نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

پاسخ حکایت نگاری صفحه 35 نگارش هفتم

-

گام به گام حکایت نگاری صفحه 35 درس بخش های نوشته

-

حکایت نگاری صفحه 35 درس 2

-

1 نخست، اصل حكايت و سپس شكل بازنویسی شده آن را بخوانيد و با هم مقايسه كنيد.

حکایت :

فردی با سپری به میدان جنگ رفته بود. از قلعه، سنگی بر سرش زدند و بشکستند. برنجید و گفت: «عجب بد مردمانی هستند، سپری به این بزرگی را نمی بینند که بر سر می زنند».

بازنویسی:

مرد جنگ جويي، با زره پولادين برتن، تيرداني پر از تير بر پشت، شمشير برّنده اي بر كمر و سپری بزرگ در دست، راهي ميدان شد. مرد جنگ جو كه در زير سپر پنهان شده بود، آرام آرام به قلعۀ دشمن نزدیک شد. هنوز به دروازۀ قلعه نرسيده بود كه یکی از نگهبانان قلعه، سنگي به طرف او پرتاب كرد. سنگ چرخيد و چرخيد و محكم به كلۀ مرد جنگ جو خورد. مرد جنگ جو غرغر زنان پا به فرار گذاشت و به ميان سپاهيان خودي بازگشت.

هم رزمانش وقتي غرولندهاي مرد جنگ جو را شنيدند، از او پرسيدند: «چه شده است؟ چرا از یک سنگ می نالی؟»

مرد جنگ جو، در حالي كه دستش را روي سرش مي ماليد، گفت: «از سنگ نمي نالم، از اين مردمان بدجنس مي نالم كه سپر به اين بزرگي را نديدند، سنگ را به سر من زدند»

2 اكنون براساس نمونه پيشين، حكايت زير را به نثر ساده امروزي، بازنویسی کنید.

حکایت:

روزی در فصل بهاران با جمعی از دوستداران، به هوای گشت و تماشای صحرا و دشت، بیرون رفتیم. چون در جایی خرّم، جای گرفتیم و سفره انداختیم. سگی از دور دید و خود را نزدیک ما رسانید. یکی از دوستان، پاره سنگی برداشت و آن چنان که نان پیش سگ اندازند، پیش وی انداخت. سگ، سنگ را بوی کرد و بی توقّف بازگشت. سگ را صدا کردند؛ اما التفات نکرد. یکی از آنان گفت: «می دانید که این سگ چه گفت؟» . گفت: «این بدبختان از بخیلی و گرسنگی، سنگ می خورند، از خوان و سفره ایشان چه توقّع می توان داشت؟»

بازنویسی:

روزی از روزهای فصل بهار، با تعدادی از دوستان برای تفریح و تماشای دشت و صحرا بیرون رفتیم. در مکانی خوش آب و هوا اتراق کردیم و سفره انداختیم در همین حال سگی از دور ما را دید و به ما نزدیک شد. یکی از دوستان، پاره سنگی برای او انداخت (بدان گونه که نان برای سگی می اندازند). سگ، سنگ را بو کرد و بدون درنگ برگشت. سگ را صدا زدند امّا توجهی نکرد. یکی از آنان گفت: «می دانید که این سگ چه گفت؟». گفت: «این بدبختان از روی گرسنگی سنگ می خورند، از سفره آنان چه توقّعی می توان داشت»



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس
  • گام به گام تمامی دروس
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
  • فلش کارت های آماده دروس
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن


محتوا مورد پسند بوده است ؟

3.54 - 140 رای

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل بخش های نوشته

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل نقشه ی نوشتن