گام به گام معنی شعر صفحه 113 درس طوطی و بقّال فارسی (1)
تعداد بازدید : 47.63Mپاسخ معنی شعر صفحه 113 فارسی (1)
-گام به گام معنی شعر صفحه 113 درس طوطی و بقّال
-معنی شعر صفحه 113 درس 14
-بود بقالی و وی را طوطی ای
خوش نوا و سبز و گویا طویی
بقّالی بود كه طوطی خوش آواز، سبز رنگ و سخن گویی داشت.
در دکان بودی نگهبان دکان
نکته گفتی با همه سوداگران
طوطی از دكّان مراقبت میكرد و با مشتریان همصحبت میشد و شوخی میكرد.
در خطاب آدمی نطق بدی
در نوای طوطیان حاذق بدی
در سخن گفتن به شیوۀ آدمیان، زبان گویایی داشت و در نغمه خوانی به شیوۀ طوطیان، ماهر بود.
جست از صدر دکان ، سویی گریخت
شیشه های روغن گل را بریخت
طوطی از بالای دكّان به سویی پرید (فرار کرد) و ناگهان شیشههای روغن گل را ریخت و شكست.
از سوی خانه بیامد خواجه اش
بر دکان بنشست فارغ خواجه وش
صاحب طوطی از خانه به مغازه آمد و با خیال آسوده مانند بزرگان در مغازه نشست.
دید پر روغن دکان و جامه چرب
بر سرش زد ، شد طوطی کَل ز ضرب
مرد بقّال دید كه مغازه پر از روغن و لباسهایش (یا: وسایلِ مغازه) چرب شده است، عصبانی شد و چنان ضربهای بر سر طوطی زد كه از شدّت ضربه، طوطی كچل شد.
روزکی چندی سخن کوتاه کرد
مرد بقال از ندامت آه کرد
طوطی، چند روزی ساكت شد و سخن نگفت و مرد بقال از پشیمانی آه میكشید.
ریش میکند و میگفت:ای دریغ
کافتاب نعمتم شد زیر میغ
مرد بقال با افسوس موهای صورتش را میكند و میگفت: «افسوس كه نعمتم از دست رفت...
دست من بشکسته بودی آن زمان
که زدم من بر سر آن خوش زبان
ای كاش آن زمانی كه بر سرِ طوطی خوش زبانم میزدم، دستم میشكست.»
هدیه ها می داد هر درویش را
تا بیابد نطق مرغ خویش را
مرد بقّال به هر نیازمندی که می دید كمك میكرد تا شاید طوطی دوباره سخن بگوید.
بعد سه روز و سه شب حیران و زار
بر دکان بنشسته بود نومیدوار
بعد از سه شبانه روز، سرگردان و ناامید در دكّانش نشسته بود.
می نمود آن مرغ را هر گون شگفت
و از تعجب ، لب به دندان می گرفت
برای طوطی كارهای شگفت انگیز انجام میداد (ادا و شكلك در میآورد) تا شاید شروع به سخن گفتن كند.
جولقیی سر برهنه می گذشت
با سر بی مو چو پشت طاس و طشت
گدایی سر برهنه از آن جا میگذشت كه سرش مانند پشتِ طاس و تشت، صاف بود.
طوطی اندر گفت آمد در زمان
بانگ بر درویش زد:که ای فلان
طوطی بلافاصله شروع به سخنگفتن كرد و درویش را صدا زد كه: ای فلانی!
از چه ای کَل با کَلان آمیختی؟
تو مگر از شیشه روغن ریختی
تو چرا كچل شدی و در جمع كچلها در آمدی؟ تو هم مگر شیشههای روغنِ گل را ریختهای؟!
از قیاسش خنده آمد خلق را
کو چو خود پنداشت صاحب دلق را
مردم از مقایسۀ نادرست طوطی خندیدند، چون او آن مرد درویش بی مو را مثل خود تصوّر كرده بود.
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نوشتن شیر و شیر
عمل انسان های پاك را با عمل خود مقایسه نكن هر چند دو كلمۀ شیر درنده و شیر خوردنی در نوشتن یكسان هستند.
جمله عالم ، زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
مردم جهان به دلیل چنین سنجشهای ناروایی به گمراهی افتادند، كمتر كسی است كه مردان حقّ را بشناسد و به مقام آنها پی ببرد.
هر دو گون زنبور ، خوردند از محل
لیک شد ز آن نیش و ، زین دیگر عسل
هر دو نوع زنبور (زنبور عسل و زنبور قرمز) از یك محل تغذیه میكنند، اما این تغذیه در یكی تولید عسل میكند و در دیگری تبدیل به نیش زهرآلود میشود.
هر دو گون آهو گیا خوردند و آب
زین یکی سرگین شد و ، زآن مشک ناب
هر دو نوع آهو آب و گیاه میخورند امّا این تغذیه درآهوی معمولی تبدیل به فضولات میشود و در دیگری (آهوی خُتَن) به مُشك خالص تبدیل میگردد.
هر دو نی خوردند از یک آب خَر
این یکی خالی و ، آن پر از شکر
هر دو نوع نی از یك نوع آب تغذیه میكنند امّا این آب در یكی تبدیل به نیشكر و در دیگری تبدیل به نی تو خالی میشود.
صد هزاران این چنین اشباه بین
فرقشان ، هفتاد ساله راه بین
هزاران گونه از این شباهتهای ظاهری وجود دارد امّا این شباهتها فقط در ظاهر است و تفاوت میان آنها بسیار زیاد است .
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشایو داد دست
از آن جا كه شیطانهای آدم نما در جهان بسیار هستند پس شایسته نیست كه با هركسی رابطۀ دوستی برقرار كرد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه