صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

تداوم حس و عقل

پاسخ تایید شده
2 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | تداوم حس و عقل
bookmark_border یازدهم انسانی
book فلسفه (1)
bookmarks فصل 8 : نگاهی به تاریخچه معرفت
2 ماه قبل
0

تداوم حس و عقل

دیدگاه معرفت شناسی فارابی و ابن سینا:

حکیم ابونصر فارابی قرن سوم و چهارم هـ . ق ) و شیخ الرئیس ابن سینا قرن چهارم و پنجم هـ . ق ) که از فیلسوفان بزرگ اسلام و جهان به شمار میآیند مانند افلاطون و ارسطو حس و عقل را نیز معتبر می دانستند. فارابی و ابن سینا برای شناخت وحیانی هم اعتبار خاص قائل بودند و آن را هم یکی از راههای شناخت می دانستند که اختصاص به پیامبران دارد.

فارابی و ابن سینا نیم نگاهی به شناخت شهودی داشتند اما آن را در تبیین فلسفی خود وارد نمی کردند.

ابن سینا در یکی از کتاب های خود که به تبیین عرفان می پردازد به طور دقیق معرفت شهودی را توضیح می دهد اما از ارتباط آن با فلسفه و استدلالهای فلسفی سخنی نمی گوید .

دیدگاه معرفت شناسی سهروردی:

شیخ شهاب الدین سهروردی مشهور به شیخ اشراق (قرن ۶ هـ . ق ) علاوه بر فلسفه در عرفان شخصیتی مهم به شمار میرود. سهروردی بر معرفت شهودی تأکید بسیاری کرد و کوشید آنچه را که از طریق اشراق و به صورت الهامات شهودی به دست آورده بود تبیین استدلالی کند و در نهایت نظام فلسفی خود را بر پایه آن شهودها بنا نماید.

 

بهره مهندی از همه ابزار های معرفت

دیدگاه معرفت شناسی ملاصدرا :

ملاصدرای شیرازی فیلسوف بزرگ قرن یازدهم هجری راه شیخ اشراق را تکمیل کرد و توانست به نحو مطلوبی از معرفت شهودی در کنار معرفت عقلی بهره ببرد.

ملاصدرا توانست یک دستگاه منسجم فلسفی بنا کند که در عین حال که کاملاً هویت فلسفی دارد و بر استدلال و منطق استوار است از شهود و اشراق نیز بهره مند است.

ملاصدرا پیوند مستحکمی میان فلسفه و معرفت وحیانی برقرار و اثبات کرد که تضاد و تناقضی میان داده های مستدل و یقینی عقل و معارف وحیانی وجود ندارد و بالعکس عقل و وحی تأیید کننده یکدیگرند.

ملاصدرا در کتاب « مبدأ و معاد » میگوید:

عقل و دین در همه احکام خود با هم تطبیق دارند و حاشا که احکام شریعت آنور با معارف یقینی و ضروری عقلی تعارض داشته باشد و افسوس به حال فلسفه ای که قوانین آن مطابق با کتاب و سنت نباشد.

دیدگاه معرفت شناسی اسلامی پس از ملاصدرا پس از ملاصدرا فیلسوفان دیگر نیز این راه را ادامه  داده و تکامل بخشیدند.

عموم فیلسوفان جهان اسلام هم برای معرفت حسی و هم برای معرفت عقلی اعتبار قائل اند.

فلاسفه اسلامی معرفت شهودی و وحیانی را نیز قبول دارند و هر کدام را در جای خود مفید می دانند.

علامه سید محمدحسین طباطبایی فیلسوف بزرگ معاصر میگوید «صدرالمتألهین پایۀ بحثهای علمی و فلسفی خود را روی پیوند میان عقل و کشف شهود ( و شرع ( وحی و سنّت گذاشت و در راه کشف حقایق الهیات از مقدمات برهانی و مطالب کشفی شهودی ) و مواد قطعی دینی آنچه از قرآن و حدیث به دست میآید) استفاده نمود. اگرچه ریشهٔ این نظر در کلمات معلم ثانی ابو نصر فارابی ابن سینه شیخ اشراق و خواجه نصیر طوسی نیز به چشم میخورد ولی این ملاصدرا است که توفیق کامل انجام این مقصد را پیدا کرد .

در دوره معاصر عموم فیلسوفان مسلمان این نظر علامه طباطبایی را قبول دارند و معتقدند که عقل و حس و نیز شهود و وحی هر کدام در جایگاه خود اعتبار دارند و در جای خود میتوانند ابزاری کسب معرفت باشند .

معرفت فلسفی متکی بر استدلال عقلی است و بدون آن فلسفه اساساً وجود ندارد؛ یعنی نمی توان صرفاً با اتکاء بر تجربه یا شهود قلبی یا وحی به معرفت فلسفی رسید.

ج) دوره جدید اروپا:

مقصود از دوره جدید دوره ای است که از قرن شانزدهم آغاز میگردد و تاکنون ادامه دارد.

در این دوره اروپا به تدریج از حاکمیت کلیسا خارج میشود علوم تجربی گسترش می یابد و در حوزه های مختلف اجتماعی از جمله ،سیاست فرهنگ و فلسفه تحولات زیادی رخ می دهد .

آنچه اکنون مورد توجه ماست تحولاتی است که در این دوره در بخش «معرفت شناسی » فلسفه اتفاق افتاده است.

دو جریان فکری در دوره جدید اروپا توجه به تجربه - توجه به عقل

(الف) توجه به تجربه :

در دوره جدید فلسفه در اروپا که از قرن شانزدهم با پیشگامی فرانسیس بیکن و دکارت آغاز می شود، به معرفت شناختی توجه ویژه ای شد و از این دوره به بعد مسئله معرفت شناسی در کانون مباحثات فلسفی قرار گرفت. در این بحث و جدال ،فلسفی نزاع بر سر این بود که در کسب معرفته آیا حس و تجربه ارزش و اعتبار بیشتری دارد و بهتر ما را به حقایق میرساند یا استدلال عقلی؟

تجربه گرایان برای تجربه اهمیت بیشتری قائل بودند و آن را اساس کسب معرفت می دانستند .

عقل گرایان به عقل و استدلال عقلی اهمیت دادند.

 

دیدگاه بیکن فیلسوف تجربه گرا

بیکن از نخستین فیلسوفانی بود که بر اهمیت حس و تجربه اصرار می ورزید و به اصالت تجربه معتقد بود. به نظر بیکن فیلسوفان گذشته با دنباله روی از ارسطو بیشتر بر استدلال عقلی تکیه کرده بودند و در نتیجه علوم تجربی در خرافات و تعصبهای بیجا محصور بماند و پیشرفت نکند.

دیدگاه جان لاک فیلسوف تجربه گرا:

پس از بیکن فیلسوفان دیگری مانند جان لاک فیلسوف قرن هفدهم ،انگلستان روش او را دنبال کردند و بر تجربه گرایی تأکید ورزیدند

تأکید جان لاک بر اهمیت تجربه از آن جهت اهمیت داشت که در دوره قرون وسطی کمتر به تجربه توجه می شد و علوم تجربی از عقب ماندگی فوق العاده ای رنج می برد.

تأکید جان لاک بر اهمیت ،تجربه یکی از عوامل توجه دانشجویان و پژوهشگران به علوم تجربی شد و زمینه ساز پیشرفتهای علمی گردید.

 

 توجه به عقل 

دیدگاه دکارت فیلسوف عقل گرا:

دکارت فیلسوف و ریاضی دان بزرگ فرانسوی به تفکر عقلی اهمیت بسیار میداد و برعکس بیکن، معتقد بود انسان به طور ذاتی معرفت هایی دارد که از تجربه به دست نیامده اند مانند اعتقاد به نفس مجرد و وجود خدا به اعتقاد دکارت انسان در فهم این قبیل امور نیازی به حس و تجربه ندارد.

 

البته دکارت مخالف با تجربه و علم تجربی نبود و خود او نقش مؤثری در پیشرفت علم در اروپا داشت، بخصوص که او یک ریاضی دان بزرگ هم شمرده مینا آنچه وی را از تجربه گرایان جدا کرد قبول گزارهها و قواعد عقلانی بود که از طریق تجربه قابل دستیابی نبودند و فقط متکی بر استدلال عقلی بودند.

پس از دکارت، فیلسوفان دیگری پیدا شدند که نظر او را تأیید کردند. این گروه از فیلسوفان به عقل گرایان مشهور شدند.

دیدگاه کانت :

بحث و گفت وگو میان این دو جریان ادامه داشت تا نوبت به کانت در قرن هجدهم میلادی رسید .

کانت با طرح دیدگاهی جدید کوشید هم اعتبار عقل و هم تجربه را اثبات کند.

كانت درصدد بود تا نشان دهد که معرفت حاصل همکاری عقل و حس است.

کانت بر آن است که قوه ادراکی انسان تصوراتی مثل زمان و مکان و مفاهیمی مانند علیت را نزد خود دارد و آنها را از راه حس و تجربه به دست نمی آورد.

به نظر کانت، انسان آنچه را که از طریق حس به او می رسد در قالب این مفاهیم درک می کند.

به عنوان مثال انسان روشن شدن زمین را بعد از طلوع خورشید در می یابد؛ اما وقتی میتواند بگوید طلوع خورشید علت روشن شدن زمین است که به کمک مفهوم علت که خودش در دستگاه ادراکی موجود است و از خارج گرفته نشده میان تصور طلوع خورشید و تصور روشن شدن رابطه برقرار کند.

 


سایر مباحث این فصل