نخستین آثار نظم فارسی بعد از اسلام ، ابتدا در سیستان و سپس در خراسان بزرگ)خراسان کنونی و افغانستان و تاجیکستان ، ماورالنهر و ترکستان( پدیدآمد. به سبک این آثار «سبک خراسانی» گفته اند و به علت آن که اوج آن در زمان سامانیان بوده است، آن را «سبک سامانی» هم نامیده اند. از سوی دیگر سبک خراسانی برحسب زمان ، به سه سبک فرعی سامانی ، غزنوی و سلجوقی تقسیم میشود که ویژگی های مشترکی دارند. سبک دوره سلجوقی را باید سبک بینابین نام نهاد؛ زیرا ویژگی های سبک عراقی نیز در آن به چشم میخورد.از شعرای معروف سبک خراسانی میتوان به رودکی ، فردوسی، ناصرخسرو و ... اشاره کرد.
هر اثر شعری را در سه قلمرو، میتوان بررسی کرد: زبانی ، ادبی و فکری
الف) زبانی
نمونه:
چو رستم سلیح نبردی بدید ./. برافشاند و باد از جگر برکشید
چنین گفت : کای جوشن کارزار ./. برآسودی از جنگ یک روزگار
کنون کار پیشآ مدت سخت باش ./. به هر کار پیراهن بخت باش
چنین رزم گاهی که غران دو شیر ./. به جنگ اندرآی ند هر دو دلیر
1- - قالب عمده شعر این دوره، قصیده است؛ قالب های مسمط ،ترجیع بند، مثنوی و غزل دراین دوره شکل میگیرد
2- اعتدال در کاربرد آرایه های ادبی؛
3- سادگی ردیف و قافیه
4- تشبیه حسی در توصیف پدیده ها.
نمونه:
دلا تاکی همیجویی منی را ./. چه جویی دوست هرزه دشمنی را
دل من ارزنی عشق تو کوهی ./. چه سایی زیر کوهی ارزنی را؟
1 - روح شادی و نشاط و خوش باشی در شعر غلبه دارد؛
2 - شعر واقع گراست و توصیفات عمدتا طبیعی،ساده،محسوس و عینی است؛
3 - معشوق عمدتا زمینی است؛
4 - بیشتر روح حماسه بر ادبیات این دوره حاکم است؛
5 -اشعار پندآموز واندرز گونه این دوره ، ساده است و جنبه عملی و دستوری دارد ؛
6 -مضمون عمده اشعار این سبک،حماسه،مدح واندرز و ... است
7 - فکر و کلام ساده است؛ یعنی هنوز با پیچیدگی های عرفانی، حکمی و اندیشه های فلسفی درنیامیخته است.
نمونه:
هنگام بهار است و جهان چون بت فرخار ./. خیزای بت فرخار بیار آن گل بی خار
آن گل که مر او را بتوان خورد به خوشی ./. وز خوردن آن روی شود چون گل بربار
درسایه گل باید خوردن میچون گل ./. تا بلبل قوّالت برخوانَد اشعار
مرکز نشود دایره، وان قطره باران ./. صد دایره در دایره گردد به یکی بار