حال به صورت جمله اسمیّه وفعلیِه:
_ بَعَثَ اللهُ إلینا رَسولاً یأمُرُنا بالصّدقِ؛: (یأمُرُنا : جمله وصفیه برای توصیف اسم نکره رسولاً می باشد)
_ تَقَدّمَ الطّالبُ فی دروسه یَظُنُّ أنّ للدّرسِ نِهایةً یَظُنَّ : جمله حالیه برای اسم معرفه « الطّالب »
جمله حالیه در عبارات به دو شکل است:
1) جمله حالیه از نوع اسمیه 2)جمله حالیه از نوع فعلیه
1_ جمله حالیه از نوع اسمیه:
هرگاه یک جمله اسمیه که دارای مبتدا وخبر است حالت یک «اسم معرفه » رابیان کند ، به آن (مبتدا وخبر ) «جمله حالیه » گفته می شود.
هرگاه حال از نوع جمله اسمیه باشد به همراه « واو» می آید که به آن « واو حالیه » می گویند.
مثال
خَرَجَ التّلامیذُ مِنَ المَدرَسَةِ و هُم فَرحونَ : (هُم مبتدا / فرحون خبر / و : واو حالیه / هم فرحون:جمله حالیه برای اسم معرفه «التلامیذ»)
_ ویژگیهای جمله حالیّه (از نوع اسمیه):
1- در جمله حالیه از نوع اسمیه باید مبتدا وخبر آن از نظر » جنس وتعداد« با صاحب حال خود مطابقت داشته باشد.
مثال
-دَخَلَ المُعَلّمُ الصّفَّ و هو ضاحک:.ٌهو ضاحک:جمله حالیه اسمیه (هو – ضاحک ) از نظر جنس وتعداد با « المُعَلّم» که صاحب حال است تطابق دارد.
2- جمله حالیه از نوع فعلیه: هرگاه یک جمله فعلیه حالت یک اسم معرفه /م را بیان کند به آن جمله حالیه از نوع فعلیه گفته می شود.
مثال
دَخَلَ الطّالبُ الصّفَّ یضحَک : (یضحک جمله حالیه از نوع فعلیه)
الف ) حال مفرد: به صورت صفت حالیه زبان فارسی وبا پیشوند « با» یا با پسوند « ان » و « انه» وشبیه به آنها ترجمه می شود.
مثال
خَرَجَ الطّلابُ مِنْ جَلسَةِ الإمتحانِ فَرحینَک دانش آموزان از جلسه ی امتحان با خوشحالی خارج شدند
ب) در ترجمه جمله حالیه بعد از آوردن عبارت « درحالی که » فعل جمله حالیه را به اشکال زیر را ترجمه می کنیم:
1- ماضی .....مضارع (جمله حالیه) ماضی استمراری:شُجِّعَ التلمیذُ المثالیُّ فی الصّفِّ وهو یشعُرُ بالإفتخار: دانش اموز نمونه در کلاس تشویق شد در حالی که احساس افتخار می کرد.
2- ماضی .......ماضی (جمله حالیه) ماضی بعید: خَرَجتُ مِنَ البیتِ و قد طَلَعَتِ الشمس:ِ از خانه خارج شدم درحالی که خورشید طلوع کرده بود.
یک صاحب حال(ذوالحال ) می تواند چندین » حال« داشته باشد.
مثال
یاأیتها النّفسُ المُطمَئنّة إرجعی إلی ربِّکِ راضیةً مرضیّةً .( راضیه ومرضیة هر دوحال اند)
_ چه زمانی واو حالیه می آید؟
1) زمانی که حال جمله اسمیه باشد. وَصَلتُ إلی مَدینةٍ والنّاسُ نائمون
2) زمانی که حال فعل ماضی مقرون به "قد" باشد. جَلَسَ الطالبُ و قَد کَتَبَ درسَه
3) زمانی که حال فعل مضارع مجزوم باشد. جاء سعیدٌ ولَمْ تطلع الشمس
4) إن و لو شرط: ذهب الطالب الی المدرسة وإن کان مریضا. اٴنفقْ و لو بِدِرهَم.