ مِنَ الْعِطرِ، فَضَحِكَ التَّلاميذُ؛
9 فَقالَتِ الْمُدَرِّسَةُ لِلْبَنينَ: «لا تَضْحَکوا»
10 وَ قالَتْ لِلْبَناتِ: «لا تَضحَکْنَ»
11 اَلْمُدَرِّسَةُ عَطَّرَتْ نَفْسَها بِذٰلِكَ الْعِطْرِ.
12 جاءَتْ سارة عِندَ مُدَرِّسَتِها وَ قالَتْ:
13 «رائحَتكِ مِثلُ رائِحَةِ أُمّي»
14 شَجَّعَتِ الْمُدَرِّسَةُ سارة؛ فَصارَتْ تِلميذةً مِثاليّةً وَ بَعدَ سَنَواتٍ ؛ اِسْتَلَمَتِ الْمُدَرِّسَةُ رِسالَةً مِنْ سارة مَکْتوباً فيها:
15 «أَنتِ أَفضَلُ مُعَلِّمَةٍ شاهَدْتُها في حَياتي. أَنتِ غَيَّرْتِ مَصيري. أَنا الأْنَ طَبيبَةٌ.»
16 وَ بَعدَ مُدَّةٍ، اِسْتَلَمَتِ الْمُدَرِّسَةُ رِسالَةً أُخْرَی مِنَ الطَّبيبَةِ سارة؛ طَلَبَتْ مِنْهَا الْحُضورَ في حَفلَةِ زَواجِها وَ الْجُلوسَ في مَکانِ أُمِّ الْعَروسِ.
17 عِندَما حَضَرَتْ مُدَرِّسَتُها في حَفلَةِ زَواجِها؛ قالَتْ لَها سارة:
18 «شُکراً جَزيلاً يا سَيِّدَتي؛ أَنتِ غَيَّرْتِ حَياتي.»
19 فَقالَتْ لَها الْمُدَرِّسَةُ:
20 «لا يا بِنتي؛ أَنتِ غَيَّرْتِ حَياتي؛ فَعَرَفْتُ کَيفَ أُدَرِّسُ»
1 سال تحصیلی جدید آغاز شد و دانش آموزان روستا به مدرسه رفتند. آن روستا کوچک و زیبا بود. خانم معلم وارد کلاس چهارم شد. کلاس شلوغ بود. خانم معلم به پسرها گفت: «سمت راست بنشینید» و به دخترها گفت: «سمت چپ بنشینید»
2 او دانش آموزی مردود به نام ساره را دید. ناراحت شد و برای دیدن پرونده اش و برای آگاه شدن بر گذشته اش رفت.
3 در پروندۀ سال نخست: او دانش آموزی بسیار کوشاست. تکلیف هایش را خوب می نویسد. او فعال است.
4 در پرونده سال دوم: او دانش آموزی بسیار کوشاست. ولی غمگین است. مادرش در بیمارستان بستری است.
5 در پرونده سال سوم: او مادرش را در این سال از دست داد. او بسیار غمگین است.
6 و در پرونده سال چهارم: او درس خواندن را ترک کرد و مدرسه را دوست ندارد و در کلاس می خوابد.
7 خانم معلم خودش را سرزنش کرد و روش تدریسش را تغییر داد.
8 پس از مدتی دانش آموزان در جشن تولد خانم معلم برایش هدیه هایی آوردند و ساره برای خانم معلمش هدیه ای در ورقۀ روزنامه ای آورد. آن هدیه شیشه عطر مادرش بود که اندکی عطر در آن بود و دانش آموزان خندیدند؛
9 خانم معلم به پسرها گفت: «نخندید»
10 و به دخترها گفت: «نخندید»
11 خانم معلم با آن عطر به خودش عطر زد.
12 ساره نزد معلمش آمد و گفت:
13 «بوی تو مانند بوی مادرم است»
14 خانم معلم ساره را تشویق کرد و او دانش آموزی موفق شد. و پس از چند سال؛ خانم معلم نامه ای از ساره دریافت کرد که در آن نوشته شده بود.
15 «تو بهترین معلمی هستی که در زندگی ام دیدم، تو سرنوشتم را تغییر دادی. من حالا پزشک هستم»
16 و پس از مدتی، خانم معلم نامه ای دیگر را از خانم دکتر ساره دریافت کرد که در آن از وی حضور در جشن عروسی اش و نشستن در جایگاه مادر عروس را خواسته بود.
17 هنگامی که خانم معلم در جشن عروسی اش حاضر شد؛ ساره به او گفت:
18 «بسیار ممنونم ای خانم! تو زندگی ام را تغییر دادی.»
19 سپس خانم معلم به او گفت:
20 «نه ای دخترم؛ تو زندگی ام را تغییر دادی؛ پس فهمیدم که چگونه درس بدهم»
با توجّه به متن درس پاسخ درست را انتخاب کنيد.
1 أَينَ جَلَسَتِ الْبَناتُ؟ عَلَی الْيَمينِ عَلَی الْيَسارِ
2 لِمَنْ کانَتْ زُجاجَةُ الْعِطْرِ؟ لِوالِدِ سارة لِوالِدَةِ سارة
3 في أَيِّ صَفٍّ کانَتْ سارة راسِبَةً؟ فِي الرّابِعِ فِي السّادِسِ
4 ماذا کانَتْ هَديَّةُ سارة لِمُدَرِّسَتِها؟ صَحيفةً جِداريَّةً زُجاجَةَ عِطرٍ
5 هَلْ کانَتِ الْهَدايا بِمُناسَبَةِ حَفلَةِ ميلادِ الْمُدَرِّسةِ؟ نَعَم لا
1 دختران کجا نشستند؟ عَلَی الْيَسارِ
2 شیشه عطر مال چه کسی بود؟ لِوالِدَةِ سارة
3 ساره در کدام کلاس مردود شده بود؟ فِي الرّابِعِ
4 هدیه ساره به معلمش چه بود؟ زُجاجَةَ عِطرٍ
5 آیا هدایا به مناسبت تولد معلم بود؟ نَعَم
بدانیم
در اين درس با فعل نهی آشنا می شويد.
به فرق ميانِ فعل های مضارع و نهی توجّه کنيد و ترجمۀ آنها را یاد بگیرید.
فرق میان فعل مضارع منفی و فعل نهی را بیابید.
ترجمه کنید.
1 لا تَرْقُدوا تَحتَ الشَّجَرِ فِي اللَّيلِ.
2 يا أَخَواتي، لا تَغْضَبْنَ عَلیٰ أَحَدٍ.
3 يا وَلَدانِ، لا تَضحَکا بِصَوتٍ مُرتَفِعٍ
1 زیر درخت در شب نخوابید.
2 ای خواهرانم، بر هیچکس خشم نگیرید.
3 ای دو پسر، با صدای بلند نخندید.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه
همین حالا نصب کن
